Monday, September 14, 2009

موسوی این خرقه تزویردینمداری را از تن برکنید

آقایآقای موسوی بطور یقین شما و یارانتان از تاریخچه 5 قرن ضدیت روحانیون شیعه با پیشرفت و سرفرازی ایران و ملت ایران آگاهی دارید. حتما ً شما و دوستانتان تاریخ کهن ایران را مطالعه کرده اید و دریافته اید از دورانی که نهاد روحانیت شیعه در گستره ایران بنیاد نهاده شد کشورما بواسطه دخالت روحانیون در امور دولتمداری، عرصه فرهنگ و زندگی روزمره مردم هرگز به سمت شکوفایی گامی به پیش نگذاشت.
کورش اعتمادیKoroush_etemadi@hotmail.com13 سپتامبر 2009
ازجمله خواستهای سیاسی که آقای مهندس میرحسین موسوی در عرصه پیکار مردم علیه جمهوری اسلامی مکرر گوشزد میکنند؛ مسئله ًحفظ نظام ً و پرهیز از شعارهای ًساختارشکنانه ً علیه حکومت است. خواست ًحفظ نظام ً اخیرا ً در پاسخ آقای موسوی به پرسش ً چه باید کرد ً برخی از پرسشگران دوباره تأکید شد، بگونه ای که بزعم ایشان این مطالبه سیاسی یکی از اصلی ترین اهداف ًجنبش سبز ً محسوب میشود. آقای موسوی در پاسخ به پرسش ً چه باید کرد ً می گوید: ً حفظ نظام ً، ًتقویت وحدت ملی ً، ًاحیای هویت اخلاقی نظام ً و ًباز سازی اعتماد ملی ً از خواسته های جنبش سبز است که جز با پذیرش ًحق حاکمیت ملی ً میسر نیست (بی بی سی، 6 سپتامبر 2009).
بی شک عبارات ًتقویت وحدت ملی ً و ً حق حاکمیت ملی ً در ساختار و اندیشه مدیریت سیاسی جمهوری اسلامی واژگانی بی مصرف، بی معنا و گاه ابزاری است برای فریب افکارعمومی که ریاکارانه طرح میشوند. بویژه آنکه میدانیم بی تجانسی اصل ًجمهوریت ً (حق حاکمیت ملی ) نظام با اصل ًاسلامیت ً (حق حاکمیت مطلق ولی فقیه) آن انعکاس واقعی از دورویی وناهمگونی روبنای حکومت با مطالبات واقعی جامعه است. به بیان دیگر تقابل آشتی ناپذیر ًجمهوریت ً نظام با وجه ًاسلامیت ً آن جوهره تناقضی است که رژیم اسلامی را بمدت سه دهه در بوته بحران و بی ثباتی فرو برده است، چرا که تأیید و یا نفی یکی نفی و یا تأیید دیگری است. در حقیقت میبایست اذان کرد مجموعه همهء این نامتقارن ها مانعی بزرگ از تثبیت حکومت بعنوان یک نظام سیاسی متعارف درسطح جهانی شده است.
امّا منطقی است در ادامه پرسش ًچه باید کرد ً از آقای مهندس موسوی سئوال شود که چگونه ممکن است انسان با پذیرش شعار ًحفظ نظام ً و یا بعبارتی دیگر اصل ًاسلامیت ً نظام (حق حاکمیت ولایت فقیه و یا بنا بقول مرجع تقلید شیعیان آیت الله حسینعلی منتظری حق حاکمیت یک نفر) بمثابه هویت و موجودیت جمهوری اسلامی وعده بازگشت ًحق حاکمیت ملی ً (اصل جمهوریت) را به مردم بدهد؟ آقای موسوی همگان میدانند در مکتب تشیع که دست پخت روحانیون شیعه میباشد، ولی فقیه نائب امام زمان و نماینده خدا برزمین و مردم صغیر و ناتوان در اداره امور حکومت و حتا مسائل خصوصی خود میباشند. اینکه از سویی مطرح میکنید خواست ًجنبش سبز ً هم تحقق ًحاکمیت ملی ً و هم ًحفظ نظام ً است انسان به شگفتی میافتاد! چرا که همانطور اشاره شد بنیاد نظام جمهوری اسلامی مبتنی است بر اصل ًاسلامیت ً و حاکمیت مطلق ًولی فقیه ً که این اصل همیشه در تعارض آشکار با حاکمیت مردم یعنی بنیاد ًجمهوریت ً بوده است.
