Wednesday, December 10, 2008

اثار شكنجه بر روي جنازه زنده ياد اكبر محمدي - عكس



آقاي سعيد اشرف پور دائي اکبر در موقع شستن و کفن کردن جنازه اکبر حضور داشت و آنچه ديده بيان داشت: چشمانش و دهانش باز بود و پيشانيش ورم کرده و دندانهايش از دهان بيرون زده بود کاسه سرش شکسته بود و از ناحيه زير گلو تا زير شکمش پاره و دوخته شده بود و پشت اکبر پاره و دوخته شده بود کتف و بازو، پشت، بالاي شانه و کف پا ها هم کبود بود، شکمش فرو رفته و دندانهايش بيرون زده بود و در موقع شستن از ناحيه پشت سر و درون گوش خون مي آمد که پنبه گذاشتيم، انگشتان دستش جمع شده بود، دور مچ هاي دست و پايش کبود بود و هاله اي از کبودي دور چشمانش گرفته بود و وزن اکبر که قبل از اعتصاب غذا نود و پنج کيلو بوده به حدود چهل و پنج کيلو تقليل يافت
من و همسرم باتفاق اقوام و آشنايان در زمان دفن، جنازه اکبر را به شرحي که در بالا توصيف شد مشاهده نموديم جنازه شبيه اکبر نبود و انگار قبل از آوردن به آمل بشدت گريم شده بود -براي کم نشان دادن آثار شکنجه- جنازه اکبر چنان وضعيت نامناسبي داشت که در زمان نشان دادن جنازه به دائي ديگرش آقاي عليرضا اشرف پور، پزشک پزشکي قانوني پس از بيرون کردن نيروهاي اطلاعاتي اظهار داشت شما مي توانيد بدون هيچ نگراني و ترسي شکايت کنيد. در پايان از تمامي سازمانها و نهاد هاي حقوق بشر درخواست نبش قبر و کالبد شکافي اکبر براي تعيين علت مرگش را داريم
قسمتي از رنجنامه پدر و مادر اكبر محمدي ارسالي به سازمانهاي مدافع حقوق بشر


گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام
و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دارست
با ریشه چه می کنید ؟
گیرم که بر سر این بام نشسته در کمین پرنده ایی
پرواز را علامت ممنوع می زنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید ؟
گیرم که میزنید . گیرم که میبرید . گیرم که میکشید
با رویش ناگزیر « جوانه » چه می کنید ؟
اگر چه صد ساله مرده ام
به گور خود خواهم ایستاد
که بر کنم قلب اهرمن
زنعره های آنچنان خویش

related links

http://freedomvatan.blogspot.com/2008/11/blog-post_7212.html

http://freedomvatan.blogspot.com/2008/11/blog-post_2547.html

http://freedomvatan.blogspot.com/2008/11/blog-post_23.html