Saturday, February 28, 2009

عكسي از حسين درخشان در خبرگزاري فارس اين عكس چه زماني گرفته شده است ؟ حقيقت چيست ؟


خانواده فقير و بينواي ايراني كه در خرابه اي زندگي مي كنند و از گدايي پول نان خود را تامين مي كنند ـ ويديو

جمهوري اسلامي قاتل سنگدل ساليانه حدود 30 هزار ايراني+ ويديويي از صحنه يك تصادف +18

هشدار: توصیه می شود کسانی که روحیه دیدن صحنه های دلخراش را ندارند این کلیپ را مشاهده نکنند


مرگ ساليانه حدود 30 هزار نفر ايراني در طول سال امري عادي نيست كه از كنار ان ساده گذشت چند برابر اين تعداد ساليانه معلول , مصدوم و يتيم داريم و چه ضربات روحي كه به بازماندگان و مصدومين وارد ميشود واقعا مقصر اصلي كيست؟

وضعيت بد جاده ها و جاده هاي كم عرض عامل اصلي اين تصادفات قلمداد ميشود سوال اين است چرا دولت نسبت به چند بانده كردن جاده ها و تفكيك باند حركت ماشينهاي سبك و سنگين اقدامي نمي كند

براي اين كار دو چيز لازم است اول پول و دوم خواست دولت, همگان ميدانيم كه به خصوص در چند سال گذشته درامد بالاي نفتي داشته ايم ايا با صرف درصد كمي از اين پول نمي شد اين اقدام حياتي جهت نجات جان ايرانيان انجام داد؟؟

ايا با پول و وامهاي بدون عوضي كه به بوليوي و ونوزويلا و ديگران پرداخت شد نمي شد اينكار را انجام داد؟؟

ايا كشته شدن حدود 30 هزار نفر در سال با محاسبه ان در طول 8 سال مساوي با بيشتر با تعداد كشته شدگان 8 سال جنگ نيست؟؟؟

در برخي از جاده ها كه نام جاده هاي مرگ به خود گرفته اند در يك 200 كيلومتر ان ساليانه گاهي بيش از 1000 كشته ميدهد ايا با پولي كه بيمه بابت ديه اين كشته شدگان , مصدومان و خسارت ماشين پرداخت ميكند نميشود حتي با كمتر از ان, ان قسمت جاده مرگ را ترميم و چند بانده كرد؟؟؟؟؟

ايا با گرفتن درصدي از همين پول ديه از بيمه و ترميم جاده هاي مرگ اولين ارگان خود بيمه سود نميكند ؟؟؟؟؟؟؟

ايا با مديريت صحيح و هماهنگي با بيمه نميشود جان هزاران نفر را نجات داد و موجبات سود بيشتر بيمه با حداقل تلفات را تامين كرد؟؟؟؟؟

چرا اين كارها را دولت كه موظف بر حفظ و نجات جان ملت است نمي كند؟ايا با چند بانده كردن جاده ها با وجود عدم رعايت قانون توسط مردم نمي توان درصد زيادي از تلفات را كاست با توجه به اينكه علت اصلي اين تصادفات سبقت در اين جاده هاي كم عرض و يك بانده مي باشد؟؟؟؟؟؟

در زمينه عدم رعايت قانون بايد منصف بود و ريشه يابي كرد كه مقصر اصلي مردمند يا دولت,در 30 سال گذشته چه اموزشهايي به مردم داده شده است, ايا امتحان گرفتن گواهينامه ,گاها در طول چند دقيقه با يك پارك دوبل و ... ملاك صحيحي در صدور گواهينامه است؟

ايا در حالي كه با پرداختن رشوه گاها حتي بدون حضور در همان امتحان ناقص و چند دقيقه اي مي توان گواهينامه رانندگي را دريافت كرد مقصر ناميدن مردم به عنوان متهم اول بجاي دولت منصفانه است؟

دولت به عنوان پدر و سرپرست يك ملت بايد خودش قانونگرا باشد و به مردم اموزش بدهد ايا حكومتي كه كاركنانش رشوه دريافت ميكنند, ماموران با دريافت مقداري پول از جريمه كردن خوداري ميكنند قانون گراست؟

ايا حكومتي كه تعدادي بسيجي در كرمان با فتوي يك اخوند 16 دختر و پسر كه 2 نفر از انها زوج بودند به جرم مفسد بودن, خودشان محاكمه و سنگسار و در گودال چال كردند و دادگستري خود كشور كه نماد قانون و عدالت بايد باشد اين قاتلان بسيجي و خود سر را تبريه كرد اين حكومت قانون گراست كه ما بخواهيم مردم را اول محكوم كنيم؟

ايا در كشوري كه بدون پارتي و رشوه نميشود امورات خود را پيش برد و گاها حق خود را گرفت مقصر حكومت است يا ملت؟؟؟؟؟؟؟؟

ايا دولت قانوني و قانون گراست كه ملت اموزش ببينند؟در حكومتي كه وزيرش با سواد ديپلم مدرك ليسانس و فوق ليسانس دانشگاه ازاد و دكتراي اكسفورد جعل ميكند با همان مدرك قلابي در دانشگاه تدريس و وزير ميشود در درون مجلس كه كارش قانون نويسي است به نمايندگان پيشنهاد رشوه ميكنند و به كردان مجرم بيرون نيامده از جلسه استيضاح سمت بالا تري پيشنهاد ميكنند و يا وزيري كه اعلام ميكنند خودشان 160 مليارد تومان سرمايه دارد و وقتي سوال ميكنند از كجا اورده اي با كمال پر رويي ان پول را امانت الهي و متعلق به امام زمان ميداند و حكومتي كه ملياردها دلار از صندوق ذخيره ارزي گم شده و كسي جوابگو نيست در بي قانون بودن مردم بيشتر كي مقصر است؟

ايا به من حق مي دهيد كه دولتي كه ميتواند جاده ها را ترميم كامل و به مردم اموزش قانون بدهد اين كار را در جهت حفظ جان ساليانه حدود 30 هزاز نفر ايراني انجام نمي دهد و نمي خواهد انجام دهد قاتل سنگدل و اصلي اين مرگ و مير بنامم؟

شايد اين حاكمان غرق در پول سرمست از رتبه اول تلفات جاده اي در جهانند و نميخواهند اين رتبه را از دست بدهند

Friday, February 27, 2009

كليپ اهنگ تحريم انتخابات فرمايشي ـ هرگز نكند پرواز مرغي كه ندارد پر اي شيخ تو مي داني جمهوري تو پوچه

دانشجويان شجاع اميركبير فرياد مي زنند: ناهار ديگه تموم شد بسيجي برو گم شو - ويديو

کارایی جدید خاتمی

كاريكاتور از نيك اهنگ كوثر
حاصل دو دوره ریاست جمهوری خاتمی امروز برکسی پوشیده نیست. جمهوری اسلامی با بهره برداری از توهم تغییرپذیری نظام ، خاتمی را با شگرد های معمول انتخاباتی از صندوق های رأی در آورد. این توهم در داخل و در خارج ایران زمینه داشت.هرچند که عمر آ ن در داخل ایران بسیار کوتاهتر بود
رو در رو قرار گرفتن خاتمی با اعتراضات دانشجویی و توسل به قهر عریان برای سرکوب اعتراضات داخلی و تلاش فعال وموفق او درپیشبرد سیاست های کلان رژیم بر ای مهاروخنثی کردن اپوزیسیون خارج کشور از یکطرف و پیشبرد مخفیانه پروزه اتمی در سایه اعتماد حاصل از عادیسازی روابط ، وخروج ازایزولاسیون بین المللی ، نقش او را به عنوان بازیگر کارکشته وبدون جانشین این مقطع از حیات نظام ولایت فقیه بر همگان آشکار کرد
ولی انچه که امروز نظام را وادار به استفاده مجدد از خاتمی کرده است قابلیت او برای ایفای دوباره نقش ریاست جمهوری نیست چرا که به طور قانونمند نمی تواند از احمدی نژاد به خاتمی برگردد.کارآیی خاتمی در این نمایش جدید تظاهر به دموکراسی رژیم ، اساسا گرم کردن بازار انتخابات است
رژیم برای متقاعد کردن مردم به شرکت در انتخابات بایستی این شبهه را ایجاد کند که بطور واقعی دو یا چند انتخاب وجود دارد
لذا خاتمی را بعنوان کسی که میتواند چهره ای در نقطه مقابل احمدی نژاد در خارج از ایران ارائه دهد و " آبرویی" را که احمدی نژاد با چهره کریه و لباس مسخره و حرفهای مزخرف از ایران برده است با "چهره دلپسند و ریش جذاب و لبخند گیرا و عبا و عمامه زیبا و سخنان متمدنانه" به ایران برگرداند، بکار میگیرد
از سوی دیگراعلام آمادگی دولت آمریکا برای مذاکره با ایران و مطرح شدن امکان عادی شدن روابط دو کشور زمین بازی جدیدی برای جمهوری اسلامی فراهم کرده است
این موضوع بعنوان حساسترین مسئله مطرح روز، مورد توجه بخشهای وسیعی از مردم است ، و به مثابه از بین رفتن خطر جنگ و پایان تحریم ها و رونق بازار و بنوعی آغاز پایان نظامی که آمریکایی ستیزی شاخص سیاسیت بین المللیش است ، محسوب میشود
جمهوری اسلامی هرچند که هیچگاه بطور جدی وارد این بازی نخواهد شد ولی بدون شک حداکثر بهره برداری را از آن خواهد کرد. در مقطع پیش از انتخابات با سوء استفاده از این امید واهی روز و دامن زدن به اینکه خاتمی شانش بیشتری برای محقق کردن عادی سازی روابط دو کشور دارد تلاش میکند انگیزه مردم را برای شرکت در انتخابات افزایش دهد و در روز انتخابات از خالی ماندن حوزه های رای گیری جلوگیری کند
این همان مکانیزمی است که بطور گسترده توسط لابی های رنگ و وارنگ رژیم بکار گرفته شده و از طریق تلویزیون های فارسی زبان خارج کشور که در ایران بیننده و مشروعیتشان به کرات بیش از دستگاه تبلیغاتی نظام است، تبلیغ میشود
آنچه که مسلم است همه تلاشهای خاتمی و کسانی که این روزها تلاش میکنند از او "امید جدیدی" ارائه دهند چیزی بجز تلاش برای کشاندن مردم به پای صندقهای راي نيست
امروزه جملاتی مانند "حکومت ایران یک حکومت تئوکراتیک و در عین حال یک حکومت دموکراتیک است" و یا "احمدی نژاد با رأی مردم انتخاب شده است" و یا "در ایران انتخابات آزاد و دموکراتیک وجود دارد" جملاتی نیست که فقط در رسانه های جمهوری اسلامی بکار برود. اینان جملاتی هستند که به وفور توسط خبرنگاران مطلع یا غیرمطلع در رسانه های سرتا سر جهان منعکس میشوند. این همان بهره ای است که جمهوری اسلامی از نمایش انتخابات در ایران میبرد
با افشای این بازی و بازیگران آن از طولانی شدن حیات جمهوری اسلامی جلوگیری کنیم
الف.پائیزی

