Showing posts with label video. Show all posts
Showing posts with label video. Show all posts

Monday, April 11, 2011

گيو بختيار( فرزند شاپور بختيار): پدرم را با چراغ سبز دولت فرانسه كشتند

و تو فرزند جسور ميهن بودي
و مردانه ايستادي
و خونت گواه راستي ات بود
و درود بر تو

گيو بختيار فرزند شاپور بختيار كه خود در پليس فرانسه كار مي كرد و نقش حفاظت از پدر را داشت در زمان قتل در مرخصي بود.... پليسهاي محافظ فرانسه (بيش از ده پليس ) ساكن در زير زمين خانه بختيار كه مجهز به تجهيزات كامل بودند تا 36 ساعت سكوت كردند پليس محافظ اوراق هويت قاتلين بختيار را چك نمي كنند بختيار بايد كشته مي شد چون تمام شرايط رهبري را داشت و خطري بزرگ براي جمهوري اسلامي بود
جهان سوم جايي است هركسي بخواهد مملكتش راآباد كند،خانه اش خراب مي شود و هركسي بخواهد خانه اش آباد باشد بايد در تخريب مملكتش بكوشد
گفته ميشود پسر دکتر بختیار را هم به طرز مشکوکی سر به نیست کردند



شاپور بختیار در کتاب خودش با نام یکرنگی :ایرانی‌‌ها وقتی‌ اراده کنند مردمانی زیرک اند، آنچه کم دارند پایداری است

در دوران ۳۷ روزه نخست وزیریش در مصاحبه ای با روزنامه فرانسوی لومتن درباره خمینی و انقلابش اینگونه گفت که : خمینی نه تعداد گروهای سیاسی را میپذیرد و نه دموکراسی میخواهد ، او میخواهد روحانیت قوانین الهی را اجرا کند همه چیز از اینجا شروع و به همان جا ختم میشود ، هیچکس نمیداند جمهوری اسلامی خمینی چیست . اگر کسی برای فهمیدن این موضوع به کتابها و متون گذشته مراجعه کند ، پشتش به لرزه در می آید !

Saturday, June 26, 2010

فیلم نبش قبر زنده یاد اکبر محمدی ..قسمتي از رنجنامه پدر و مادر اكبر محمدي















18 تیر ماه 1378 قیام دانشجویان و به دنبال آن دخالت نیروهای امنیتی و حادثه تلخ کوی دانشگاه تهران را به یاد دارید . زنده یاد اکبر محمدی یکی از قربانیان 18 تیر 1378 است که در داخل زندان جمهوری اسلامی پس از 7 سال تحمل کردن درد زندان و شکنجه به دست حکومت اسلامی به شهادت می رسد . برادران محمدی منوچهر محمدی و اکبر محمدی در دهه هفتاد که دهه خفقان و اختناق در ایران بود . از اولین پرچمداران جنبش دانشجویی بودند . و خانواده محمدی در راه مبازه هزینه زیادی پرداخت کردند . و سختی های زیادی را متحمل شدند . ناله های منوچهر محمدی بر سر مزار برادرش زنده یاد اکبر محمدی اسطوره ملی مقاومت دانشجویی ایران . این تصاویر نبش قبر اکبر محمدی است که در زندان جمهوری اسلامی به قتل رسیده است . این تصاویر 2 روز پس از خاکسپاری است . و منوچهر محمدی برادر آن زنده یاد که با او در زندان به سر می برد . برای شرکت در مراسم خاکسپاریش تقاضای مرخصی کرده بود . که با در خواست او به دلیل امنیتی که خودشان مطرح کردند موافقت نشده بود . و بعد از خاکسپاری به او مرخصی می دهند . و بستگان زنده یاد اکبر محمدی برای اینکه منوچهر محمدی بتواند جنازه او را برای کالبد شکافی و تعیین علت مرگ توسط پزشکان بدون مرز از کشور خارج کند . به دور از چشم مامورین به نبش قبر اکبر محمدی پراختند . و به بنا به توصیحه پزشکی که در آنجا بود و تایید کرده بود که جمهوری اسلامی برای از بین بردن جنازه آن پودر مخصوصی را روی آن پاشیدند که جنازه را عرض چند روز از بین می برد و آنها را از دست زدن به جنازه منع کرده بود . و تاکید کرده بود که به محض دست زدن جنازه جنازه از هم می پاشد . یاد او و تمام شهدایی که در راه آزادی و اعتلای میهنشان از بذل جان و مالشان مایه گذاشتند گرامی باد
akbarmohammadi3.blogfa.com







