Saturday, June 26, 2010

فیلم نبش قبر زنده یاد اکبر محمدی ..قسمتي از رنجنامه پدر و مادر اكبر محمدي















18 تیر ماه 1378 قیام دانشجویان و به دنبال آن دخالت نیروهای امنیتی و حادثه تلخ کوی دانشگاه تهران را به یاد دارید . زنده یاد اکبر محمدی یکی از قربانیان 18 تیر 1378 است که در داخل زندان جمهوری اسلامی پس از 7 سال تحمل کردن درد زندان و شکنجه به دست حکومت اسلامی به شهادت می رسد . برادران محمدی منوچهر محمدی و اکبر محمدی در دهه هفتاد که دهه خفقان و اختناق در ایران بود . از اولین پرچمداران جنبش دانشجویی بودند . و خانواده محمدی در راه مبازه هزینه زیادی پرداخت کردند . و سختی های زیادی را متحمل شدند . ناله های منوچهر محمدی بر سر مزار برادرش زنده یاد اکبر محمدی اسطوره ملی مقاومت دانشجویی ایران . این تصاویر نبش قبر اکبر محمدی است که در زندان جمهوری اسلامی به قتل رسیده است . این تصاویر 2 روز پس از خاکسپاری است . و منوچهر محمدی برادر آن زنده یاد که با او در زندان به سر می برد . برای شرکت در مراسم خاکسپاریش تقاضای مرخصی کرده بود . که با در خواست او به دلیل امنیتی که خودشان مطرح کردند موافقت نشده بود . و بعد از خاکسپاری به او مرخصی می دهند . و بستگان زنده یاد اکبر محمدی برای اینکه منوچهر محمدی بتواند جنازه او را برای کالبد شکافی و تعیین علت مرگ توسط پزشکان بدون مرز از کشور خارج کند . به دور از چشم مامورین به نبش قبر اکبر محمدی پراختند . و به بنا به توصیحه پزشکی که در آنجا بود و تایید کرده بود که جمهوری اسلامی برای از بین بردن جنازه آن پودر مخصوصی را روی آن پاشیدند که جنازه را عرض چند روز از بین می برد و آنها را از دست زدن به جنازه منع کرده بود . و تاکید کرده بود که به محض دست زدن جنازه جنازه از هم می پاشد . یاد او و تمام شهدایی که در راه آزادی و اعتلای میهنشان از بذل جان و مالشان مایه گذاشتند گرامی باد
akbarmohammadi3.blogfa.com







داستان نبش قبر مزار زنده ياد اكبر محمدي توسط برادرش
-------------

آقاي سعيد اشرف پور دائي اکبر در موقع شستن و کفن کردن جنازه اکبر حضور داشت و آنچه ديده بيان داشت: چشمانش و دهانش باز بود و پيشانيش ورم کرده و دندانهايش از دهان بيرون زده بود کاسه سرش شکسته بود و از ناحيه زير گلو تا زير شکمش پاره و دوخته شده بود و پشت اکبر پاره و دوخته شده بود کتف و بازو، پشت، بالاي شانه و کف پا ها هم کبود بود، شکمش فرو رفته و دندانهايش بيرون زده بود و در موقع شستن از ناحيه پشت سر و درون گوش خون مي آمد که پنبه گذاشتيم، انگشتان دستش جمع شده بود، دور مچ هاي دست و پايش کبود بود و هاله اي از کبودي دور چشمانش گرفته بود و وزن اکبر که قبل از اعتصاب غذا نود و پنج کيلو بوده به حدود چهل و پنج کيلو تقليل يافت
من و همسرم باتفاق اقوام و آشنايان در زمان دفن، جنازه اکبر را به شرحي که در بالا توصيف شد مشاهده نموديم جنازه شبيه اکبر نبود و انگار قبل از آوردن به آمل بشدت گريم شده بود -براي کم نشان دادن آثار شکنجه- جنازه اکبر چنان وضعيت نامناسبي داشت که در زمان نشان دادن جنازه به دائي ديگرش آقاي عليرضا اشرف پور، پزشک پزشکي قانوني پس از بيرون کردن نيروهاي اطلاعاتي اظهار داشت شما مي توانيد بدون هيچ نگراني و ترسي شکايت کنيد. در پايان از تمامي سازمانها و نهاد هاي حقوق بشر درخواست نبش قبر و کالبد شکافي اکبر براي تعيين علت مرگش را داريم
حقوق بشر

----------------------------------





پيام مادر زنده ياد اكبر محمدي : از همه ملت ازادي خواه خواهش مي كنم نگذاريد خون اكبرها پايمال شود
--------------
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام
و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دارست
با ریشه چه می کنید ؟
گیرم که بر سر این بام نشسته در کمین پرنده ایی
پرواز را علامت ممنوع می زنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید ؟
گیرم که میزنید . گیرم که میبرید . گیرم که میکشید
با رویش ناگزیر « جوانه » چه می کنید ؟
اگر چه صد ساله مرده ام
به گور خود خواهم ایستاد
که بر کنم قلب اهرمن
زنعره های آنچنان خویش


related links

http://freedomvatan.blogspot.com/2008/11/blog-post_7212.html


http://freedomvatan.blogspot.com/2008/11/blog-post_2547.html


http://freedomvatan.blogspot.com/2008/11/blog-post_23.html

Posted by به سوي ازادي