Thursday, February 26, 2009

فاطمه رجبی برنده ی مدال سه عمامه سفيد از دانشگاه تهران - عكس


لینک اصلی

تصوير سنگ قبر سعيد امامي (شهيد, خدمتگزاري صديق) از امرين اصلي قتلهاي حكومتي

شهيد خدمتگزاري صديق ؟؟؟؟
براي مشاهده بهتر روي تصوير كليك كنيد
سعید امامی معروف به اسلامی - نام های سازمانی – اداری
فرزند علی اکبر ، متولد: سال 1336، ش شناسنامه494 صادره از شیراز تحصیلات:لیسانسیه، متاهل
شغل:مشاوره امنیت ملی وزارت اطلاعات
از عاملان اصلي اجرا و برنامه ريزي قتلهاي حكومتي بر اساس دستور مستقيم علي خامنه اي به وزير اطلاعات دولت خاتمي دري نجف ابادي
وی به ظاهر در تاریخ 29/03/1378 خودکشی کرده و یا به قتل رسیده است
به هر حال نشانی قبر وی در بهشت زهرا قطعه 73 ردیف۶۲ شماره ۶۰ واقع می باشد
---

خاتمي شارلاطان , احمدي نژاد دلقك مزدوران ولايت فقيه در دو نقش ـ كاريكاتور


كاريكاتور از نيك اهنگ كوثر

از تظاهر به گريستن ديكتاتور علي خامنه اي در مجلس شعر خواني تا انجا كه اشك ديگر ياري نمي رساند +ويديو .تصاوير



ديكتاتور علي خامنه اي دستش به خون هزاران ايراني ازاده و بيگناه الوده است و تظاهر به گريستن مي نمايد تصور نمي كنم مادر داغدار زنده ياد اكبر محمدي انگاه كه جنازه شكنجه شده فرزندش را ديد حتي توانسته باشد گريه كند جز اينكه شوكه شده بود و حتي تصور نميكنم مادر كارون 9 ساله وقتي جنازه تكه تكه شده فرزندش را ديد حتي اشكي از چشمانش جاري شده باشد از زبان عمويش خوانده ام كه مادرش هنوز پس از سالها از حالت شوك بيرون نيامده است



كارون 9 ساله از قربانيان قتلهاي حكومتي


حميد حاجي زاده شاعر و دبیر ادبیات کرمانی، متخلص به «سحر» و از قربانیان قتل های زنجیره ایست که به همراه پسر ۹ ساله‌اش «کارون» در خواب با ۳۸ ضربه چاقو قطعه قطعه شدند. این جنایت در آخرین شب شهریور ماه سال ۱۳۷۷ رخ داد . قاتل یا قاتلان قصد قتل حاجی زاده را داشته‌اند، اما پسر کوچک او که ابتدا توسط پدرش پنهان شده بود، به یاری پدر می‌آید، و حتا با قاتل یا قاتلان درگیر می‌شود، تا جایی که موی قاتل یا قاتلان در دست پسرک به قتل رسیده دیده شده‌است.به همین دلیل پسر ۹ ساله اش نیز با ضربه چاقو به همراه پدرش به قتل می‌رسد
اما کارون ۹ ساله و خانواده ی شاعر تصور نمی کردند سربازان خمینی آنگونه سبعانه و بیرحمانه زندگی شان را خونین و جانکاه کنند, در سحر گاهی که باید به سپیده می انجامید و فردایش حمید (سحر) برای تدریس راهی دبیرستان می شد و کارون می رفت سر کلاس درس که بخواند: ما گل های خندانیم فرزندان ایرانیم

---


اكبر محمدي ار رهبران قيام دانشجويي كه پس از سالها شكنجه و زندان جنازه شكنجه شده اش تحويل خانواده اش گرديد

http://freedomvatan.blogspot.com/2008/11/blog-post_23.html
خلاصه‌اى از وضعيت جنازه زنده یاد اکبر محمدی با دستخط و امضاى بستگان اکبر محمدى

اثار شكنجه بر روي جنازه زنده ياد اكبر محمدي - عكس

Wednesday, February 25, 2009

دختر شجاع دانشجو که فریاد می زد: توپ تانک بسیجی تا کی آدم فریبی؟در مراسم تدفین شهدای گمنام در دانشگاه امیر کبیر- ويديو

زرتشت 7 ساله مرد كوچك و وبلاگنويس مبارز راه ازادي


من زرتشت هستم. من در نهم آذرماه ۱۳۸۰ خورشیدی درآلمان چشم بر جهان گشودم.مادرم روس و پدرم ایرانی است.یک برادرخردسال دارم که نامش اسویاتوسلاو می باشد
او در شهریورماه امسال پنج ساله شد. من در آلمان زندگی می کنم و در کلاس اول دبستان درس می خوانم. من هنوز ایران را ندیده ام و خیلی دلم می خواهد ایران را ببینم:سرزمین زیبایی که زرتشت بزرگ،پیامبر ما ایرانیان در آن زاده شد و انسان ها را به پندار نیک،گفتار نیک و کردار نیک فراخواند
بابا می گوید هرگاه مردم ایران آخوندها ی دزد و بدجنس را از ایران بیرون کنند و ایران آزاد شود،ما می توانیم به ایران برویم.بهمین خاطر من هر روز از خدای بزرگ و مهربان می خواهم به مردم ایران کمک کند تا آخوند ها را هرچه زودتر از ایران بیرون کنند و ایران آزاد شود. من دوست دارم با کودکان همسن و سال خودم که در ایران و یا دیگر کشورهای جهان زندگی می کنند دوست شوم و از طریق اینترنت با آنها تماس داشته باشم.من و برادرم اسویاتسلاو نقاشی می کنیم و مجسمه می سازیم.من دوست دارم در زمینه ی نقاشی و مجسمه سازی با دوستان همسن و سال مان مکاتبه داشته باشیم. برای مردم ایران،بویژه برای دختران و پسران همسن و سال خودم آرزوی تندرستی،شادی و کامیابی دارم و امیدوارم ایران هرچه زودتر از بند آخوندها آزاد شود! زرتشت
ادرس وبلاگ زيباي زرتشت

تصاوير يكي از سران اوباش بسيجي در حمله به دانشجويان در مراسم تدفین شهدای گمنام در دانشگاه امیر کبیر



توضیحات حزب مرز پرگهر درباره "دادنامه" سازمان قضایی نیروهای مسلح +مشاهده و دانلود راي فرمايشي