داستان نبش قبر مزار زنده ياد اكبر محمدي توسط برادرش
-------------

آقاي سعيد اشرف پور دائي اکبر در موقع شستن و کفن کردن جنازه اکبر حضور داشت و آنچه ديده بيان داشت: چشمانش و دهانش باز بود و پيشانيش ورم کرده و دندانهايش از دهان بيرون زده بود کاسه سرش شکسته بود و از ناحيه زير گلو تا زير شکمش پاره و دوخته شده بود و پشت اکبر پاره و دوخته شده بود کتف و بازو، پشت، بالاي شانه و کف پا ها هم کبود بود، شکمش فرو رفته و دندانهايش بيرون زده بود و در موقع شستن از ناحيه پشت سر و درون گوش خون مي آمد که پنبه گذاشتيم، انگشتان دستش جمع شده بود، دور مچ هاي دست و پايش کبود بود و هاله اي از کبودي دور چشمانش گرفته بود و وزن اکبر که قبل از اعتصاب غذا نود و پنج کيلو بوده به حدود چهل و پنج کيلو تقليل يافت
من و همسرم باتفاق اقوام و آشنايان در زمان دفن، جنازه اکبر را به شرحي که در بالا توصيف شد مشاهده نموديم جنازه شبيه اکبر نبود و انگار قبل از آوردن به آمل بشدت گريم شده بود -براي کم نشان دادن آثار شکنجه- جنازه اکبر چنان وضعيت نامناسبي داشت که در زمان نشان دادن جنازه به دائي ديگرش آقاي عليرضا اشرف پور، پزشک پزشکي قانوني پس از بيرون کردن نيروهاي اطلاعاتي اظهار داشت شما مي توانيد بدون هيچ نگراني و ترسي شکايت کنيد. در پايان از تمامي سازمانها و نهاد هاي حقوق بشر درخواست نبش قبر و کالبد شکافي اکبر براي تعيين علت مرگش را داريم
حقوق بشر

----------------------------------





پيام مادر زنده ياد اكبر محمدي : از همه ملت ازادي خواه خواهش مي كنم نگذاريد خون اكبرها پايمال شود
--------------
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام
و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دارست
با ریشه چه می کنید ؟
گیرم که بر سر این بام نشسته در کمین پرنده ایی
پرواز را علامت ممنوع می زنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید ؟
گیرم که میزنید . گیرم که میبرید . گیرم که میکشید
با رویش ناگزیر « جوانه » چه می کنید ؟
اگر چه صد ساله مرده ام
به گور خود خواهم ایستاد
که بر کنم قلب اهرمن
زنعره های آنچنان خویش


related links

http://freedomvatan.blogspot.com/2008/11/blog-post_7212.html


http://freedomvatan.blogspot.com/2008/11/blog-post_2547.html


http://freedomvatan.blogspot.com/2008/11/blog-post_23.html

Posted by به سوي ازادي

Monday, May 17, 2010

فرانسه علی وکیلی راد، قاتل شاپور بختیار را آزاد می کند



بنابه گفته منابع دولتی، وزیر کشور فرانسه حکم اخراج قاتل آخرین نخست وزیر شاه ایران را امضاء خواهد کرد. علی وکیلی راد که در سال 1991 شاپور بختیار را به قتل رسانده بود، بزودی با حکم وزیر کشور فرانسه از این کشور اخراج شده و به ایران باز خواهد گشت. این تصمیم یک روز پس از آزادی کلوتید ریس که به جرم جاسوسی دستگیر شده بود، اتخاذ شده است. وکیلی یک از سه نفری است که بختیار را به قتل رسیده بودند که دو نفر دیگر موفق به فرار شده ولی وی در سوییس دستگیر و به فرانسه تحویل داده شد


---

قرار است علی وکیلی راد که در فرانسه زندانی است در ازای آزاد شدن “کلوتیلد ریس” از حبس
جمهوری اسلامی آزاد شده و به تهران فرستاده شود و شاید تاهنگام انتشار این خبر آزاد شده باشد ، ولی او همدستانی داشت که زمانی اندک پس از ترور از انظار ناپدید شدند . نام این جنایتکاران غلامحسین شوریده شیرازی نژاد، حسین شیخ عطار ، ناصر قاسمی نژاد، فریدون بویراحمدی و محمد آزادی است که اثری از آنها پیدا نیست .دکتر بختیار تنها قربانی این جنایت نبودبلکه سروش کتیبه جوانی که به امور داخلی منزل بختیار می رسید نیز همراه او در جنایت جمهوری اسلامی به قتل رسید .دکتر شاپور بختیار سیستمداری بود که اگر ملت ایران به توصیه های او عمل می کرد ، هرگز شاهد چنین نابسامانیهائی در کشور نبود