آقای موسوی بطور یقین شما و یارانتان از تاریخچه 5 قرن ضدیت روحانیون شیعه با پیشرفت و سرفرازی ایران و ملت ایران آگاهی دارید. حتما ً شما و دوستانتان تاریخ کهن ایران را مطالعه کرده اید و دریافته اید از دورانی که نهاد روحانیت شیعه در گستره ایران بنیاد نهاده شد کشورما بواسطه دخالت روحانیون در امور دولتمداری، عرصه فرهنگ و زندگی روزمره مردم هرگز به سمت شکوفایی گامی به پیش نگذاشت. اگر نخواهیم در شرایط کنونی در باره 5 قرن خیانت و وطن فروشی ملایان با یکدیگر به گفتگو بنشینیم میتوانیم به همین ایام کوتاه سه دهه حاکمیت روحانیت شیعه بر ایران اشاراتی داشته باشیم که چگونه مزورانه این جماعت ملک و مردم را بخاک سیاه نشانده اند. شما در کجای تاریخ سراغ دارید که دستگاه های امنیتی یک دولت که مسئولیت حفظ امنیت جانی مردم و پاسداری از حریم جغرافیایی کشور را دارا میباشند به شکار جوانان مملکت به جرم اتهامات واهی بپردازند و سپس آنان را با شقاوت تمام در بازداشتگاههای مخفی و غیر قانونی خود به جوخه های اعدام بسپارند و یا در پنهان بطور سیستماتیک یک به یک آنها را مورد تجاوزات جنسی قرار دهند. تازه میدانیم این خفاشان شب به این اعمال بیشرمانه و ضدبشری هم بسنده نکرده و برای محو رد پاهای جنایات خود تن های نیمه جان دختران و پسران جوان را پس از شکنجه های جسمی سخت یا به آتش میکشند و یا با ریختن اسید بر روی آنها قصد نابود کردن کامل جسم آنها را دارند. آقای موسوی این نوشته کوتاه هرگز مجالی برای برشمردن همهء جنایات رژیم علیه جان شهروندان ایرانی و غیر ایرانی در طول سه دهه اخیر را ندارد. امّا در این فرصت اندک قصد دارم به یکی دیگراز بیشمار جنایتهای رژیم اسلامی علیه بشریت که در تابستان 67 به فرمان آیت الله خمینی در زندانهای رژیم اسلامی بوقوع پیوست اشاره کنم. این حادثه را از این رو مطرح میکنم که میدانم خود شما بعنوان نخست وزیر وقت آنروز از رخداد این اقدام ضد بشری و بیشرمانه آگاهی کامل دارید، که هرگز تاریخ نمونه آنرا تجربه نکرده است که بفاصله کمتر از سه ماه هزاران دختر و پسر جوان کشورمان با توطئه ای از پیش تدوین شده بفرمان بنیانگذار و رهبر حکومت اسلامی گروه گروه اعدام شدند. حتما ً شما میدانید اجساد این فرزندان بیگناه مردم سپس در گوری دستجمعی درمنطقه ای موسوم به خاوران دفن شدند که تا مدتها خانواده های این قربانیان دگراندیش از محل دفن فرزندان خود بیخبر بودند.
جناب مهندس موسوی با ذکر این نمونه اعمال شنیع دولتمردان جمهوری اسلامی علیه دادخواهی مردم ایران خواستم به این خواست سیاسی شما اشاره ای داشته باشم که در پاسخ به پرسش ًچه باید کرد ً باز بر آن تأکید میورزید؛ که یکی از اهداف ٌجنبش سبز ً تلاش برای ًاحیای هویت اخلاقی نظام ً است. حال پرسش این است اگر منظور شما از ًاحیای هویت اخلاقی نظام ً اعدامهای دستجمعی فرزندان برومند این مرز و بوم بفرمان آیت الله خمینی و یا تجاوزات جنسی سپاهیان اسلام به نسل نو اندیش ایرانی در طی مدت سه دهه است، پس جای دارد در این خصوص با یکدیگر به گفتگو بنشینیم.