چو ایران نباشد تن من مباد
مطالعه پروندۀ قتل های حکومتی پاییز 1377 چند مسئله اساسی را در مورد تصمیم گیری های نظام روشن می کند. توجه به این تصمیم گیری ها برای درک صحیح از عملکرد جنایتکارانه نظام در مرحله پایانی رسیدگی به پروندۀ قتل ها و صدور نظریات و احکام فرمایشی توسط سازمان قضایی نیروهای مسلح بسیار ضروری است. از این نظر، توضیحات زیر را لازم می دانیم
الف) در درجه اول باید بیاد آورد که از همان آغاز اعتراضات مردمی و علنی شدن مسئله قتل های حکومتی، سران رژیم و مقامات دولتی، امنیتی و قضایی تصمیم گرفتند که نه تنها به هیچ یک از صدها ترور قبلی اشاره ای نکنند بلکه وارد رسیدگی به چند ترور معروف که هم زمان با قتل بی رحمانه ی فروهرها،مختاری،پوینده و احتمالاً توسط همین ادارات، تیم ها و افراد صورت پذیرفته بود نیز نشوند. مشخصاً در حالی که در چند جای اعترافات متهمین به "حذف" دکتر مجید شریف و "ماجرای" پیروز دوانی اشاره شده و روشن است که همین عوامل وزارت اطلاعات در مورد این جنایات نیز مطلع یا در گیر بوده اند، هیچ تحقیقی صورت نگرفته و دادگاه نیز به طور کلی وارد آن نشده است. بعلاوه در اعترافات چندین متهم دیگر با افتخار و بدون پرده پوشی به شرکت داشتن آنان در بسیاری دیگر از قتل ها به عنوان وظیفه عادی اداری اشاره شده است. به طور مشخص در اعترافات 10/3/1379 مهرداد عالیخانی گفته می شود که سعید امامی از عالیخانی خواسته است که "لااقل" در صورت کشیده شدن مسئله به مرحله رسیدگی، به مسائل گذشته اشاره ای نکند و عالیخانی نیز در جواب می گوید که "مگر من می خواهم برای خودم پرونده درست کنم".این اعتراف دلیل بر درگیر بودن طرفین این مکالمه در قتل های پیشین است. در نتیجه ادعای تلویحی نظام بر قانونمند بودن آن و "صداقت" یا "بی طرفی" قوه قضاییه در پروسه ی رسیدگی به قتل ها و بر پایی دادگاه نمایشی، فریبی بیش نبوده است
ب) در اعترافات 10/1/1379 مهرداد عالیخانی به روشنی گفته می شود که پس از ماه ها درگیری های جناحی، تلاش در ارایه تصویری مسئولیت پذیر از ارگانهای نظام در برابر مردم و برنامه ریزی پشت پرده در زمینۀ خروج از بحران،سید علی خامنه ای وسید محمّد خاتمی طی جلسه ای تصمیم می گیرند که "مسئله جمع و جور شود" و درّی نجف آبادی از کاظمی می خواهد که ضمن طرح سناریوی ساختگی و قربانی کردن چند نفر، مسئله را به سر انجام دلخواه برسانند
بدین ترتیب، اظهارات و احکام نهایی دادگاه نمایشی عملاً شکلی از همان سناریوی ساختگی است که طی آن درّی نجف آبادی همراه با کلیت نظام از هر جنایتی مبرا شدند، سعید امامی تحت عناوین مبهم معدوم شد، تعدادی از تروریستهای وزارت اطلاعات به عنوان عوامل خود سر زندانی!!! گردیدند و ماجرای بسیاری دیگر از قتل ها و قاتلین حکومتی در پرده ماند
پ) اشاره های تکراری و نابجای "دادنامه" به مبرا بودن خامنه ای، خاتمی، درّی نجف آبادی و کلیت نظام، ماهیت سیاسی و مصلحت آمیز دادگاه نمایشی را به طرز مضحکی به نمایش می گذارد
هر چند مدارک حقوقی این رژیم معمولاً حاوی مطالب بدون ارتباط به فرد، اتهام و مدارک هستند و سابقۀ قضایی این رژیم به مضحکه ای تاریخی تبدیل شده است، اما اصرار بیش از حد این "دادنامه" بر بی خبری و بی گناهی رهبران نامبرده، شک هر خواننده ای نسبت به دخیل بودن سران نظام و دولت در ماجرای قتل ها را به یقین تبدیل می کند
ت) در حالی که صدها ترور قبلی این حکومت و تعدادی از ترورهای مشابه و هم زمان قتل های "زنجیره ای" مورد بررسی قرار نگرفته اند، اشارات عوام فریبانۀ "دادنامه" به اینکه حکم قتل را تنها ولی فقیه و یا مقامات تعیین شده از جانب وی و دادگاه های صالحه می توانند صادر کنند، خود اعترافی است بر اینکه سایر قتل ها ، ترورها و اعدام های نظام همگی قانونی، مشروع و بر اساس اطلاع و دستور رهبری و مقامات صلاحیت دار بوده اند. چنین اعترافی، همانند بسیاری دیگر از کرده ها و نا کرده های مشابه سیستم قضایی، بدون شک در دادگاه های ملی عادلانه ای که در آینده به جنایات رژیم رسیدگی خواهند کرد، دارای کاربرد فراوان هستند
ث) وکلای خانواده های قربانیان قتل های حکومتی بارها اعلام نموده اند که به دلیل ناقص بودن پرونده ها و عدم دسترسی وکلا به بسیاری از بخشهای مفقودۀ اسناد و اطلاعات، غیر علنی بودن دادگاه و غیره .... تشخیص داده بودند که دادگاه نمایشی و غیر عادلانه بوده و از این رو به اتفاق خانواده ها از شرکت در دادگاه خودداری نمودند تا در خدمت این مضحکۀ نظام قرار نگیرند.پرستو فروهر یکی از فرزندان قربانیان نیز اعلام نموده است که خاتمی رییس جمهور که در اوایل کار با خانواده ها همراهی داشته است پشت آنان را خالی کرده و عدالت را قربانی زد و بندهای جناحی پشت پرده کرده است. بنابراین نمایشی بودن دادگاه حتی قبل از انجام آن و ارایه "دادنامه" و صدور احکام واضح و روشن بوده است
ج) محاکمۀ مجدد و بخشودگی متهمین به قتلها
در زمینۀ قانون قصاص و ارعاب خانواده های متهمین کافی است به حکم بعدی دادگاه در سال 1381 در زمینۀ بخشودگی متهمین توجه نماییم
"دادگاه جمهوری اسلامی اعلام کرد که تمامی مجازاتها، بدان سبب که خانواده های قربانیان قتلهای زنجیره ای قاتلان را بخشیده بودند کاهش یافته است. احکام تازه، در پی دستور دیوان عالی کشور مبنی بر محاکمۀ مجدد متهمان که در سال 2001 (1379) در یک دادگاه نظامی مجرم شناخته شده بودند، صادر شد
ضمن اینکه در ایران عطوفت قلبی خانوادۀ مقتولین گهگاه منجر به بخشودگی قاتلین و گذشتن از حق قصاص می گردد باید توجه نمود که هیچ کسی جرات اصرار و ابرام بر قصاص (اعدام) مامورین وزارت اطلاعات که در مورد قتلهای زنجیره ای هر کدام عضوی از شبکۀ بزرگتر قاتلین سابقه دار نظام هستند را نخواهد داشت. اصولاً یکی از دلایل غیر عادلانه بودن قوانین قصاص آنست که به جای اینکه دولت در برابر قاتل یا مجرم قرار گیرد، خانواده ی تیره بخت مقتول را در مقابل قاتل، خانواده و قبیله ی قاتل و یا در این مورد دوستان، همکاران و دارو دسته ی تروریستهای حمایت شده ی یک دولت قرار می دهد. این مسئله نه تنها فشاری وحشت انگیز بر خانواده ی مقتولین در زمینه ی بخشیدن تروریستهای وحشی وارد می آورد، بلکه خود جنایتی است مضاعف بر خانواده ها و به طورکل بر جامعه
دلیل دیگر غیر عادلانه بودن قانون قصاص که فعلاً بر جامعۀ ما جاری است آنست که بسیاری از خانواده هایی که خواهان قصاص قاتلین بی رحم هستند، توانایی مالی پرداخت دیه ی کامل را به خانواده ی قاتل ندارند. در مورد قتل های زنجیره ای که چندین نفر را قابل قصاص تشخیص دادند، طبیعتاً خانواده ها مجبور به پرداخت چندین برابر یک محاکمه ی جنایی عادی بوده اند
بالاخره باید توجه داشت که دادگاهی که می داند هیچکس و بالاخص مخالفین رژیم جرات اصرار بر قصاص را نخواهند داشت چه انگیزه ای به جز عوام فریبی مفرط می تواند داشته باشد هنگامیکه چندین صفحه از "دادنامه"را به ماجرای حق قصاص خانواده ها اختصاص می دهد؟

چ) رهایی درّی نجف آبادی بر اساس سوگند
در حالی که اشارات مفصلی در اعترافات متهمین در مورد دخالت و آمریت وزیر اطلاعات (حجت الاسلام و مسلمین درّی نجف آبادی) وجود دارد و بسیاری دیگر از متهمین را با استناد به همین اعترافات به اعترافات جدید وا داشته اند، دری نجف آبادی به قید سوگند (!!) آزاد می شود و در حال حاضر (1387) دادستان کل کشور می شود (!) و حتی به جرم عدم کنترل عوامل عملیاتی (قاتلین و ...) زیردست خود در وزارت اطلاعات به حدی که موجب قتل های متعددی شده است نیز محاکمه نمی شود
ضمن دعوت از خوانندگان به مطالعه اعترافات 10/3/79 مهرداد عالیخانی که در آن بازجو به متهم می گوید "توهم مثل بزرگترت درّی قسم دروغ می خوری ... " که نشان دهندۀ روند متفاوت تحقیقات، قبل از توافق سران نظام بوده و شخصیت درّی را نیز که در مقام یک وزیر مضحکۀ بازجویان دون پایه بوده عیان می کند، بد نیست به فتوای آیت الله خمینی که یکی از مبانی سوگند خوردن دروغ توسط مقامات رژیم و قبول آن از جانب ارگانهای قضایی است نیز توجه شود
احکام قسم خوردن
ولی اگر برای اینکه خودش یا مسلمان دیگری را از شر ظالمی نجات دهد، قسم دروغ بخورد اشکال ندارد، بلکه واجب می شود ... آیت الله خمینی – رسالۀ توضیح المسائل ، مسئله 2675

ح) انتخاب مصلحت آمیز اجزاء کوچکی از اقاریر متهمین
آنچه در "دادنامه" برای محکومیت یا تبرئه عوامل قتلهای حکومتی آورده شده جزء کوچکی از میان کوهی از مطالب است که به منظور نجات آبروی نظام و وزارت اطلاعات به کار گرفته شده است. به عنوان مثال هیچ اشاره ای به وجود وظیفه ی قتل(حذف !) در چارت تشکیلاتی بسیاری از متهمین اشاره ای نمی شود در حالیکه به عدم وجود آن در زمرۀ وظایف یکی از متهمین اشاره شده است که شاید بر فرض صحّت ادعّا، به مردم اینگونه القا شود که در هیچ چارت تشکیلاتی وزارت اطلاعات وظیفۀ قتل مخالفین وجود ندارد
خ) مهدور الدّم
با توجه به اینکه در قوانین مجازات اسلامی، به روشنی اعلام شده است که چنانچه یک قاتل نشان دهد که مقتول مهدور الدّم بوده است ( یعنی می توان او را شرعاً کشت – مانند بهایی، مرتد ... توهین کننده به اصول اعتقادی و .. ) آزاد می شود و دیه و قصاص هم ندارد، اصرار "دادنامه" به اینکه قاتلین نتوانسته اند نشان دهند که فروهرها و سایرین "مهدور الدّم" بوده اند، تایید دیگری است که اگر می توانستند نشان دهند، آنگاه آزاد می شدند. این نوع جمله بندی های وارونه و گیج کننده که در نظام فعلی رایج است،در ضمن بار دیگر اعترافی است تلویحی به اینکه در مورد صدها یا هزاران قتل دیگری که از مخالفین صورت گرفته و کسی در آن میان محکوم نشده است، احتمالاً عملی شرعی انجام داده و قانوناً مهدور الدّمی را کشته یا صدها کافر و مرتد را به دیار عدم فرستاده است. نظایر این فرضیه بارها علناً اتفاق افتاده است. طی قتل های زنجیره ای کرمان که تعداد زیادی از زنان و درمواردی مردان همراه آنان به گونه ی وحشتناکی کشته شدند (و حزب مرزپرگهر نیز گزارشات دقیق ویژه ای در مورد این قتلهای فراموش شده منتشر نمود.) قاتلین که اغلب از اعضای سپاه پاسداران بودند، با "نشان دادن" اینکه زنان مزبور یا فاحشه بوده و یا به نحوی غیر اسلامی رفتار نموده بودند و در نتیجه مهدود الدّم بوده اند، همگی آزاد گردیدند
در مورد قتل های فجیع مسیحیانی که قبلاً مسلمان بوده اند نیز هیچگاه کسی را محکوم نکردند و چنین است قتلهای متعدّد بهائیان، کمونیستها و سایر مخالفین نظام
کمیسیون تحقیقات و اسناد
حزب مرزپرگهر
زمستان 1387 خورشیدی
مرگ بر جمهوری اسلامی
پاینده ایران
ضمیمه " رای بیدادگاه" را نگاه کنید
بیدادگاه.doc
140 کیلو بایت