http://khaandaniha.com/text/2146


عزیمت قاتل بختیار به تهران

قابل توجه كساني كه خود را به خواب زده اند و از حقوق بشر مي گويند


Friday, May 14, 2010

مِهر ایران در ترانه های کُردی



کُردها مردمانی ایرانی هستند که در سرزمین ایران و بخش های جدا شده کردستان ایران یعنی در کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه زندگی می کنند و بسیاری از آن ها نیز اکنون در کشورهای مختلف جهان پراکنده اند. کُردها در هر کجای جهان که باشند همه جای ایران را سرای خود می دانند. ایرانیان کُرد، بیشتر در استان‌های آذربایجان غربی، ایلام، کردستان، کرمانشاهان، لرستان، گیلان، و خراسان شمالی زندگی می کنند. زبان کُردی از شاخه غربی زبان های ایرانی است و کُردان اندیشه های خود را به گویش های مختلف این زبان بیان می کنند. ترانه سرایان کُرد در "گورانی"ها یا ترانه های خود از حماسه های شیرمردان و شیرزنان کُرد در نبرد با دشمنان سرزمین مادری سخن می گویند و دلاوری پاسداران میهن را می ستایند. مِهر ایران به عنوان خاستگاه و سرزمین مادری همه کردان جهان، در ترانه های کُردی جایگاهی ویژه دارد.ترانه زیبای "ایران، ایران" را می توانید به زبان کُردی بشنوید و متن آن را به کُردی و فارسی بخوانید. شعر این ترانه از ترانه سرای کُرد "حسن زیرک" است که در سروده هایش پیوسته به میهن آریایی و استوره های ایرانی توجه داشته است. ترانه دیگر نیز " وطن" نام دارد که ترانه سرایش تصویری زیبا از ایران، ارائه می دهد و عشق به سرزمین آریایی، سرزمین کاوه آهنگر را به زیبایی می سراید. ترانه کردی وطن را نیز بشنوید:


ترانه " ایران، ایران " به کُردی"

ئیران، ئیران، ئیران بُو بَه مَه سکنی شیران

چاویت گِه لاویژه، دلو کیشی ئه ستیران

ئه گه ر بارگا که ی لینا عاله می کرده بریان

ئه گه ر بارگا که ی لینا، دنیا بوی که و ته گریان



برگردان ترانه کردی "ایران ایران" به فارسی:

ایران، ایران، ایران مسکن شیران شده است

چشم ( دیده) ات ستار سهیل است، قلبت کهکشان ستاره هاست

اگر بارگاهش را بنا نهد، عالم برایش دلسوخته می شوند

اگر بارگاهش را بنا نهد، دنیا برایش گریان می شود





ترانه " وطن " به کُردی:

به هه وای عیشقی دل به په روشه

وینه ی په روانه بفروزی خوشه

عیشقی پیروزم زور پر خروشه

آو عیشقه عیشقی ولاته ولاته

ئه ی وه ته ن روحم فیداته فیداته

نه سیمت وینه ی عه تر و عه بیره

دیمه نت جواناو خوشه، دلگیره

زیخت دانه ی در، خاکت ئیکسیره

ئه ی خودا ئه م خاکه چه ن جوانه

ئه م به هه شته روی جیهانه

بولبولی باغی کوردانم، کاوه نیژادم، خه لکی ئیرانم

بویار ئه خوینم، بونیشتمانم

ئه ی خودا ئه م باغه چه ن خوشه

ئه م ده نگه ده نگی سروشه




برگردان ترانه کُردی " وطن" به فارسی:

به هوای عشق او دلم پر پر شده است

مثل پروانه بسوزد بهتر است ( لذت بخش تر است)

عشق آزاد و رستگارم، بسیار پر خروش است

آن عشق، عشق وطن است ( وطن است، وطن است جانم)

ای وطن روحم فدایت، فدایت، فدایت

نسیمت مثل عطر و عبیر است

منظره ات زیبا و خوب و دلپذیر است

ریگ هایت همچون دُر، خاکت اکسیر است

ای خدایا این خاک چقدر زیباست

این بهشت روی جهان است

بلبل باغ خاک کردانم، کاوه نژادم، اهل ایرانم

برای یار می خوانم، برای میهنم

ای خدا این باغ چقدر دلنشین است

این صدا، صدای سروش است


* گردآوری و اجرای این ترانه های زیبای کردی حاصل تلاش هنرمندانی چون شاهپور کمالی، علیرضا صنعتی، فرشاد رستمی، آرش صمیمی، محمود شاه ملکی و پژوهش های بهمن کاظمی است
http://drshahinsepanta.blogsky.com/1387/11/19/post-185/

استاد شجریان در مصاحبه‌ای در استرالیا : وقت آن رسیده است که دین از سیاست جدا شود .

