Thursday, October 16, 2008

great cyrus کوروش کبیر





ای ایران ، ای مرز پر گهر، ای خاکت سرچشمه هنر دور از تو اندیشه بدان ، پاینده مانی تو جاودان آری پاینده مانی سرزمینم .... . سرزمین به تاراج رفته ام ، سرزمینی که زیر سم ستوران و افکار کج اندیشان چه ها که بر روزت
نیاورده اند ، اکنون که در دست دین فروشان و قدرت چکمه پوشان گرفتار آمده ای باز هم باید از تو بگویم سرزمینم
سرزمینی که میراث کوروش کبیر است . همان پدر ایران زمین ، همان پدری که خالق حقوق بشر است ، در سرزمینمان اگر کوروش منشور حقوق بشر را بجا گذاشت ، چنگیز هم قانون چنگیزی و اسنکدر قتل و ویرانی و کفتار جماران پر پر شدن هزاران گل را تدارک دیدند تا اکنون گلزاری بنام خاوران داشته باشیم . کوروش کبیر در میثاق تو با مردمانت ، جان و مال و افکارشان محترم شمرده می شد اما اکنون در ایران پس از تو فرزندانت یا گرفتار زندان ویا اسیر بلا و دردند . اما در ایران امروز ما چون منشور حقوق بشر تو آزادی ، دین و مذهب ، آزادی اندیشه و انتخاب محل سکونت و یا صلحی پایدار را نداریم . اینجا کلام یک چیز و بس : اینجا ام القرای اسلامی است ، آن هم چه اسلامی ، اسلامی که همه باید ذوب شدگان در ولی فقیه باشند و از بام تا شام برای برخورداری از این موهبت الهی خدا را شکر گذار بر مسجد جمکران بروند و برای سلامتی ولی فقیه دعا نمایند و ورد زبانشان این باشد : که خدایا ، خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما از عمر من بکاه و بر عمر او بی افزای در سرزمین و روزگار تو همه از حق یکسان برای تحصیل برخوردار بودند اما درایران اسلامی امروز ما دانشجوی ستاره دار هم داریم نه اینکه ستاره چیز خوب و یا مقدسی باشد بلکه این ستاره ها از سر خمودگی فکر کسانی است که بر کرسی های این مملکت تکیه زده اند به هر روی ما یادت را گرامی می داریم اما چرا دیگر هیچ کس فکر امروز نیست را نمی دانم در گذشته ای دور و خوش منظر غرق شده ایم و غافل از امروزمان که چه بر سر مان آمده به راستی‌ چه بر سرمان آمده؟