Monday, February 23, 2009

پاسخ حزب مرز پرگهر به پرسش ها،دیدگاه ها و استفاده از اسناد و تصاویر هم میهنان در باره ی اسناد قتل های حکومتی

چو ایران نباشد تن من مباد
از هنگام انتشار مطالب و اسناد مربوط به قتل های حکومتی،بسیاری از هم میهنان با ما تماس گرفته و با طرح پرسش ها ، دیدگاه ها،ارسال اسناد جدید و تصاویر جنایتکاران رژیم ما را در افشاگری علیه نظام یاری رسانده اند
با سپاس از همه ی یاران،مشوقین و منتقدین،لازم می دانیم که توضیحات زیر را در زمینه ی اسناد منتشر شده یاد آور شویم
الف) از همه ی علاقمندان به مطالعه ی این اسناد می خواهیم که قبل از هر چیز ،نخست مقدمه ی حزب مرز پرگهر و سپس تمامی اسناد را به دقِّت مطالعه نمایند،زیرا پاسخ بسیاری از پرسش ها و ابهامات خود را در آن ها خواهند یافت.از سوی دیگر محققین در نظر داشته باشند که تنها با مراجعه به این اسناد ناقص و دستکاری شده نمی توان به تمامی پرسش ها و ابهامات پاسخ داد و باید با جستجوی اسناد بیشتر و مقایسه با بسیاری دیگر از اسناد قتل ها و ترور های رژیم در داخل و خارج کشور رازهای موجود را گشود
ب)در زمینه ی تصاویر و اسنادی که برای ما فرستاده اید، تحقیقاتی را انجام داده یا در شرف انجام هستیم تا بتوانیم با مسئولیت و زیر نام حزب مرزپرگهر آنها را منتشر نماییم.اسناد دریافت شده در مورد دادگاه فرمایشی و نمایشی جنایتکاران رژیم هم اکنون در دست انتشار است.اسنادی که پیش از این افشا و منتشر شده اند را در بیشتر موارد به خاطر کمبود وقت منتشر نخواهیم کرد و علاقمندان می توانند به کتاب ها و سایت های مربوطه مراجعه کنند.البته بعضی از اینگونه منابع را برای مقایسه ی محققین مشخص خواهیم کرد
پ)گزینش نام “قتل های حکومتی” به جای “قتل های زنجیره ای” به خصوص از این دیدگاه انتخاب شده است که در نگاه ما عنوان مطلب باید گویای واقعیت متن باشد.اصطلاح گمراه کننده ی “قتل های زنجیره های” از جانب رژیم و به منظور پنهان کردن نقش حکومت در مورد این ترورهای سیاسی به کار گرفته شده است.با افسوس رسانه ها و قلم به دستان جناح به اصطلاح اصلاح طلب رژیم در آن زمان چنان این اصطلاح “قتل های زنجیره های” را در جامعه ایران جا انداختند که گویی این ترورها نیز مانند قتل های زنجیره ای عده ای دیوانه یا جانی بالفطره در فیلم های سینمایی بوده است
اگر ابهامی در این زمینه در میان خوانندگان به وجود آمده است رژیم و جمع به اصطلاح اصلاح طلبان را مقصّر بدانید .حزب مرزپرگهر تنها در پی رفع ابهام بوده است


ت)هم میهنان و به ویژه کسانی که در زمینه ی اسناد و کارکرد اطلاعاتی رژیم صاحب نظر هستند و یا خود صاحب تجربه های شکنجه و زندان و بازجویی بوده اند باید توجّه داشته باشند که اکثریت عظیم خوانندگان اینگونه اسناد نیز همانند خود آنان نسبت به رژیم،اظهارات و اسنادش با دیده ی شکّ می نگرند و تنها با موشکافی و تحلیل خردمندانه،از لابلای مطالب برداشت های خاص خود را پیدا می کنند.کمتر کسی است که از نقایص پرونده ها و به طور کلّی از سیستم بازجویی و تنظیم گزینشی اعترافات در این نظام خبر نداشته باشد و اصولاً پرونده های اطلاعاتی را بدون در نظر داشتن سیاست ها و مصالح زمان و مکان رژیم، سرچشمه پاک و پاکیزه ی حقیقت بپندارد
ث)آن چه حزب مرزپرگهر را از بسیاری سازمان های دارای امکانات یا بعضی از محققین اسناد رژیم جدا می کند،عدم اعتقاد ما به انحصار و پنهان ساختن اسناد و اطلاعات مهم ملّی و مخالفت ما با ارائه قطره چکانی اطلاعات در دسترس، به مردم است.کسانی که تاکنون دسترسی به پرونده های قتل های حکومتی داشته اند ،از جمله کسانی که مدّعی در اختیار داشتن اعترافات سعید امامی بوده اند،سالهاست که بعضی از آنها تحت تاثیر دیدگاه های جناحی درون نظام،در اثر ترس یا مسئولیت ودر مواردی به خاطر استفاده ی مالی یا کسب اعتبار شغلی و سیاسی،به جای انتشار به موقع،بدون سانسور و بدون مصلحت اندیشی سیاسی،بخش های کوچکی از اسناد و اعترافات را به صورت قطره چکانی و با ارائه تحلیل های شخصی(که حد اکثر می تواند نظریه یک متخصص باشد) به اطلاع ملّت رسانده اند و امکان بررسی و تحلیل را از سایر متخصصان و به ویژه از ملّت ایران دریغ کرده اند
دانستن به راستی حق مردم است
ج)متون مربوط به پرونده ی قتل های حکومتی را نباید تنها از یک زاویه بررسی نمود.این پرونده ها در بر گیرنده ی مطالب حقوقی،اطلاعاتی،سیاسی،فرهنگی ،مذهبی و غیره هستند.انحصار این اطلاعات در دست عده ای از خواّص باعث ادامه ی کوته بینی و جلوگیری از بررسی همه جانبه ای است که تنها با انتشار علنی و وسیع آن و به دست صدها یا هزاران صاحب نظر و محقّق موجود و آیندگان تحلیلگر ممکن خواهد بود
چ)از دیدگاه ما،هم چنان که در مقدمه یاد آور شده بودیم، ارزش اصلی این اسناد،اعتراف رژیم(یعنی نه تنها متهمین پرونده بلکه تنظیم کنندگان آن) به وجود سیاست قتل – درمانی و استمرار آن در طول حیات رژیم و با اطلاع و هدایت رهبران ارشد این نظام است
این واقعیتی است که نه تنها در پرونده ها قابل پنهان کردن نبوده بلکه به کرّات به آن اشاره شده است.این واقعیت در واقع خط بطلانی است بر تئوری ساختگی، وجود یک گروه “خودسر”در درون وزارت اطلاعات
علاوه بر موضوع اساسی فوق،این اسناد ناقص،سانسورشده و گزینش شده در بر گیرنده واقعیت های وحشتناکی در زمینه ی سیستم تفکّر سیاسی و مذهبی ارگان ها، ماموران و رهبران نظام و شیوه های اداری و عملیاتی جاسوسان و جنایتکاران رسمی آن می باشد
فهرست های اسامی(با تمام حذف ها و سانسور ها و نام های مستعار)،شیوه های آدم کشی(حتا به صورت اختصاری،پاکسازی شده و ناقص)،اطلاعات تشکیلاتی،سوابق شخصی عوامل رژیم و…هر کدام منبع آگاهی هایی است که قادر به توسعه ی امکانات و هوشمندی مبارزین و حتا نجات جان آنان خواهد بود.حذف بسیاری از اسامی آمرین قتل ها،پرده پوشی و ایجاد ابهام در مورد شیوه ها و شرایط دقیق یک یا چند قتل خاص در برابر ارزش اطلاعاتی که مبارزین و به خصوص نسل جوان میهن از این اسناد می برند،کاهی در برابر کوه است.اعتبار حقوقی این پرونده های ناقص حتا در صورت تکمیل اسناد نیز هرگز در درون سیستم قضایی جمهوری اسلامی نتیجه بخش نخواهد بود و تنها در برخی از دادگاه های بین المللی آن هم در شرایط کمیاب همکاری سیاست های عمدتاً سازشکارانه ی جهانی به کار خواهد آمد،که البته کوشش در این راستا نیز به یقین باید در دستور کار متخصصین و ضربه خوردگان قرار گیرد
کدام ایرانی هوشمندی است که رسیدگی حکومتی در نظام کنونی به تنها چهار مورد قتل از میان ده ها مورد هم زمان و صدها مورد پیش از آن را جدّی بگیرد؟
در سراسر این پرونده ها ،حتا در حالت دست نخورده و کامل آنها نیز،به دهها قتل حکومتی دیگر که در حول و حوش همین قتل ها صورت گرفته بوده اند،کوچکترین اشاره ای نشده و تنها در گذر و اشاره به دو قتل مجید شریف و پیروز دوانی گریزی زده شده است.تنها اتکّا به اعتبار حقوقی اسناد رژیم،به بیراهه رفتن است
ح)حزب مرز پرگهر با قلبی پر از اندوه و با همدردی با آسیب دیدگان از نظام،امیدوار است که خانواده های داغدار یا ضربه خورده از این نظام،از صدها خانواده ی قربانیان قتل ها و ترور ها گرفته تا ده ها هزار خانواده ی قربانیان اعدام ها و قتل عام ها، با عزمی راسخ و بدون توجه به تضعیف روحیه ی منفی بافان و گذشت زمان،سرگذشت و سرنوشت عزیزان خود را مستند نمایند و از راهی که خود صلاح می دانند دادخواهی و منتشر نمایند
هم چنین بر کوشندگان سیاسی و محققین واجب است که به هر شیوه ای که می توانند به اسناد جنایات رژیم دست یافته و آن ها را در گسترده ترین سطح ممکن منتشر نمایند
داد خواهیم این بیداد را
مرگ بر جمهوری اسلامی
پاینده ایران
اسفند ماه ۱۳۸۷ خورشیدی
حزب مرزپرگهر