Wednesday, May 12, 2010

صحنه هایی تکان دهنده در شکنجه گاه آخوندها در اهواز!



صحنه هایی تکان دهنده در شکنجه گاه آخوندها در اهواز! توضیح مهم: من این فیلم را نساخته ام و اگر دوستانی این فیلم را بدون آهنگ عربی دارند به من بدهند تا جایگزین این فیلم کنم. من شخصا عربی نمیدانم و منظوری در این رابطه که عربی میخوانند نداشته ام. هدف فقط نشان... دادن جنایات رژیم بوده است. لطف کند اگر کسی میداند در فیلم چه گفته میشود و به کی توهین میشود به من اطلاع دهد؟ ولی شکنجه هیچ توجیه دینی, گروهی, کاری, امنیتی و .... و یا حقوقی ندارد که ندارد که ندارد

Saturday, April 3, 2010

Eye Removal Torture... Islamic Regime's invention..+18


The victim, cry: Please, please, oh, my God, Oh my God...that is going to hurt... doctor please, help me...God please help... for the God sake please help...
Victim: Please help, God, doctor, please help...
Photographer: Doctor, your hand is on the way...
Victim: I am telling you, doctor, I cannot see anymore... leave my eye alone...
Photographer: Doctor, I asked that you remove you hand is on the way...
Dr.: Seyed Taghi...
Pasdar: Finish it off, finish it off Doctor...
Dr.: Open the eye, keep it open...
Victim, in pain: Oh God, Oh, God...
Photographer: Doctor, your hand is in the way...
Victim in pain: Doctor, please don't push, oh my God, my head is exploding...
"Eye removal torture developed by Islamic Regime of Ayatollahs . Victim Seyed Taghi Tabatabai, his hands are tied to the bed header... "

ننگ و نفرت بر اهریمن ضد ایرانی پاینده ایران و ایرانی

Friday, March 19, 2010

مستندي تكان دهنده درباره تصميم كارتر و غرب مبني بر سر كار آوردن حكومتي بنياد گرا به جاي شاه

واريز 150 ميليون دلار از سوي آمريكا و كارتر به حساب خميني در فرانسه ( در زماني كه وي در نوفل لوشاتو بود) براي هزينه كردن در جهت پيروزي انقلاب

ژيسكاردستن رييس جمهور وقت فرانسه در سفرش به ايران در مصاحبه اي با روزنامه توقيف شده توس از حمايت شديد كارتر از انقلاب ايران در جريان كنفرانس گوادلوپ پرده برداشت كه همين مصاحبه هم يكي از موارد خطاي روزنامه به شمار آمد .

شاه ديگر حافظ منافع ما در خاور ميانه نيست و بايد برود، برگي از تاريخ كه بايد دوباره خواند،كارتر عميقا به گروه‌هاي بنياد گرا اعتقاد داشت ، او با واريز كردن ۱۰۰‌ها ميليون دلار به حساب گروه‌هاي تند رو اسلامي تصميم به خارج كردن نيروهاي روسي و قتل عام كمونيستهاي محلي و ايجاد هرج و مرج در ايران ، افغانستان، لبنان و پاكستان گرفته بود، از نتايج سرمايگذاري‌هاي او به دنيا آمدن اسلام گرايان تند رو در پاكستان ، افغانستان، يمن ، لبنان ، الجزاير و ديگر كشور‌هاي جهان بود، كارتر به درستي‌ فردي بود كه براي ۲ دهه دنيا رأ به سياهي فرو برد /با ورود حكومت اسلامي ميليارد‌ها اسلحه به اين حكومت و ديگر حكومت‌هاي منطقه فروخته شد و نفت خليج فارس به يغما رفت ، درامد ملي‌ ايران و ديگر كشورهاي منطقه به شدت كاهش يافت و با توجه به چهره حماقت گونه حكومت‌هاي اسلامي و مواضع مسخره آنها موقعيت اسرائيل براي هميشه حفظ شد. اين پاسخ صريحي بود براي تمام كشور‌هاي منطقه : بدون غرب باقي‌ نخواهيد ماند، شاه جواب بلند پروازي و پيشرفت سريع مملكت رأ سريع تر از هر حكومتي دريافت كرد و غرب نشان داد كه شاخ و شانه‌ كشيدن خليج هميشگي‌ فارس رأ هرگز تحمل نخواهد كرد.





