Monday, February 16, 2009

سوالات نیک آهنگ کوثر از خاتمی

مجموعه سوال‌هایی از خاتمی و طرفدارانش
دیشب با یکی از همدلان با خاتمی گپ می‌زدم. از لحن من ناراحت بود و گفت این عصبانیتت تاثیرش خوب نیست و
البته من خلافش را معتقدم که همین لحن طرف مقابل را اول اندکی عصبانی می‌کند، اما بعدا کمی هم فکر خواهد کرد
بر اساس پیشنهاد این دوست عزیز که دانش‌آموخته جامعه‌شناسی است و ساکن تهران و مرتبط با نزدیکان خاتمی، تصمیم گرفته‌ام سوال کنم
چهار سال پیش از دکتر معین سوال کردم، اول قول داد جوابم را بدهد، اما بعد زد زیرش و قرار شد تاج‌زاده جواب بدهد، بعد او هم جواب نداد
سوال‌ها هم ساده بودند
حالا دارم از خاتمی و نزدیکانش می‌پرسم. شما هم که بعضا طرفدار خاتمی هستید و تنها او را کاندیدای مناسب برای برون رفت از فضای فعلی می‌دانید هم می‌توانید پاسخ بدهید
منتهی، پاسخ‌های حاوی پیشداوری و چماق را نمی‌خواهم
من پاسخگوی محدوده خودم هستم، اما هر کاندیدایی که خود را پاسخگو می‌خواند، باید بتواند خیلی راحت جواب بدهد
فکر می‌کنم تا اول اردیبهشت، ۵۰-۶۰ سوال از خاتمی بپرسم. اگر فرصت گفتگو پیش آمد، چه بهتر، اگر نه، به همین روش ادامه خواهم داد
اگر جواب نگرفتم، مطمئنا لحنم کاریکاتوری‌تر خواهد شد
--
من، صاحب‌خانه این رسانه کوچک هستم که بعد از فیلتر شدن، کل مراجعین ثبت شده‌اش به ۵ تا ۶ هزار بازدید کننده روزانه کاهش یافته است
اما آنهایی که باید بخوانند، می‌خوانندش که جای شکر دارد
دوستان بنیاد باران هم سلام مرا خدمت رئیس خود برسانند. منتظر پاسخ‌های ایشان هستم
سوال اول
آیا خاتمی تغییر کرده است؟
بسیاری عقب‌نشینی‌های خاتمی در دوران اصلاحات را دال بر محافظه‌کاری او دانسته‌اند
چه دلیلی وجود دارد که مطمئن شویم خاتمی در صورت رسیدن مجدد به قدرت، همان روال گذشته را تکرار نکند و یا حتی ضعیف‌تر از گذشته نباشد؟
سوال دوم
یکی از انتقادهای عمده از خاتمی، برگزیدن مشاورینی بود که چندان اعتباری نزد صاحبان نظر و اندیشه نداشته‌اند. بسیاری از مدیران، معتمدین خاتمی در ارشاد بوده‌اند و تحکیمیان مورد وثوق او در دهه ۶۰
حامد قدوسی خیلی قشنگ این نقیصه را به گونه‌ای دیگر در وبلاگش خطاب به خاتمی گفته
"...آقای خاتمی می‌دانم این حرف‌ها به مذاق شما و اطرافیان‌تان خوش نخواهد آمد ولی باور کنید مملکت‌داری کار روزنامه‌نگار جماعت آن هم روزنامه‌نگار مملکت ما نیست. روزنامه‌نگاران و حلقه مدیران دوران ارشاد و جوان‌های دفتر تحکیم سابق را بفرستید بروند سراغ کارهای خودشان...سید بزرگ‌وار! از تریبون خطابه‌های گنگ و دوپهلو و متناقض پایین بیایید و گول تشویق اطرافیان‌تان را نخورید. به جایش این بار به مردم وعده‌های مشخص و روزمره بدهید. بگویید چه طور چرخ سرمایه‌گذاری در نفت و گاز و پتروشیمی را دوباره راه می‌اندازید؟ با قیمت نفت و بنزین و نان چه می‌کنید؟ به آن‌هایی که از کمیته امداد ماهیانه می‌گیرند چه خواهید داد که اندکی به‌تر زندگی کنند و برای سرمایه‌گذاران بزرگ چه چیزی فراهم خواهید کرد که بتوانند کار کنند؟ چه کار خواهید کرد که خاموشی‌ها دوباره برنگردد؟ در بخش توریسم چه می‌کنید؟"
به عنوان مثال، آیا مشاور اقتصادی‌تان باز رجبعلی مزروعی، یادداشت نویس سابق سلام خواهد بود؟
آیا مشاوران حوزه‌های آب، کشاورزی، انرژی را باز از میان یاران طرفدار یک دیدگاه خاص انتخاب می‌کنید؟
آیا نگاه شما به محیط زیست، و سکوت در برابر تخریب محیط زیست از سوی نزدیکانتان در حوزه صنعت بدون پاسخگویی ادامه خواهد داشت؟
...
سوال اصلی من این است که آیا باز در انتخاب مشاوران، به سراغ همان آدم‌های همسو ولی فاقد اندیشه و کیفیت خواهید رفت یا روش‌تان را تغییر خواهید داد؟
سوال سوم
سید محمد خاتمی در دوران ریاستش بر قوه مجریه، ازظرفیت‌های به کار گرفته نشده قانون اساسی سخن گفت. خاتمی از ظرفیت‌های دموکراتیک نظام جمهوری اسلامی در چارچوب قانون اساسی هم بارها حرف زده است
سوال اینجاست که با فرض گردن نهادن به ساختارهایی غیر دموکراتیک مثل رهبری و شورای نگهبان، آیا برگزاری انتخاباتی که از اینها مشروعیت می‌گیرد، می‌تواند خود مشروع باشد؟ بر اساس کدام دلیل و کدام ظرفیت نهادهایی مثل رهبری و شورای نگهبان؟
سوال چهارم
مشکل جمهوری اسلامی با اقلیت بهایی در ایران مربوط به امروز و دیروز نیست
بخشی از اعضای حاکمیت که سابقا عضو حجتیه بوده‌اند، پیش از انقلاب هم با ین گروه مبارزه کرده‌اند
در طول ۳۰ سال گذشته، این گروه از ایرانیان همه نوع تبعیضی را از حاکمیت و طرفداران آن تحمل کرده‌اند. تعدادی از ایشان بدون محاکمه کشته شده‌اند
این شهروندان عملا درجه دو بوده‌اند
دیده‌ام اصلاح‌طلبانی را که برای حفظ ظاهر با بهایی‌ها دیدار کرده‌اند و بعد خیلی سریع دستشان را شسته‌اند که مبادا
سوال من این است
آقای خاتمی با توجه به شرایط موجود،و با توجه به سوابق خود و اطرافیانش، چه کاری می‌تواند برای رفع ظلم از این گروه بکند؟ چگونه می‌تواند محرومیت بسیاری از جوانان بهایی که نتوانسته‌اند وارد دانشگاه شوند یا کسی استخدامشان نکرد و بچه‌های تحقیر شده بهایی در مدارس را جبران کند؟
چگونه می‌تواند قدرت قاهر را راضی به مهربانی با این گروه کند؟