Saturday, February 21, 2009

دستگيري وحشيانه دختر ايراني توسط ماموران جمهوري اسلامي به اتهام بد حجابي - ويديو

مصاحبه با دختر مظلوم و زجركشيده ايراني كه قرباني نابساماني خانواده و جامعه شده است - ويديو

پدرش قاتل و معتاد تزريقي در زندان است مادر در بيرون كار ميكند او از پدرش خوشش نمي ايد و از اينكه پدر زندان است خوشحال. فقر شديد...پدر ايدز گرفته و احتمالا مادر بينوا ـ خواهر 10 ساله اش را خانواده اي قبول كرده اند او مي گويد خدا فقط به ادمهاي ثروتمند كمك مي كند

وبگذر ما را به تو خيري نيست ... هشدار امنيتي خيلي مهم به وبلاگنويسان و فعالين اينترنتي

با درود
با عرض ادب و احترام فراوان خدمت دوستان گرامي و اعضاي محترم عضو خبرنامه وبلاگ "به سوي ازادي" بدینوسیله به اطلاع مي رساند كه اين خبرنامه به دليل حذف كليه خدمات وبگذر ديگر ادامه نمي يابد
لازم مي بينم كه به تمام وبلاگنويسان مبارز و برخي از احزاب ,گروهها ,تشكلها و جنبشهايي كه در سايتها و یا وبلاگهاي خود از خدمات وبگذر استفاده مي كنند توصيه دوستانه و اكيد نمايم جهت حفظ امنيت خود و هوادارانشان در راستای وظيفه همگانی ايجاد فرهنگ ايمن سازي نسبت به حذف خدمات وبگذر از سایتهای و وبلاگهای خود درنگ ننمايند
اين خدمات توسطي شركتي در تهران ارايه مي شود و این امر این امكان را در اختیار ماموران حكومت ننگين جمهوري اسلامي قرار میدهد تا با ردگيري وبلاگنويسان و فعالان اینترنتی كه در شرايط كنوني خطرناك ترين مبارزان براي جمهوري اسلامی محسوب میشوند اقدام به دستگیری مبارزان راه آزادی نمایند
همزمان ضمن تاييد اين مطلب كه دوستاني كه با پروكسيهاي معتبر وارد سايتهاي ممنوعه و خاص مي شوند در معرض خطر کمتری میباشند و اطلاعات جمع آوری شده توسط این سایت محدود به اطلاعات ارائه شده توسط پروكسي مي باشد با این حال حقيقت امر اين است که این موضوع دليل كافي محسوب نمیشود و همچنان امکان سوء استفاده ماموران حكومت ننگين جمهوري اسلامي از این اطلاعات را فراهم میسازد تا با راهكاري همچون عدم فيلتر وبلاگهاي خاص خروج برخي سايتها ممنوعه از فيلترينگ , فيلترشكنهاي غير معتبر و استفاده از ترفندهاي ديگري به اهداف خود دست يابند
شرط عقل بر احتياط ميباشد و بهترين كار حذف كليه خدمات اين شركت توسط مبارزان و سعي در استفاده از خدمات شركتهاي معتبر خارج از ايران ميباشد
با توجه با مشورت صورت گرفته با هموطني متخصص در اين زمينه كه چندين بار از صداي امريكا نيز در مورد مسايل فيلترينگ و امنيت شبكه ها و اينترنت برنامه داشته و توصيه ايشان در عدم استفاده از وبگذر اين وبلاگ كليه خدمات وبگذر را حذف و مخصوصا به وبلاگنويسان و كاربران خاص در داخل ايران نیز در اين مورد هشدار ميدهد
با سپاس فراوان
مرگ بر جمهوري اسلامي
پاينده ايران
وبلاگ به سوي ازادي
------
لازم ميدانم از سايتهاي زير كه تا كنون اين مطلب را پوشش داده اند سپاسگزاري نمايم

Friday, February 20, 2009

خاتمی آمد، خاتمی با غمزه های شتری آمد

کاندیداتوری خاتمی برای انتخابات دهم قطعی شد خاتمی از همان اصطبلی می‌آید که سایر سران رژیم آمده‌اند هدف سردمداران رژیم چه اصول گرا باشند و چه اصلاح طلب آخوندی ، تنها حفظ نظام است یکی با بمب اتمی می‌خواهد نظام را حفظ کند و یکی با شارلاتانیسم آخوندی و شعار های پوشالی نظیر جامعه مدنی حاکمیت مردمی، یا مردم سالاری و امثالهم هر دو جناح رژیم به قانون اساسی واحدی التزام دادند که در آن سرکوب آزادی و نقض حقوق بشر و تبعیض به رسمیت شناخته شده است
کارنامه رفوزگی دولت خاتمی و پوچ در آمدن و اجرا نشدن وعده‌ها و شعارهای تبلیغاتی آن بر کسی پوشیده نیست نه تنها مردم ایران و نیروهای مخالف حکومت بر آن واقف هستند بلکه مدافعان و مبلغان سینه چاک دوم خرداد هم این شکست را انکار نمی‌کنند
آخر دیگر چه کسی شعار مردم سالاری و حاکمیت مردمی خاتمی را جدی می‌گیرد ! وقتی که خاتمی با جدیدت بر ولایت فقیه تآکید می‌کند و می‌گوید « ولایت فقیه و رهبری و امامت امت در قانون اساسی محور و رکن نظام ماست . به مفهوم یک اراده برتر با اختیارات فراوان و این یک قرار داد اجتماعی منتسب به وحی و مورد امضای خداست و اضافه می‌کند که این ولایت در عین حال که جنبه بشری و اجتماعی دارد و سیاسی است، یک جنبه شرعی و الهی هم پیدا می‌کند
باید به این آخوند شارلاتان گفت آیا واقعاً هنوز به این شعارها اعتقادی داری؟ یعنی هنوز نفهمیدی ولایت فقیه در تناقض مطلق با حاکمیت مردمی قرار دارد ! یا این که این سخن سرایی‌ها از موضع حفظ نظام است همان نظامی که هشت سال رئیس جمهورش بودی. واقعیت این است که هشت سال رئیس جمهوربزرگترین حکومت دیکتاتوری تاریخ معاصربودی و اصلاً هم به روی مبارکت نمیاری
خاتمی نه اهل اصلاحات است، نه اهل ایستادن بر سر شعارهایش و نه اهل هزینه دادن است و همان قدری که ولایت فقیه از خیزش‌های دانشجویی و خیزش‌های مردمی و از به صحنه آمدن مردم هراس دارد، خاتمی و جناح او نیز از این خیزش‌ها وحشت دارند و بیش از هر چیز به حفظ نظام می‌اندیشند و نگران موجودیت نظام هستند. دیدیم چطور خاتمی و جناح او در سرکوب قیام 18 تیربا جناح رقیب سهیم شدند
کارنامه رفوزگی خاتمی در هشت سال ریاست جمهوری گواه این است که او به هیچ یک از شعارها وفادار نبوده تازه خود خاتمی به قول خودش با 20 میلیون رأی ریاست جمهوری را داشت و جناح او اکثریت مجلس و شورای شهر را هم داشتند فقط توانست وعده و وعید و لبخند تحویل مردم بدهد
امٌا اگر اختیارات محدودی داشته و عملاً تدارکچی نظام بوده باید بیاید و پاسخ دهد چرا هشت سال تمام بعنوان یک تدارکچی درراس قوه مجریه و در سمت ریاست جمهوری باقی ماند و شعارهای بی محتوا را مدام تکرار کرد و چرا هنوز برای احراز پست تدارکچی خیز برداشته
دراین 30 سال هیچ انتخاباتی به مفهوم واقعی کلمه صورت نگرفته در تمام نمایشات انتخاباتی شرط اولیه کاندیداتوری التزام به اسلام و جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و قانون اساسی مورد تائید شورای نگهبان بوده است کسانی که از فیلتر شورای نگهبان رد می‌شوند در قلب حکومت و تابع ولایت فقیه و برای حفظ نظام کار می‌کنند
شرکت در انتخابات تائید ظلم و ظلم های مضاعفی است به زنان، که تنها حقی که نظام برایشان قائل است حق رای است و هیچ حقی در جامعه زن ستیز آخوندی ندارند و همین طور کارگران معلمین دانشجویان و شرکت در انتخابات تائید همه این بی عدالتی‌ها و اختناق است
اگر کسی در انتخابات شرکت کند رأی او به عنوان رأی به مقبولیت نظام تلقی خواهد شد از رأی او برای اقدامات غیر قانونی و خلاف منافع ملی کشور استفاده خواهد شد مثل پروژه اتمی و جنگ با جامعه جهانی ، ایران به بمب اتمی احتیاج ندارد بمب‌های مخرب تر از بمب اتمی در ایران موجود است مثل بیکاری فقر فحشاء اعتیاد ، این انتخابات مسئله‌ای از کشور را حل نمی‌کند کار از جای دیگر لنگ است
دیگر نمی خواهیم بین بد و بدتر بد را انتخاب کنیم انتخاب بد و بدتر راه حل مسئله نیست گزینه بهتر از بد و بدتر وجود دارد و آن تحریم است . تحریم یک اعتراض است و حداقل کاری است برای رساندن پیام به جامعه جهانی ، تحریم یک واکنش آگاهانه سیاسی است
از
صندوق‌های انتخابات دهم بجز تفکر مستبد آخوندی چیزی بیرون نخواهد آمد. اگر قرار بود تغییر و تحولی از صندوق‌های آراء بیرون بیاید مطمئن باشید حکومت آخوندی انتخابات را خلاف شرع اسلام و خلاف قانون اعلام می‌کرد
وبلاگ بادبان

