Friday, May 1, 2009

گفتگو با همسر سعید درخشندی : نهادهای حقوق بشری در حمایت از زندانیان سیاسی تبعیض قایل می‌شوند


منصوره امیری همسر سعید درخشندی در گفتگو با مجموعه
نهادهای حقوق بشری در حمایت از زندانیان سیاسی تبعیض قایل می‌شوند
اشاره : در سال 1385 فعال دانش‌جویی بنام سعید درخشنده توسط وزارت اطلاعات بازداشت و به اتهام اقدام اقدام علیه امنیت کشور به سه سال حبس تعزیری محکوم می‌شود و تا کنون در زندان اوین به سر می‌برد. منصوره امیری همسر سعید درخشندی نسبت به عمل‌کرد سازمان‌های مدافع حقوق بشری انتقادهای فراوانی دارد و می‌گوید: رساندن پیام و صدای زندانیان اعتقادی و سیاسی حداقل کاری است که می‌توان برای آنان انجام داد که این امر نیازمند داشتن ارتباطات در نهادهای حقوق بشری و رسانه‌های خبری است. همسر این زندانی سیاسی اعتقاد دارد، تقسیم‌بندی و درجه‌بندی کردن زندانیان سیاسی توسط نهادها و مدافعان حقوق بشر و استفاده ابزاری به منظور پیش‌برد هدف‌های معین و خاص ازحقوق بشر در برخی از کشورهای دنیا نگرانی‌ها و بدبینی‌هایی را نسبت به فعالیت‌های حقوق بشری به وجود آورده است. علاوه بر منصوره امیری برخی دیگر نیز بر این باورند که فعالیت‌های گروه‌های حقوق بشری جنبه‌ی تبلیغاتی داشته وآنان را به بولتن‌های خبری تشبیه می‌کنند و برخی دیگر منافع کشورهای قدرت‌مند دنیا را در میزان شدت عمل فعالیت‌های سازمان‌ها ومدافعان حقوق بشر و نوع برخورد آن‌ها با دولت‌ها و حکومت‌های نقض‌کننده‌ی قوانین حقوق بشر موثر می‌دانند و از عمل‌کرد چندگانه‌ی این نهادها انتقادهای فراوانی دارند
بنا بر رسالتی که این مجموعه در خصوص دفاع از حقوق کلیه‌ی زندانیان سیاسی فارغ از دیدگاه‌ها و ایدئولوژی فکری آنان بر عهده گرفته، همواره گزارش‌هایی را از وضعیت این زندانیان منتشر کرده و همیشه نسبت به نقض حقوق اساسی وحقه‌ی آنان معترض بوده و هست
آن‌چه در زیر می‌آید گفت‌وگویی کوتاه با منصوره امیری همسر سعید درخشندی در خصوص آخرین وضعیت این زندانی سیاسی است
در ابتدا از شما می‌خواهم آقای درخشندی را بهتر به ما معرفی کنید؟
ج) سعید سال1352در شهرستان داران متولد شد. مدرک مهندسی صنایع را در دانش‌گاه یزد دریافت کرد. دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانش‌گاه قم بود. فعالیت‌های دانش‌جویی خویش را از سال 1370 در انجمن اسلامی دانش‌گاه یزد آغاز کرد. و در گروه‌های دانش‌جویی هم‌چون دفتر تحکیم حضور ی فعال داشت. در ۳۰ مرداد ۱۳۸۵ به همراه ابوالفضل جهاندار به اتهام تلاش و ساماندهی دانش‌جویان برای براندازی نرم بازداشت و به سه سال حبس محکوم شد. و از آن تاریخ تا به الان در زندان اوین زندانی است
شما از براندازی نرم به عنوان اتهام همسرتان سخن گفتید. وزارت اطلاعات و دادگاه چه استنادهایی را بدین منظور مطرح کرده بودند؟
ج) در گزارش‌های پرونده ذکر کرده بودند که وی از طریق آموزش افراد قصد این‌کار را داشت. این فقط یک اتهام واهی بود و همسرم اعتقاد به داشتن جامعه‌یی آزاد مبتنی بر موازین دموکراسی و حقوق بشر بود و با توجه به شناختی که از وی دارم حکمی که برای وی صادر شد را کاملا غیر منصانه می‌دانم
در مدت بازداشت موقت و طی این حدود سه سال زندان، به برخوردهایی از سوی مامورین امنیتی و قضایی می توانید اشاره کنید که بیان کننده نقض حقوق بشر باشند؟