اعتراف ريگان _ رونالد ریگان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در دهه ۸۰ میلادی بود

PRES. Reagan COMMENTS ON IRAN & KING PAHLAVI (BLOOD ON AMERICAN'S HANDS)

Tuesday, March 16, 2010

نوروز باستاني بر همگان خجسته باد _ زمستان و تاريكي رفتني است _ پاينده ايران

به کام تو گردد سپهر بلند
دلت شاد بادا تنت بی گزند
چنین روز روزت فزون باد بخت
بداندیشگان را نگون باد بخت
بیا تا همه دست نیکی بریم
جهان جهان را به بد مسپریم
وزین پس بر آن کس کنید آفرین
که از داد آباد دارد زمین
بسازید و از داد باشید شاد
تن آسان و از کین مگیرید یاد
کسی باشد از بخت پیروز و شاد
که باشد همیشه دلش پر ز داد

* *
فردوسی بزرگ





نوروز یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن می‌گیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.

مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۲۳ فوریه ۲۰۱۰ خود، ۲۱ ماه مارس را به‌عنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشهٔ ایرانی به‌رسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن می‌گیرند توصیف شده‌است.

پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، به عنوان میراث غیر ملموس جهانی، به ثبت جهانی رسیده‌بود


در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹[۱۸] (۱۰ فروردین ۱۳۸۸)، پارلمان فدرال کانادا، اولین روز بهار هر سال را به عنوان نوروز (Nowruz Day)، عید ملی ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر نامگذاری کرد.

در تاریخ 24 فوریه 2010 سازمان ملل متحد با تصويب يک قطعنامه در مقر سازمان در نيويورک، عيد نوروز را به عنوان روز بين المللي نوروز و فرهنگ صلح در جهان به رسميت شناخت

Friday, January 29, 2010

مصاحبه الجزيره با پدر آرش رحماني اعدامي 19 ساله : پسر من شهيد راه دموكراسي است. من فقط پيام تبريك ميپذيرم

زندگينامه شاپور بختيار به نوشته خود او



http://www.shapourbakhtiar.com/pdfs-words/zendginameh.pdf
زندگينامه شاپور بختيار به نوشته خود او
من ، در يك خانواده قديمی از ايل بختياری بدنيا آمده ام . نياکان من از زمان شاهان صفويه تا کنون سر پرستی اين ايل
را داشته اند . اين شاهان همواره جانبدار خانواده من نبودند و گاه با آنها به بی رحمی رفتار ميكردند .
حدود صد سال پيش ضل السلطان ، پسر حسينقلی خان ايلخانی نيای چهارم مرا به قتل رسانيد . ضل السلطان در
آنهنگام والی جنوب ايران بود .

در جنبش مشروطيت ايران ايل بختياری به سود مشروطه خواهان به گونه ای موثر شرآت آرد و تهران را گشود و
دو نفر از بزرگانشان ، يكی عليقلی خان سردار اسعد بختياری و ديگری نجف قلی خان صمصام السلطنه که
بعدها نخست وزير ايران شد ، در اين نبرد ها شرکت مستقيم داشتند.صمصام السلطنه آه از او نام بردم پدر
بزرگ مادری من است.

در زمان رضا شا ه به خاطر رفتار مخالفی که خانواده من در برابر تقاضا های انگليسی ها داشتند و ايستادگی ها ئی
که کردند مورد خشم شا ه قرار گرفتند و رضا شا ه برآن شد تا خانواده ما را نا توان آند و سران آن را نابود سازد . به
دنبال همين تصميم ، رضا شا ه ، در سال ١٣١٣ چند تن از سران بختياری و از آن جمله پدر مرا اعدام آرد. من در
دوران جنگ بين المللی اول و پيش از انقلاب اکتبر روسيه ، در همان آوههای بختياری ديده به دنيا گشودم. تحصيلات
ابتدائی خود را در خانه پدرم گذراندم و سپس تا کلاس سوم دبيرستان را در اصفهان در مدرسه صارميه دنبال آردم و
بعد برای ادامه درس به بيروت رفتم ودر مدرسه شبانه روزی فرانسوی ها نام نويسی آردم . ديپلم متوسطه را از آن
مدرسه گرفتم ودر همين زمان بود که پدرم را از دست دادم و به نا گزير به تهران آمدم و پس از يكسالی راهی پاريس
شدم . در سال ١٩٣٩ ليسانس های خود را در رشته حقوق قضا ئی از دانشكده حقوق ، در رشته فلسفه از دانشگاه
سوربن ودر رشته علوم سياسی از مدرسه علوم سياسی دريافت داشتم و سپس در رشته اقتصاد عمومی نام نويسی
کردم.

هنگامی که من در کار نام نويسی در مدرسه "لوئی لوکران" بودم ، جنگ داخلی اسپانيا آغاز شده بود و اين سر آغازی
برای زندگی سياسی من بود .