Thursday, February 19, 2009

برگشت مهره سوخته (خاتمي) چه منافعي براي ديكتاتور علي خامنه اي دارد؟


در حالي كه عاطفه 16 ساله اعدام ميشد خاتمي خندان از گفتگوي تمدنها حرف مي زد




با پایان ماموریت 8 ساله خاتمی ، قرار نبود اورا باردیگر به صحنه سیاسی جمهوری اسلامی برگردانند. چراکه اصلاح طلبان با چند شکست پیاپی کاملا با عدم استقبال مردم روبرو شده بودند و خاتمی ماموریت خود را به خوبی به پایان رسانده بود . و به همین دلیل خاتمی در پایان ماموریت خود 2 جمله معروف را بیان کرد
خاتمی که با دقت کلیه حرکات آزادیخواهانه دانشجویان و مبارزان را خنثی کرده بود برای تبرئه خود این 2 جمله را گفت
-من ، خودم از همه طلبکارم
-من 8 سال تدارکاتچی نظام بودم و هرکس دیگر هم بیاید باید همین کار را بکند
اگر خاتمی واقعا به اندازه سر سوزن هم احتمال می داد که باردیگر توسط رژیم به او ماموریت داده میشود ، محال بود این 2 جمله را بر زبان بیاورد ، بخصوص جمله دوم را اما شاید خیلی ها از جمله خود خاتمی دغلکار این حرفها را فراموش کرده اند
چرا خاتمی ؟
رژیم که به بدترین شرایط خود در 30 سال اخیر رسیده بار دیگر مجبور شده نا مهره سوخته خود را از بایگانی خارج کند.احمدی نژاد به یک چهره منفور در داخل و خارج مبدل شده و اکنون به به یک مهره سوخته برای رژیم تبدیل شده است که تاریخ مصرفش به اتمام رسیده
سرمايه گذاري رزیم بر روی خاتمی به این دلیل است که با حضور خاتمی و وعده های دروغین او این احتمال وجود دارد
مردم دست از اعتراض گسترده علیه رژیم در مورد گرانی و...و مشکلات موجود برای مدتی بردارند و انتقادات شدید خود علیه رژیم را کاهش دهند
مردم اگر پس از حضور خاتمی ، اعتراض و شورش کنند ، هر اقدامی که رژیم علیه مردم انجام دهد( مانند کشتار و قتل عام ) ، مردم ،دولت خاتمی ( که ظاهرا مخالف خامنه ای است ) را مقصر می پندارند و ظاهرا خامنه ای از مقصر شناخته شدن در این حوادث مصون خواهد ماند
-کشورهای خارجی تا چندین ماه به رژیم مهلت می دهند تا خاتمی به وعده های پوشالی خود عمل کند و در همین حال رژیم به تلاش جهت ساخت بمب اتمی ادامه خواهد داد و اگر هر مشکلی پیش آید باز دولت خاتمی مقصر جلوه می کند و خامنه ای خود را پشت خاتمی پنهان خواهد کرد
به نظر میرسد خاتمی برگ آخر رژیم است که برای فریب مردم در داخل کشور و انحراف افکار دولتمردان خارجی از آستین خامنه ای و باندش خارج میشود
با اینکه خاتمی هم نمی تواند مانع از فروپاشی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی شود ، اما باند خامنه ای امیدوار است که فریبکاری و دغلبازی خاتمی کمی به عمر رزیم ولایت فقیه بیفزاید
برگرفته از ايميل دوستي گرامي

Wednesday, February 18, 2009

فيلم مستند فحشا زير چادر


فيلم مستند بنام فحشا زير چادر از دو زن جوان ايراني بنامهاي مينا وفريبا حكايت ميكند كه ازطريق فحشا تامين زندگي كرده و در زير بار مورال واخلاق دوگانه و برخورد نفرت انگيز نسبت به زنان درايران امروزي قراردارند. كارگردان فيلم ناهيد پرشون ميباشد كه فيلمهاي مستند مادرم يك شاهدخت فارس است و درمرحله ي پايان زندگي را نيز تهيه كرده است
مينا و فريبا در يك حياط در يك شهر بزرگ ايران زندگي ميكنند. مينا بيست سال دارد و صيغه مرديست كه با او زندگي ميكند. او تقريبا هر روز بيرون از خانه به پس كوچه ها ميرود تا طعمه اي بدست آرد. او فرزند يكساله اش رادرخانه تنها رهاميكند, زيرا فكر ميكند براي او همانجا امن تراست
فريبا بيست و چهارسال دارد و داراي يك پسر چهارساله ميباشد. او به همسايه ها اعتماد ندارد و پسرك را با خود بر سر كار ميبرد. پسرش ميداند كه چه رخ ميدهد ازينرو نميخواهد با مادر برود- ليکن فريبا با وعده و وعيدهايي چون رفتن به پارك و يا ديدار از مادر بزرگ وي راراضي ساخته و با خود ميبرد
در همان حياط فالبيني بنام حبيب نيز زندگي ميکند. او ميداند که آن زنها چه ميکنند و چگونه پول معيشت را در ميآورند. ليکن سوال اينجاست که اوچه ميخواهد و با زنان چه خواهدکرد؟ او يک مرد داراي افکار و ويژه گي هاي متضاد است که ليکن او براي مينا و فريبا اهميت زياد دارد
فحشا در زير چادر يک فيلم سياسي و افشاگر است که کارگردان آن زير نام ناهيد پرشون انرا ساخته است.اوميگويد
-حياط و خانه هاي مربوط ان نمونه کوچكي از جامعه امروزي ايران است که پراز سوظن ها-اخلاق دوگانه وفقدان مواظبت به انسان ميباشد. بعدازانقلاب ۱۹۷۹اميدهاي زيادي بوجود آمد که دشواريها و مسايل اجتماعي حل خواهند شد و احترام و مواظبت نسبت به شهروندان بعمل خواهد آمد.ليکن چنين نشد. شهروندان در فقر و نيازمندي شديد زندگي ميکنند و دستي وجود ندارد که از آنان حمايت کند
تهيه فيلم خالي از خطر نبود و گروه فيلمبردار مجبور بودند پيوسته محافظيني با خود داشته باشند
با وجود آنكه فحشا در ايران چيز بسيار متداول است ليکن رژيم انکار ميکند.ما هميشه بيم داشتيم که با پاسداران سرنخوريم. چند بار كه مشغول فيلمبرداري در خيابان بوديم آنان ما را کشف کردند. اما موفق شديم به کمک محافظين خود از شرشان رهايي يابيم
ناهيد پرشون اذعان ميدارد علي الرغم آنكه انقلاب ۱۹۷۹بمثابه يک قيام مردمي بر ضد نابرابريهاي اجتماعي و پيگردها آغاز شد ليکن امروز حقوق بشر و آزاديهاي فردي بيشتر از بيست سال پيش در معرض تهديد و خطر قراردارد. بحران اقتصادي سراسر جامعه را فراگرفته است و افراد مجبورند چند جا كار كنند تا خانواده خود را تامين نمايند
وقتي ناهيد بعد از هفده سال به ايران برگشت دچار شوكه شد
بچه هاي ولگرد در خيابانها فحشا و مواد مخدر آن چيزهاي بودند که از هر چيز بيشتر به چشم ميخورند. با وجود مجازاتهاي بسيار سنگين تقريبا سراسر جامعه مواد مخدر وجود دارد. انسان درهمه جا درخيابانها کافه ها رستورانها با آدمهاي نشه وتحت تاثير مواد مخدر بر ميخورد. تعداد زياد از آنان جوانان کم سن وسال اند.با وجود آن همه مجازاتهاي سنگين نهادهاي دولتي کنترل اوضاع را از دست داده اند. شايد هم اين يک عملکرد آگاهانه مسئولان باشد زيرا معتادين منفعل اند و حوصله اعتراض بر ضد نابرابريهاي اجتماعي راندارند. چنين است آن نتيجه گيري که ناهيد پرشون به آن ميرسد
فحشا در زيرچادر در جشنواره فيلم در يوتيبوري به نمايش گذاشته شد و در مارسل ۲۰۰۴جايزه اول رابرد
1/6 - فيلم مستند فحشا زير چادر

Tuesday, February 17, 2009

سناریوی به صحنه آوردن خاتمی توسط وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران_ باند خامنه ای


تجزیه و تحلیل وزارت اطلاعات رژیم و واحد اطلاعات سپاه پاسداران در مورد مسائل جاری جمهوری اسلامی به این مسائل منتج شده است
الف -رژیم در عرصه جهانی با فشارهای زیادی روبرو است و دولت فعلی نمی تواند از آن ها خارج شود

ب - رژیم در داخل کشور نیز با مشکلات زیادی نظیر گرانی ، بیکاری ، فقر و....و نارضایتی شدید مردم از رژیم و به خصوص احمدی نژاد ( و دولتش ) مواجه است

پ - نارضایتی شدید مردم موجب خواهد شد که آنها در انتخابات آینده ریاست جمهوری شرکت نکنند و در نتیجه مشکلات رژیم در رابطه با تحریم هاو فشار کشورهای خارجی بیشتر خواهد شد

ت - راهکار رزیم و دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی این است که باید خاتمی را دوباره به صحنه بیاورند تا او با دجالگری های حرفه ای خود مردم و جوانان را باردیگر فریب دهد و آنها را به پای صندوق های رای بکشاند.افزایش نسبی تعداد آرا می تواند وضعیت رژیم در برابر کشورهای خارجی در زمینه خرید زمان و اتلاف وقت تا تولید بمب اتمی را قوی تر کند

ث - چون مردم از کل رژیم و آخوندها متنفرتر شده اند ، کار حضور مجدد خاتمی که آخوند هم هست ، برای فریب مردم دشوارتر شده ، بنابر این خود سپاه برای زدن استارت اولیه دست به کار شد تا مردم بیشتر تهیج شده و برای مقابله با خامنه ای و سپاه و کیهان وارد بازی انتخابات شوند

ج - بنابر این کیهان می نویسد : خاتمی را مثل بوتو ترور میکنیم.عوامل رژیم همین مطلب را بزرگ کردند تا بتوانند خاتمی را یک چهره ضد کیهان ، ضد سپاه و مظلوم نشان دهند و احساسات مردم را برانگیزند

چ - واحد سیاسی سپاه می نویسد: رهبر خاتمي را منحرف مي داند.باز عوامل رژیم در سایت ها و رسانه های گوناگون این مساله را بسیار بزرگ می کنند تا مردم احساسی را به سمت خاتمی که خامنه ای را خشمگین کرده بکشانند