اول از هر چیز بازداشت ایشان، که هرگز نباید صورت می‌گرفت. چرا که سعید یک فعال دانش‌جویی بود که فعالیت‌های‌اش کاملا منطبق با اصول قاون اساسی بود. دوم صدور حکم ناعادلانه برای ایشان. پس از گذشت این دو مرحله و قطعی شدن رای از مدت بازداشت وی تا امروز حتا یک ساعت به همسرم مرخصی ندادند. زمانی‌که سعید بازداشت شد با هم نامزد بودیم و به همین دلیل اجازه‌ی ملاقات به ما نمی‌دادند و هر چه رایزی و مکاتبه کردیم تا یک ساعت مرخصی به او بدهند تا بتونیم عقد کنیم موفق نشدیم و در نهایت با یک وکالت‌نامه که سعید به پدرش داده بود توانستیم به عقد یک‌دیگر در بیاییم و از آن به بعد به ملاقات‌اش می‌رفتم. نکنته‌یی را هم که نباید فراموش کنم توقیف کتاب‌های همسرم از حدود 8 ماه پیش توسط مامورین بند 209 زندان اوین است که عملا وی را محروم از مطالعه هم کردند. بد نیست این را هم بگویم که یک‌سال از این سه سال حبس را سعید در سلول‌های انفرادی 209 اوین با فشارهای مختلف جسمی و روحی به سر برد
چرا تقاضای عفو مشروط ندادند که سریع‌تر آزاد شوند؟
اعتقاد ما بر این است که انسانی که برای آزادی در کشورش تلاش می‌کند هرگز خودش را مشروط نمی‌کند. تا الان هم هیچ شکایتی به دادگاه نبردیم چون مطمئن هستیم که قوه‌ی قضاییه مستقل عمل نمی‌کند و همه ی گفته‌های وزارت اطلاعات را انجام می‌دهد
فعالیت‌های مدافعان حقوق بشر چه تاثیری در روند پرونده و یا روحیه‌ی شما و همسرتان داشت؟
بی‌پرده با شما سخن بگویم. از فعالیت‌های این نهادها راضی نیستم و نسبت به عمل‌کرد آن‌ها انتقاد دارم. بسیاری از مدافعان حقوق‌بشر نخست نگاه به وزن تبلیغاتی افراد و زندانیان سیاسی می‌کنند و سپس تصمیم به حمایت و اطلاع‌رسانی از وضعیت آنان می‌کنند بدین معنی که اگر توانستند توسط آن شخص برای خود اعتباری کسب کنند از ایشان به نحوی مطلوب و مناسب حمایت می‌کنند و این زیبنده‌ی نام حقوق بشر نیست
با شرایطی که بیان کردید چه انتظاری از نهادهای حقوق بشری داشته یا دارید؟
محکومیت همسر من سه ماه دیگر تمام می‌شود ولی دوست دارم نهادهای حقوق بشر بی‌طرفانه، صادقانه و خارج از هر گونه تقسیم‌بندی و مصلحت‌اندیشی به حمایت از فعالین و مبارزین ما بپردازند و خودی و غی خودی نکنند. و از همه به صورت مساوی حمایت کنند. سوالی که از سازمان‌های حقوق بشری دنیا و اتحادیه‌های جهانی دارم این است: چه‌گونه است که یک آمریکایی ایرانی تبار که به هر دلیل بازداشت و برای‌اش حکم صادر می‌شود با این حجم وسیع خبری و فشارهای سیاسی حمایت می‌شود اما برای بسیاری از کسانی که در داخل ایران برای ترویج دموکراسی فعالیت می‌کنند و زندانی و بعضا اعدام
می‌شوند این‌گونه عمل نمی‌شود؟
یعقوب مهرنهاد را می‌شناختید؟
خبر اعدام ایشان را از خبرگزاری‌ها شندیم
امیر حشمت ساران را چه‌طور ؟
متاسفانه بعد از فوت‌اش در زندان ایشان را هم از طریق رسانه شناختم
فرزاد کمانگر را که باید بشناسید ؟
متوجه منظور شما از پرسیدن این سوال‌ها شدم، نه تنها من بل‌که بساری از افراد جامعه زمانی این اشخاص را می‌شناسند که دیگر شناخت آن‌ها فایده‌یی ندارد. مقصر هم ما نیستیم بل‌که این رسانه‌ها و مدافعان حقوق بشر هستند که با همان تقسیم و درجه بندی‌های‌شان در اصول آرمانی فعالیت‌های خود دچارتعارض می‌شوند و بین شخصیت‌های مختلفی که به نوعی نیازمند یاری آن‌ها هستند تبعیض قایل می‌شوند
سه ماه دیگر همسر شما آزاد می‌شود، چه برنامه‌یی برای آینده دارید؟
هنوز در این خصوص تصمیم خاصی نگرفتیم. ولی من مطمئن‌ام که سعید تمام تلاش‌اش را برای اصلاح جامعه و نهادینه کردن دموکراسی و حقوق بشر در وطن‌اش خواهد کرد