آنچه در زیر آورده شده، گفتگوی کوتاه اما پندآموز بین محمد رضا پهلوي، و زنده ياد «احمد کسروی»، فرهیخته و اندیشمند بزرگ ایران است که از لابلای روزنامه های «پیام ما آزادگان»، بسردبیری استاد فرهیخته دکتر کورش آریامنش، و نوشته های علی دشتی و دیگر منابع گردآوری شده است
کسروی پس از انتشار کتابهای اسلام شناسی و بر ملا کردن ریشه این دین خرافی و ضد ایرانی، مورد نفرین و دشنام آخوندها و
مسلمانان خرد باخته قرار گرفت، و این موضوع واکنش زیادی در دربار، و در خانواده نزدیک خود شاه ایجاد کرد. شاه ایران، تحت فشارهای بسیار، کسروی را به کاخ فرا خواند و رفتار او را در درگیر ی با آخوندها و مسلمانان افراطی برحذر داشت، و کردار او را نکوهش کرد
کسروی در پاسخ به گفت
اگر می خواهید تاج و تخت خود را پایدار و از گزند ، دور نگهدارید، باید مانند پدرتان با مردم، رو راست باشید، و دکانداران دین و دروغگویان را در هم بکوبید، و جلوی بازیهای زشت دین بازی سیاستمداران و کشورمداران را بگیرید، و شما نیز، خود را از این بازهای سهمگین و ویرانگر بیرون بکشید، و گرنه سرانجام گوارایی پیش بینی نمی کنم
شاه پاسخ دادند
استعمار، سخت با اینان در پیوند است و کار شکنی می کند و نمی گذارد که کشور روی آرامش ببیند. ما باید نخست نیرومند شویم تا بتوانیم اینها را از میان بردارینم و مردم فریبی و دروغگویی را ریشه کن کنیم و تا موقعی که امکانات لازم را در اختیار نداریم، نمی توانیم با اینها که پشتشان گرم است، دست و پنجه نرم کنیم
کسروی پاسخ داد
نباید فراموش کنیم که، هر اندازه که ما بر نیروی خود بیفزاییم و توانا شویم، استعمار نیز همین راه را خواهد پیمود و پا به پای ما، نیرومندتر خواهد شد و ما، راه بجایی نخواهیم برد. بهترین زمان برای در هم کوبیدن دکان گمراه گری و دروغگویی و دین بازی هم اکنون است، که پایه گزاری آن بدست رضا شاه انجام شده است، و نباید آنرا از دست بدهیم اما،
شاه، زیر بار گفته ها و اندرزهای کسروی نرفت؛ و گفت
ما با گسترده تر کردن سطح دانش و گسیل آموزش دیده ها به اقصی نقاط ایران، ایرانیان را به مظاهر تمدن امروز و فرهنگ جهانی آشنا می کنیم، و آنگاه آنها خود، از این دکانداران دوری خواهند کرد، و امروز، همه توجه ما باید به پیشرفت و رشد مملکت معطوف باشد
--------------------------------------
گذشته چراغ راه اينده است
ملتي كه تاريخ خود را نداند مجبور به تكرار تاريخ است
کسروی: آنان که تاریخ و فرهنگ خود را از دست داده اند ، مردم بد بختی هستند ، بد بخت تر از آن ها کسانی هستند که در باز یافتن تاریخ و فرهنگ از دست رفته خود تلاش نمی کنند ، اما بد بخت ترین مردم کسانی هستند که تاریخ و فرهنگ خود را به ریش خند می گیرند