ح - چون مردم ایران از خامنه ای ، سپاه پاسداران ، حسین شریعتمداری و کیهان بینهایت متنفرند ، با جوسازی عوامل رژیم ، عده ای از آنها با حالتی احساسی برای ابراز مخالفت خود با خامنه ای ، سپاه پاسداران ، حسین شریعتمداری و کیهان،به طرفداری از خاتمی می پردازند . به این شکل تبلیغات باند رهبری برای مهره سوخته رژیم ، محمد خاتمی ، شروع شد

خ- خامنه ای و باندش خوب میدانند که آمدن خاتمی فرقی به حال آنها نخواهد کرد ، چون سیاست خارجی ، وزارت نفت ، وزارت اطلاعات ، وزارت سپاه و....را باید خامنه ای تعیین و تائید کند و در امور داخلی نیز رهبر و مجلس باید مسائل را مشخص کنند ، بنابر این مشکلی برای رژیم پدید نخواهد آمد. از طرف دیگر چون باند رهبری و دولتاحمدی نژاد فادر نخواهند بود مشکلات عدیده کشور در ابعاد داخلی و خارجی را درسال 88 حل کنندبا به بازی آوردن خاتمی ، باردیگر از این مهره سوخته خود می خواهند نهایت استفاده را ببرند.از یک طرف از کل مشکلات اقتصادی شانه خالی خواهند کرد و باند اصلاح طلبان را مقابل مردم قرار می دهند و از طرف دیگر کلیه امور اتمی - نظامی - اقتصادی خود را نیز به پیش خواهند برد

د - بازنده اصلی به بازی آوردن خاتمی توسط باند خامنه ای ، مردم ایران و برنده اصلی باند خامنه ای - سپاه خواهند بود
-------------------------
public stoning video by the Islamic republic of Iran

يك جانباز در مقابل مجلس خود را به آتش كشيد

جانبازمحمدرضا کلاورزانی مقدم 3 فرزند داشت بيكار و فقير بود که بهزیستی استان تهران سرپرستی 2 فرزند وی را بر عهده داشته چند بار جلوي مجلس امد هيچ نماينده اي حاضر به ديدنش نشد و خود را اتش زد و مرد لاريجاني متعفن رييس مجلس فرمايشي به او تهمت زد كه اين فرد جانباز نبوده و يك رواني معتاد بوده است پزشكي قانوني اتهام اعتياد اين جانباز را رد كرد همسر اين جانباز بينوا اقدام به فروش كليه نموده بود و در اواخر شوهرش را ترك كرده بود اين جانباز هر بار كه به جلوي مجلس رفت تهديد به خودسوزي كرد ولي توجه نكردند و نه تنها مشكلش را حل نكردند حاضر به ديدنش نشدند
به جبهه ها، رشادتم
به سالها اسارتم
خنده صبح و شامتان
حرامیان، حرامتان
******
خون چکیده از سرم
شهد شده به کامتان
حرامیان، حرامتان
****
داس عدو به گردنم
شخم عدو بر بدنم
گندم بی همتتان
حرامیان، حرامتان
****
ماهی شط خون چه شد؟
عشق چه شد؟
جنون چه شد؟
دور شده ز کامتان
حرامیان، حرامتان
***
عبد چه شد؟
خدا چه شد؟
گسیخته لجامتان
حرامیان، حرامتان
****
هم نفس آه که شد؟
یوسف صد چاه که شد؟
پله و نردبانتان
حرامیان، حرامتان
****
همسفران همنفس
پریده از کنج قفس
مرغ هوس به بامتان
حرامیان، حرامتان
***
طبع شکم باره تان
مرکب راه وارتان
قرعه که زد به نامتان؟
حرامیان، حرامتان
***
جبهه به خون کشیده شد
حنجره بس دریده شد
طراوت کلامتان
حرامیان، حرامتان
****
راهی صد کمین که شد؟
معبر روی مین که شد؟
معبر زیر گامتان
حرامیان، حرامتان
****
خانه ام افروخته شد
بام به کف دوخته شد
امنیت خانه تان
حرامیان، حرامتان
****
کشته صد پاره که شد؟
به خصم دون چاره که شد؟
دوامتان، دوامتان
حرامیان، حرامتان
****
برف من و بام شما
درد من و دام شما
وسعت بام و دامتان
حرامیان، حرامتان
***
خنده به اشک مادرم
نمک به زخم همسرم
مادرتان، همسرتان
حرامیان، حرامتان
*****
شعری از ابولفضل سپهر

فیلم سخنرانی روزبه فراهانی پور در کانون سخن در شهر لس آنجلس به مناسبت سی امین سالگرد انقلاب ایران


چرا رژیم خاتمی را حذف نکرد؟وجود خاتمي چه منفعتي براي علي خامنه اي دارد؟


در طول 30 سال اخیر، به ویژه ، پس از رئیس جمهوری رفسنجانی ، تمام کسانی که به هر شکل می توانستند مزاحم رژیم شوند و یا برای رژیم مشکل ساز شوند ، یا ترور شدند ، یا بلائی سرشان آوردند و از صحنه حذف شان کردند و یا پرونده سازی محو شان کردند. اگر محمد خاتمی یک نیروی مقابل رژیم بود و رژیم احساس می کرد حضور او می تواند برای رژیم خطرناک باشد ، در حذف او درنگ نمی کرد ، پس چرا دستگاه اطلاعاتی رژیم هیچ کاری بر علیه خاتمی ، به خصوص در 12 سال اخیر انجام نداده است؟
اگر رژیم واقعا احساس می کرد که خاتمی شاید ( به احتمال حتی 1 در صد ) می تواند برای رژیم دردسر ساز شود و حضور احتمالی او در انتخابات ریاست جمهوری می تواند وضعیت رژیم را متزلزل کند ، صد در صد در هنگام تغییر قانون انتخابات ، که مجلس سال قبل تصویب کرد ، محدودیت سنی خاصی را مشخص می کردند که خاتمی نتواند کاندیدا شود ،اما علیرغم پیشنهاد برخی ، آن طرح از قانون مجلس حذف شد!!! چرا؟
چون نمی خواستند مهره مورد نیاز رژیم حذف شود.حتی در طرح تغییر قانون انتخابات مجلس می توانستند این طرح را اضافه کنند که هر فرد فقط 2 دوره می تواند رئیس جمهور شود ، به این طریق خاتمی از گردونه خارج میشد. اما چرا چنین نکردند ؟
چرا مجلس تحت اختیار ولی فقیه،این عمل را انجام نداد تا خاتمی نتواند کاندیدا شود؟ چون رژیم به خاتمی نیازمند است و می داند خاتمی در خدمت ولایت فقیه و رژیم است و هیچ حرکت مخالف میل رهبر را انجام نخواهد داد و از همه مهمتر ،رژیم منفور ملایان برای کشاندن مردم به پای صندوق های رای به یک فریبکاری مانند خاتمی نیاز دارد تا دوباره برای فریب مردم اقدام کند و رژیم را از وضعیت بسیار نامطلوب و روبه سرنگونی نجات دهد
خامنه ای ، خاتمی را برای این روزها حفظ کرده تا بتواند از وجود او نهایت استفاده را ببرد
برگرفته از ايميل يكي از كاربران گرامي

سخنان شنيدني رحيم پورارغدي تيوريسين جمهوري اسلامي در مورد اينترنت و ماهواره - ويديو

دروغ پردازي اخوند دانشمند در مورد مظلوميت ديكتاتور علي خامنه اي - ويديو


اين اخوند فرومايه دلقك چند روز پيش هموطنان ايراني اهل سنت را حرامزاده ناميد

Monday, February 16, 2009

اجرا شلاق در ملا عام توسط حكومت ننگين جمهوري اسلامي - ويديو

دو مورد از كرامات (حماقت ـ خباثت) ملايان اشغالگر ايران ـ تصاوير

براي مشاهده بهتر لطفا روي تصوير كليك كنيد


گفتگو با آقایان و خانمهای حزب الله در باره شعار جلادانه مرگ بر ضد ولایت فقیه

وبلاگ به سوي ازادي طرفدار جمهوري سكولار (جدايي دين از سياست) و با تاكيد بر اتحاد و همدلي با تمام گروههاي مخالف چون دوستان عزيز طرفداران پادشاهی ایران مي باشد در فرداي ازاد ايران مردم نوع حكومت را مشخص مي كنند و همه ما به راي مردم تمكين خواهيم نمود اين كليپ زيبا و گرانبها را كه توسط اين دوستان گرامي فرستاده شده را از لينك زير مشاهده فرماييد