من از چگونگی آودتای فرانكو عليه يك حكومت قانونی يعنی رژيم جمهوريخواهان به سختی رنج ميبردم و از همين
رو با گروهی از هم باوران خود در تظاهرات و زدوخوردهائی آه بسود جمهوری خواهان بود شرآت ميكردم . با در
گير شدن جنگ دوم جهانی به راستی تولد سياسی من صورت پذيرفت و ، از آن پس بستر حرآت انديشه سياسی من
روشن و استوار باقی ماند . در سال ١٩٣٩ بطور داوطلب در رژيمان " اورلئان " بخش توپخانه ٧٥ بصورت شاگرد
افسر به خدمت سربازی درآمدم و به نقطه ای در ٢٠ آيلو متری غرب فونتن بلو برای آموزش سپاهيگری اعزام شدم.
ديری نگذشت که واحد ما به نقطه ای پشت خط ما ژينو منتقل شد . در حمله دهم مه هيتلر به خط ماژينو و محاصره
سپاهيان ما ، با هزاران زحمت توانستيم از سمت راست پاريس به سوی بخشها ی مرکزی فرانسه و از آنجا به نزديكی
های مرزهای پيرنه عقب بنشينيم .

پس از پايان خدمت سربازی ، برای ادامه تحصيل به پاريس آمدم و در رشته دکترای حقوق نام نويسی آردم ، در سال
١٩٤٢ از اين رشته نيز فارغ التحصيل شدم و با آن که ناگزير به اقامت در فرانسه شدم و اين اقامت تا سال ١٩٤٥
بطول انجاميد ، اين دوران را وقت گمشده نمی گيرم زيرا با تكيه بر تجربه هائی آه داشتم انديشه سياسی من روز به
روز بارورتر ميشد .

در اين دوران با دوستان هم مدرسه ای سابق به نهضت مقاومت فرانسه پيوستيم و آنها را ياوری ميداديم . از جمله
دوستانی که در اين دوران يافتم يكی فليكس گايار بود آه بعدها برای مدت کوتاهی نخست وزير جمهورر چهارم
فرانسه شد .

هنگاميكه به ايران آمدم ، ايران هنوز در اشغال نيروهای متفقين بود و رويداد آذربايجان که از پيش آمدهای تاريك
تاريخ معاصر ايران است هنوز پايان نگرفته بود . چند ماهی از ورودم به ايران گذشته بود آه در وزارتخانه نو بنيادی
بنام وزارت کار در خدمت دولتی وارد شدم . ولی به دنبال دو مأموريت مهم اداری با وزيران وقت درگير شدم و اين
در گيری با دولت های وقت ادامه داشت . با آغاز جنبش ملی کردن صنعت نفت به رهبری دکتر محمد مصدق من ب ا
تمام نيرو و توان خود از اين جنبش پشتيبانی کردم و در اين دوران به چشم خود ديدم که چگونه دربار و عناصر ضد
ملی برابر مصدق ايستاده اند و با يك ديگر همكاری ميكنند . پس از کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ و سقوط حكومت
دکترمصدق با آنكه منسوبان نزديكی در رژيم حاکمه ايران داشتم و از آن جمله ملكه وقت ايران با من خويشاوندی
داشت ، از پذيرفتن هر مسئوليتی در آن رژيم چشم پوشيدم و خانه نشين شدم و بطور مخفی با دستگاه حاکمه مبارزه
کردم . در اين مبارزات با دوستانی چون آيت اله موسوی زنجانی و آقای مهندس بازرگان و گروهی ديگر از اعض أ
حزب ايران همكاری داشتم . در اواخر سال ١٣٣٢ از طرف دستگاه حاکم زندانی شدم . و پس ازچند ماه به بختياری
زادگاه خودم ، تبعيد گرديدم . بسا ل ١٣٣٣ به تهران باز گشتم و بار ديگربه زندان افتادم ودر يك دادگاه فرمايشی به
سه سال زندان محكوم شدم . پس از گذراندن دوران سه ساله محكوميت در زندان با ر ديگر ناگزير تهران را ترك
آردم . دولت وقت بار ديگر به من پيشنهاد همكاری داد با اين شرط آه دست از مبارزه و فعاليت سياسی بر دارم ام ا
نظر آنان در انديشه من خيال خامی بيش نبود و با راه من کاملاً مغاير بود . من تنها راه را راه شرافتمندانه ای برای
دستيابی به پيروزی همان راهی ميدانستم که پيش از آن پيموده بودم .