امروز بر اساس اسناد بیشماری که وجود دارد آگاهی یافته ایم که موضوع تجاوز جنسی به زندانیان سیاسی پدیده جدیدی در رژیم اسلامی نیست. اجازه بدهید در این خصوص نکته ای را یاد آور شوم تا موضوع این رفتار ضد انسانی بیشتر روشن شود. حکم تجاوز به دختران نوجوان در زندانهای رژیم اسلامی ناشی از فتوای است که آقای خمینی در سالهای نخست بنیانگداری دارالخلافه خود آنرا صادرکرده بود. ایشان بنا بر اصل اسلامی اعلام کرده بود در صورتیکه دختران اسیر در زندانهای رژیم، باکره اعدام شوند به ًبهشت ً خواهند رفت. از همین رو او به زندانبانان خود حکم حکومتی داده بود تا در شب پیش از اعدام دختران نوجوان باکره، آنها را به ًعقد ً اجباری یکی از برادران پاسدار در آورید که بدین طریق آنها پس از مرگ از رفتن به بهشت خدا باز بمانند. آقای موسوی در واقع این همان ًرأفت ً و ًاخلاقیات ً اسلامی است که شما و یارانتان قصد دارید دوباره آنرا احیاء کنید؟ یا اینکه شما هم مانند رهبر کنونی جمهوری اسلامی مدعی هستید که این وقایع داستانهای غیرواقعی دشمنان نظام است که قصد بی آبرو کردن جمهوری اسلامی را دارند. بی شک آنچه که امروز ما بعنوان نمونه هایی از بیشمار جنایت رژیم اسلامی علیه ملت ایران به آنها اشاراتی داریم جزیی از یک کلیت بزرگ است که یقینا ً روزی پس از سقوط این رژیم ابعاد واقعی آن برای همهء جهانیان آشکار خواهد شد. هیچ بنی بشری اطلاع نداشت تا زمانیکه هیتلر بر سر کار بود او و نظام اش شش میلیون یهودی در سرتا سر اروپا را قتل و عام کرده بودند. و می بینیم پس از سقوط رایش سوم است که اسناد و تصاویر مصوری در خصوص ابعاد و جزئیات جنایت علیه بشریت در دوران زمامداری هیتلر در اختیار افکار عمومی جهان قرار میگیرد. منهم چنین سرنوشتی را برای جمهوری اسلامی پیش بینی میکنم که پس از فروپاشی آن جهانیان و ملت ایران تازه آگاهی خواهند یافت که حکومت ملایان طی سه دهه مرتکب چه جنایات بیشرمانه ای در ایران شده است. به گمان من این فرصتی است تاریخی که امروز به همت قیام مردم علیه رژیم اسلامی برای شما و دوستانتان فراهم آمده است تا از همهء خطاهای گذشته خود اظهار ندامت کنید و از احیای ماندگار شدن این رژیم قرون وسطائی صرفنظر کنید و به ملت بپیوندید. ًاحیای هویت اخلاقی نظام ً همان ًحفظ نظام ً است. ًحفظ نظام ً به یک معنا قبول و تثبیت حاکمیت ًولایت فقیه ً است، مگر اینکه شما مدعی هستید قصد دارید نوع دیگری از نظام جمهوری اسلامی را احیاء کنید که ولی فقیه فاقد مسئولیت های سیاسی در آن میباشد. پس از شما میخواهم کمی در خصوص آن نظام جمهوری اسلامی توضیح دهید که شباهتی به این جمهوری اسلامی موجود ندارد. این پرسش را من نه بعنوان یکی از هواداران ًجنبش سبز ًی که شما و دوستانتان آنرا راهبری میکنید مطرح میکنم. این پرسش را کسی مطرح میکند که از همان روز نخست تأسیس این جمهوری ضد بشری کمر به نابودی آن بست. من باور داشتم و دارم ما به جز نابودی این حکومت و برقراری حاکمیتی فرادینی مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر به سعادت و رهائی دست نخواهیم یافت. تازه این گام نخست برای رسیدن به آروزهایی است که تحققشان بسیار دشوار است. آقای موسوی اگر شرایط در داخل کشور مانع از پاسخگویی شما به پرسش های من میشود منتظر پاسخ از سوی دوستان شما در برون مرز میشوم که برای تحولات سیاسی در ایران همانند شما میاندیشند و همانند شما عمل میکنند. منهم بمانند بسیاری از هموطنانمان کنجکاو هستم که بشنوم و ببینم که شما واقعا ً قصد دارید این ًجنبش سبز ً را به کدامین سر منزل مقصد رهبری کنید؟