سوالات نیک آهنگ کوثر از خاتمی

مجموعه سوال‌هایی از خاتمی و طرفدارانش
دیشب با یکی از همدلان با خاتمی گپ می‌زدم. از لحن من ناراحت بود و گفت این عصبانیتت تاثیرش خوب نیست و
البته من خلافش را معتقدم که همین لحن طرف مقابل را اول اندکی عصبانی می‌کند، اما بعدا کمی هم فکر خواهد کرد
بر اساس پیشنهاد این دوست عزیز که دانش‌آموخته جامعه‌شناسی است و ساکن تهران و مرتبط با نزدیکان خاتمی، تصمیم گرفته‌ام سوال کنم
چهار سال پیش از دکتر معین سوال کردم، اول قول داد جوابم را بدهد، اما بعد زد زیرش و قرار شد تاج‌زاده جواب بدهد، بعد او هم جواب نداد
سوال‌ها هم ساده بودند
حالا دارم از خاتمی و نزدیکانش می‌پرسم. شما هم که بعضا طرفدار خاتمی هستید و تنها او را کاندیدای مناسب برای برون رفت از فضای فعلی می‌دانید هم می‌توانید پاسخ بدهید
منتهی، پاسخ‌های حاوی پیشداوری و چماق را نمی‌خواهم
من پاسخگوی محدوده خودم هستم، اما هر کاندیدایی که خود را پاسخگو می‌خواند، باید بتواند خیلی راحت جواب بدهد
فکر می‌کنم تا اول اردیبهشت، ۵۰-۶۰ سوال از خاتمی بپرسم. اگر فرصت گفتگو پیش آمد، چه بهتر، اگر نه، به همین روش ادامه خواهم داد
اگر جواب نگرفتم، مطمئنا لحنم کاریکاتوری‌تر خواهد شد
--
من، صاحب‌خانه این رسانه کوچک هستم که بعد از فیلتر شدن، کل مراجعین ثبت شده‌اش به ۵ تا ۶ هزار بازدید کننده روزانه کاهش یافته است
اما آنهایی که باید بخوانند، می‌خوانندش که جای شکر دارد
دوستان بنیاد باران هم سلام مرا خدمت رئیس خود برسانند. منتظر پاسخ‌های ایشان هستم
سوال اول
آیا خاتمی تغییر کرده است؟
بسیاری عقب‌نشینی‌های خاتمی در دوران اصلاحات را دال بر محافظه‌کاری او دانسته‌اند
چه دلیلی وجود دارد که مطمئن شویم خاتمی در صورت رسیدن مجدد به قدرت، همان روال گذشته را تکرار نکند و یا حتی ضعیف‌تر از گذشته نباشد؟
سوال دوم
یکی از انتقادهای عمده از خاتمی، برگزیدن مشاورینی بود که چندان اعتباری نزد صاحبان نظر و اندیشه نداشته‌اند. بسیاری از مدیران، معتمدین خاتمی در ارشاد بوده‌اند و تحکیمیان مورد وثوق او در دهه ۶۰
حامد قدوسی خیلی قشنگ این نقیصه را به گونه‌ای دیگر در وبلاگش خطاب به خاتمی گفته
"...آقای خاتمی می‌دانم این حرف‌ها به مذاق شما و اطرافیان‌تان خوش نخواهد آمد ولی باور کنید مملکت‌داری کار روزنامه‌نگار جماعت آن هم روزنامه‌نگار مملکت ما نیست. روزنامه‌نگاران و حلقه مدیران دوران ارشاد و جوان‌های دفتر تحکیم سابق را بفرستید بروند سراغ کارهای خودشان...سید بزرگ‌وار! از تریبون خطابه‌های گنگ و دوپهلو و متناقض پایین بیایید و گول تشویق اطرافیان‌تان را نخورید. به جایش این بار به مردم وعده‌های مشخص و روزمره بدهید. بگویید چه طور چرخ سرمایه‌گذاری در نفت و گاز و پتروشیمی را دوباره راه می‌اندازید؟ با قیمت نفت و بنزین و نان چه می‌کنید؟ به آن‌هایی که از کمیته امداد ماهیانه می‌گیرند چه خواهید داد که اندکی به‌تر زندگی کنند و برای سرمایه‌گذاران بزرگ چه چیزی فراهم خواهید کرد که بتوانند کار کنند؟ چه کار خواهید کرد که خاموشی‌ها دوباره برنگردد؟ در بخش توریسم چه می‌کنید؟"
به عنوان مثال، آیا مشاور اقتصادی‌تان باز رجبعلی مزروعی، یادداشت نویس سابق سلام خواهد بود؟
آیا مشاوران حوزه‌های آب، کشاورزی، انرژی را باز از میان یاران طرفدار یک دیدگاه خاص انتخاب می‌کنید؟
آیا نگاه شما به محیط زیست، و سکوت در برابر تخریب محیط زیست از سوی نزدیکانتان در حوزه صنعت بدون پاسخگویی ادامه خواهد داشت؟
...
سوال اصلی من این است که آیا باز در انتخاب مشاوران، به سراغ همان آدم‌های همسو ولی فاقد اندیشه و کیفیت خواهید رفت یا روش‌تان را تغییر خواهید داد؟
سوال سوم
سید محمد خاتمی در دوران ریاستش بر قوه مجریه، ازظرفیت‌های به کار گرفته نشده قانون اساسی سخن گفت. خاتمی از ظرفیت‌های دموکراتیک نظام جمهوری اسلامی در چارچوب قانون اساسی هم بارها حرف زده است
سوال اینجاست که با فرض گردن نهادن به ساختارهایی غیر دموکراتیک مثل رهبری و شورای نگهبان، آیا برگزاری انتخاباتی که از اینها مشروعیت می‌گیرد، می‌تواند خود مشروع باشد؟ بر اساس کدام دلیل و کدام ظرفیت نهادهایی مثل رهبری و شورای نگهبان؟
سوال چهارم
مشکل جمهوری اسلامی با اقلیت بهایی در ایران مربوط به امروز و دیروز نیست
بخشی از اعضای حاکمیت که سابقا عضو حجتیه بوده‌اند، پیش از انقلاب هم با ین گروه مبارزه کرده‌اند
در طول ۳۰ سال گذشته، این گروه از ایرانیان همه نوع تبعیضی را از حاکمیت و طرفداران آن تحمل کرده‌اند. تعدادی از ایشان بدون محاکمه کشته شده‌اند
این شهروندان عملا درجه دو بوده‌اند
دیده‌ام اصلاح‌طلبانی را که برای حفظ ظاهر با بهایی‌ها دیدار کرده‌اند و بعد خیلی سریع دستشان را شسته‌اند که مبادا
سوال من این است
آقای خاتمی با توجه به شرایط موجود،و با توجه به سوابق خود و اطرافیانش، چه کاری می‌تواند برای رفع ظلم از این گروه بکند؟ چگونه می‌تواند محرومیت بسیاری از جوانان بهایی که نتوانسته‌اند وارد دانشگاه شوند یا کسی استخدامشان نکرد و بچه‌های تحقیر شده بهایی در مدارس را جبران کند؟
چگونه می‌تواند قدرت قاهر را راضی به مهربانی با این گروه کند؟

وبلاگ بچه حزب‌اللهی( وبلاگ حزب اله زاهدان ) توسط هکرهای مرزپرگهر هک شد


وبلاگ این بچه حزب‌اللهی به نام مصطفی رهدار در پاسخ به حملات مدام هكرهاي مزدور جمهوري اسلامي توسط گروه هکرهای مرزپرگهر هک شد و به تصرف ایران دوستان درآمد
مشاهده كنيد لطفا
http://elahi007.blogfa.com/
Zahedan Hezbollah Weblog
جواب ظالم سكوت نيست

Sunday, February 15, 2009

پارسي را پاس بداريم ـ فرهنك كوچك واژه هاي بيگانه و معادل پارسي انها

اين فرهنك با حجم كم به اساني از لينك زير قابل مشاهده و دانلود مي باشد
240KB
----------------------------------------------
سوالات نیک آهنگ کوثر از خاتمی
وبلاگ بچه حزب‌اللهی( وبلاگ حزب اله زاهدان ) توسط ه...
پارسي را پاس بداريم ـ فرهنك كوچك واژه هاي بيگانه و...
قتل عزت ابراهيم نژاد به دست مسعود ده نمكي از زبان ...
تصاوير آرامگاه یعقوب لیث صفاري سردار نامي ايراني
اخوندي در حال مدح ديكتاتور علي خامنه اي و عكس العم...
خاتمی شریک دزد و رفیق قافله
ضايع شدن علي لاريجاني در هنگام بوسيدن سولانا در يك...
همزماني طنز گفتگوي تمدنهاي خاتمي در سطح جهاني با ا...
استفاده از احساس زيباي دختر بچه ها براي مدح ديكتات...
اخرين فرياد اعتراض يك اعدامي: جمهوري اسلامي نا حق ...
ماه منير بينوا در انظار دهها نفر در حال سوختن بود ...
مرد کوچک :زمانی که یک دختر هستم مردم برای آکاردئون...
سايت روياي مونا ـ نمايش توحش, جنايت و سبوعيت جمهور...
بدون چشم بند و فرياد كنان زير دار-عكس
از مكر رهبر تا شيرين عقلي .... ـ كاريكاتور
عوامل رژیم همزمان با ورود احمدی نژاد به بوشهر مردم...
از دود و دم رهبر تا سيخ و سنگ كودكان خردسال ـ ويدي...
تصاوير شاهدان برخي از صحنه هاي اعدام در جمهوري اسل...
هفت جمله از سخنان زنده ياد فريدون فرخ زاد در كنسرت...
تجاوز دسته جمعي ماموران به دختر 16 ساله فراري در ك...
تصاويري از مزدور بسيجي سعيد عسكر ـ حمله به يك زن م...
سند ديگري از جنايات قتل عام سال 67 - عكس
واي به روزي كه بگندد نمك - در كلانتري 147 گلبرگ ته...
سخنان جالب هوشنگ امير احمدي دلال, لابي و از اعضاي ...
تصويري از كودكي خميني هندي الاصل در اغوش پدرش و مق...
بازگشت شكوهمندانه بالاترين مبارك باد
برخورد وحشيانه ماموران جمهوري اسلامي با يك دختر اي...
حرفهاي دلنشين چند هموطن زرتشتي ساكن روستايي در يزد...
طنز تلخ سياسي اجتماعي خليل جوادي - ويديو
حكايت نماينده مجلس كه كودك 4 ماهه خود را به عنوان ...
ديكلمه شعر من مي ترسم پس هستم با صداي زنده ياد حسي...
پاني دختري ايراني امريكايي كه هر چند فارسي خوب نمي...
ضايع شدن علي لاريجاني نماينده حكومت جمهوري اسلامي ...
تر ك تحصيل اجباري تمام دانش اموزان در روستايي در ا...
سخنان بيشرمانه اخوند محمد ايت اله تاكندي مبني بر ح...
سخنان خميني در بهمن 57 - ويديو
دستگيري دختري توسط گشت ارشاد و فريادهاي كمك وي از ...
دو قدم مانده تا ازادي ـ تقديم به تمام مبارزان راه

Saturday, February 14, 2009

فيلمي از سنگسار علني2 نفر ايراني انجام گرفته توسط جمهوري اسلامي ـ public stoning video by the Islamic republic of Iran

Thank you dear Visitor to visiting this Blog This is an Iranian’s blog. And because of Protesting against Islamic regime’s politics, it has been censored in Iran. The video that I want to show you is a public stoning video

This is how women and Men are treated in the Islamic Republic of Iran.a clip from the "Stoning" movie , Stoning has been happening in Iran in the the past 30 years by the Islamic republic of Iran , This is just a little bit from Iranian regime crimes against the Iranian people

from HERE you can watch a movie (Iranian Cleric Porn) from an Iranian mullah

I just want to show you a person who reigns with force. Those people in the video are free to do anything just because of relations made with regime. But if they were not supported by regime, they would be stoned by the Mullahs

Down with the Islamic republic of Iran















صحبت از پژمردن یک برگ نیست

وای جنگل را بیابان می کنند

دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند

هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا

آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند