Friday, February 20, 2009

خاتمی آمد، خاتمی با غمزه های شتری آمد

کاندیداتوری خاتمی برای انتخابات دهم قطعی شد خاتمی از همان اصطبلی می‌آید که سایر سران رژیم آمده‌اند هدف سردمداران رژیم چه اصول گرا باشند و چه اصلاح طلب آخوندی ، تنها حفظ نظام است یکی با بمب اتمی می‌خواهد نظام را حفظ کند و یکی با شارلاتانیسم آخوندی و شعار های پوشالی نظیر جامعه مدنی حاکمیت مردمی، یا مردم سالاری و امثالهم هر دو جناح رژیم به قانون اساسی واحدی التزام دادند که در آن سرکوب آزادی و نقض حقوق بشر و تبعیض به رسمیت شناخته شده است
کارنامه رفوزگی دولت خاتمی و پوچ در آمدن و اجرا نشدن وعده‌ها و شعارهای تبلیغاتی آن بر کسی پوشیده نیست نه تنها مردم ایران و نیروهای مخالف حکومت بر آن واقف هستند بلکه مدافعان و مبلغان سینه چاک دوم خرداد هم این شکست را انکار نمی‌کنند
آخر دیگر چه کسی شعار مردم سالاری و حاکمیت مردمی خاتمی را جدی می‌گیرد ! وقتی که خاتمی با جدیدت بر ولایت فقیه تآکید می‌کند و می‌گوید « ولایت فقیه و رهبری و امامت امت در قانون اساسی محور و رکن نظام ماست . به مفهوم یک اراده برتر با اختیارات فراوان و این یک قرار داد اجتماعی منتسب به وحی و مورد امضای خداست و اضافه می‌کند که این ولایت در عین حال که جنبه بشری و اجتماعی دارد و سیاسی است، یک جنبه شرعی و الهی هم پیدا می‌کند
باید به این آخوند شارلاتان گفت آیا واقعاً هنوز به این شعارها اعتقادی داری؟ یعنی هنوز نفهمیدی ولایت فقیه در تناقض مطلق با حاکمیت مردمی قرار دارد ! یا این که این سخن سرایی‌ها از موضع حفظ نظام است همان نظامی که هشت سال رئیس جمهورش بودی. واقعیت این است که هشت سال رئیس جمهوربزرگترین حکومت دیکتاتوری تاریخ معاصربودی و اصلاً هم به روی مبارکت نمیاری
خاتمی نه اهل اصلاحات است، نه اهل ایستادن بر سر شعارهایش و نه اهل هزینه دادن است و همان قدری که ولایت فقیه از خیزش‌های دانشجویی و خیزش‌های مردمی و از به صحنه آمدن مردم هراس دارد، خاتمی و جناح او نیز از این خیزش‌ها وحشت دارند و بیش از هر چیز به حفظ نظام می‌اندیشند و نگران موجودیت نظام هستند. دیدیم چطور خاتمی و جناح او در سرکوب قیام 18 تیربا جناح رقیب سهیم شدند
کارنامه رفوزگی خاتمی در هشت سال ریاست جمهوری گواه این است که او به هیچ یک از شعارها وفادار نبوده تازه خود خاتمی به قول خودش با 20 میلیون رأی ریاست جمهوری را داشت و جناح او اکثریت مجلس و شورای شهر را هم داشتند فقط توانست وعده و وعید و لبخند تحویل مردم بدهد
امٌا اگر اختیارات محدودی داشته و عملاً تدارکچی نظام بوده باید بیاید و پاسخ دهد چرا هشت سال تمام بعنوان یک تدارکچی درراس قوه مجریه و در سمت ریاست جمهوری باقی ماند و شعارهای بی محتوا را مدام تکرار کرد و چرا هنوز برای احراز پست تدارکچی خیز برداشته
دراین 30 سال هیچ انتخاباتی به مفهوم واقعی کلمه صورت نگرفته در تمام نمایشات انتخاباتی شرط اولیه کاندیداتوری التزام به اسلام و جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و قانون اساسی مورد تائید شورای نگهبان بوده است کسانی که از فیلتر شورای نگهبان رد می‌شوند در قلب حکومت و تابع ولایت فقیه و برای حفظ نظام کار می‌کنند
شرکت در انتخابات تائید ظلم و ظلم های مضاعفی است به زنان، که تنها حقی که نظام برایشان قائل است حق رای است و هیچ حقی در جامعه زن ستیز آخوندی ندارند و همین طور کارگران معلمین دانشجویان و شرکت در انتخابات تائید همه این بی عدالتی‌ها و اختناق است
اگر کسی در انتخابات شرکت کند رأی او به عنوان رأی به مقبولیت نظام تلقی خواهد شد از رأی او برای اقدامات غیر قانونی و خلاف منافع ملی کشور استفاده خواهد شد مثل پروژه اتمی و جنگ با جامعه جهانی ، ایران به بمب اتمی احتیاج ندارد بمب‌های مخرب تر از بمب اتمی در ایران موجود است مثل بیکاری فقر فحشاء اعتیاد ، این انتخابات مسئله‌ای از کشور را حل نمی‌کند کار از جای دیگر لنگ است
دیگر نمی خواهیم بین بد و بدتر بد را انتخاب کنیم انتخاب بد و بدتر راه حل مسئله نیست گزینه بهتر از بد و بدتر وجود دارد و آن تحریم است . تحریم یک اعتراض است و حداقل کاری است برای رساندن پیام به جامعه جهانی ، تحریم یک واکنش آگاهانه سیاسی است
از
صندوق‌های انتخابات دهم بجز تفکر مستبد آخوندی چیزی بیرون نخواهد آمد. اگر قرار بود تغییر و تحولی از صندوق‌های آراء بیرون بیاید مطمئن باشید حکومت آخوندی انتخابات را خلاف شرع اسلام و خلاف قانون اعلام می‌کرد
وبلاگ بادبان