من و دوستانم بار ديگر جبهه ملی را سرو سامان داديم و فعاليت ما در سا لهای ٣٨ و ٣٩ از سر گرفته شد و ت ا
سال ١٣٤٥ سه بار ديگر زندانی شدم . در اواخر سال ١٣٤٢ آقای خمينی در باره دو اصل يكی برابری حقوق زن
و مرد و ديگری تقسيم اراضی که دربار عنوان کرده بود به سختی ابراز مخالفت آرد که با نظرات جبهه ملی
سازگاری نداشت . نام خمينی را در آن روزها جز گروه انگشت شما ری نميدانستند و پس از تبعيد او به خارج ديگر
کسی نامی از او نشنيد . در سا لهای بعد ، من برای سامان دادن به زندگی آشفته خود و خانواده ام ناگزير در شرکت
های مختلف خصوصی کاری دست و پا ميكردم و مزدی ميگرفتم . اين وضع چندی ادامه داشت و آشور من راهی به
سوی نيستی می پيمود . و من که نميتوانستم در برابر اين رويداد خاموش باشم بار ديگر در سال ١٣٥٤ با گروهی از
هم رزمان ديرين گرد آمديم و سازمان امنيت ودر بار در نهايت سنگدلی و بی رحمی اين سازمان را که برای بر پ ا
داشتن آن تلاش ميكرديم در هم ميكوفت تا آن که در سال ١٣٥٦ نامه ای سر گشاده که به امضای من و دو تن از
يارانم بود به شاه فرستاديم . اين نامه مودبانه نوشته شده بود ولی در نهايت استواری شاه را از بی پروائی به قانون
اساسی که در وفا داری به آن سوگند ياد کرده بود ، بر حذر ميداشت . ما از شاه خواسته بوديم که سلطنت خود را بر
پايه قانون اساسی استوار کند و از حكومت چشم بپوشد تا مگر فسا د روزافزون دستگاه حكومتی بهبود يا بد و بی
رحمی های دستگاه ساواك برای نگاهداشت چنان حكومت هائی از ميان برود .ا ما شاه براه خود ميرفت و ما ر ا
گروهی منفی باف ، مزدور بيگانه و مرتجع ميشناخت . اما تاريخ نشان داد که راه او چگونه کشور ما را به سقوط
کشانيد و به چه سرنوشت شومی دچار شد در حا ليكه از آرامش بين المللی و امكانات وافر مالی برخوردار بود و حتی
کمونيست ها نيز شعا ری جز آزادی نداشتند . شاه به دنبال اتلاف وقت چنان وقت گرانبهائی سر انجام هنگامی به
پذيرش خواسته های ما گرائيد که ديگر بسی دير شده بود .

من در شانزدهم ديماه ١٣٥٧ به نخست وزيری آمدم با اين شرايط که وزيران را برگزينم ، زندانيان سياسی همگی
آزاد شوند ، دستگاه ساواك برچيده شود ، بنياد پهلوی به دولت واگذار شود ، کمسيون شاهنشاهي منحل و تكاليف آن
به دادگستری محول شود و از همه مهمتر شاه ايران را ترك گويد .

اين شرايط خواسته های تمام ملت ايران بود که ظرف يكماه صورت واقعيت يافت اما خمينی که برنامه ای تخريبی
داشت با همه کوشش من برای تدوين يك برنامه معقول و سالم با من کنار نيامد و با همكاری چند تن ازبازماندگان
خشك انديش دکتر محمد مصدق قدم در ميدان نهاد و ديديم که چه ها کرد
-------------------------------------------------


در تابستان ۱۳۵۹ تیمی به رهبری انیس نقاش اقدام به ترور وی کردند که با هشیاری محافظ هاي بختیار ناموفق بود. او از این سوء قصد جان سالم به در برد اما در این ماجرا یک پلیس و یکی از همسایگان خانه بختیار به قتل رسیدند.امیرشاهی مدعی‌ست که این تیم از سوی مسئولان وقت جمهوری اسلامی برای قتل دکتر شاپور بختیار اعزام شده بودند.

انیس نقاش توسط پلیس فرانسه دستگیر و به حبس ابد محکوم شد اما پس از مدتی از طرف دولت فرانسه مورد عفو قرار گرفت و به جمهوری اسلامی تحویل داده شد.

آخر بار در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۳۷۰ برابر ۶ اوت ۱۹۹۱ ، شاپور بختیار و منشی وی سروش کتیبه را در خانه مسکونی اش در حومه پاریس به قتل می‌رسد. امیر شاهی مدعی‌ست قتل توسط گروهی سه‌نفره و از سوی مسئولین وقت جمهوری اسلامی به این کار مبادرت ورزیدند. با وجود محافظت شبانه روزی از خانه بختیار و با وجود ۱۳ محافظ مسلح، قاتلان بدون هیچ مشکلی از خانه وی خارج شده و متواری شدند.

بعد از چند روز یکی از قاتل‌ها به نام علی وکیلی‌راد در سوئیس دستگیر شد و به فرانسه تحویل داده شداو در طول محاکمه‌اش در ۱۹۹۴ در جریان اعترافاتش بيان کرد که جمهوری اسلامی وی و همکارانش را مامور قتل شاپور بختیار کرده بودند. بنا به گفته وزیر خارجه فرانسه محمود احمدی نژاد رییس جمهور ایران در سال ۲۰۰۹ به دولت فرانسه پیشنهاد کرد که وی را با یک معلم فرانسوی که در ایران دستگیر شده است معاوضه کند ولیکن این درخواست توسط دولت فرانسه رد شد


بختيار "ديكتاتوري نعلين كه به مراتب بدتر از ديكتاتوري چكمه است


Thursday, January 28, 2010

دكتر فيروز نادري: با هر عقيده و گرايشي كه هستيد، از مردم ايران حمايت كنيد


دكتر فيروز نادري: مسئله ايران را بيش از آنكه يك مسئله سياسي باشد، يك مسئله اخلاقي است. با هر عقيده و گرايشي كه هستيد، از مردم ايران حمايت كنيد. اين سخنراني بخشي از سمينار "انتقال مشعل موفقيت" است كه توسط گروه پايا در اورنج كانتي امريكا برگزار شد
دکتر نادری از مسولین رده بالای ناسا هستند

Tuesday, January 26, 2010

ای ایران ای مرز پرگهر

ای ایران ای مرز پرگهر
ای خاکت سرچشمه هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی تو جاودان
***
ای دشمن ار تو سنگ خاره‌ای من آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم
***
مهر تو چون شد پیشه‌ام
دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
***
سنگ کوهت در و گوهر است
خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل کی برون کنم
برگو بی‌مهر تو چون کنم
تا گردش جهان و دور آسمان به پاست
نور ایزدی همیشه رهنمای ماست
***
مهر تو چون شد پیشه‌ام
دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو کی ارزشی دارد اين جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
***
ایران ای خرم بهشت من
روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرم
جز مهرت در دل نپرورم
***
از آب و خاک و مهر تو سرشته شد گلم
مهر اگر برون رود تهی شود دلم
***
مهر تو چون شد پیشه‌ام
دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما

Sunday, January 24, 2010

پروفسور سيامك شجاعي اقتصاددان: پول خود را از بانكهاي ورشكست شده خارج و ارزهاي خارجي بخريد از خريد طلا خودداري كنيد


پروفسور سيامك شجاعي اقتصاددان در برنامه دو روز اول يكشنبه 4 بهمن صداي امريكا در تجزيه و تحليل اقتصاد رو به نابودي ج.ا توصيه نمود كه در صورت تمايل به خروج پول از بانكها اقدام به خريد ارزهاي خارجي نموده و از خريد طلا خوداري نماييد .ج.ا با ايجاد قيمت تصنعي بالا ميتواند از فروش طلا كسب درامد نمايد و در نهايت با كاهش تصنعي قيمت طلا سود سرشار ديگري نصيب حكومت ميشود ولي خريد ارزهاي خارجي مطمين و ضمن حفظ سرمايه خود از دست بانكهاي ورشكست شده به جنبش ازادي خوهي كمك ميكنيد

Siamack Shojai, Dean, School of Business
Dr. Siamack Shojai, Dean of the School of Business since July 2007, holds a Ph.D. in Economics from Fordham University. Prior to his arrival at CCSU, he was Dean of the School of Business at Georgian Court University in New Jersey, where he doubled the M.B.A. enrollment and with a higher average GPA.

Dr. Shojai has also served as Dean of the School of Business and Economics at Plattsburgh State University of New York, which under his leadership received accreditation to the Association to Advance Collegiate Schools of Business (AACSB). AACSB is one of the world's most prestigious business school program accreditation institutions, and has granted specialized business school accreditation to more than 500 degree-granting institutions in 30 countries.

Dr. Shojai has written several books and a large number of scholarly journal articles, with a specialization in the field of global economics. He is widely known for his presentations at scholarly seminars and forums, and has been interviewed in various national news media.
http://www.ccsu.edu/page.cfm?p=2226
---------------------
گزارش صداي آمريكا از هجوم مردم به بانكها
و يك مورد تيراندازي به مردم روبروي بانك در رامهرمز






http://www1.voanews.com/persian/programs/tv/60789262.html