Wednesday, September 2, 2009

درمانده شده‌ام، نمی‌دانم دکتر زنده است یا نه


«درمانده شده‌ام، نمی‌دانم دکتر زنده است یا نه»

دکتر محمد ملکی، نخستین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب

۱۳۸۸/۰۶/۱۱
با گذشت بیش از ده روز از بازداشت محمد ملکی، رئیس سابق دانشگاه تهران، خانواده وی هنوز موفق به تماس با او نشده‌اند. با توجه به بیماری آقای ملکی همسر و فرزندان وی نگران جان او هستند. دکتر محمد ملکی از فعالان سیاسی منتقد حکومت است، و اولین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ بود.

رادیوفردا در گفت‌وگویی با قدسی میرمعز، همسر دکتر ملکی، از آخرین خبرهایی که ایشان از وضعیت همسر خود دارد پرسیده است.

قدسی میرمعز: اکنون ۱۰ روز است که او را برده‌اند. يک روز بعد از بازداشت آقای دکتر ملکی، آقای دکتر مولايی، وکيل ايشان، در دادستانی انقلاب شعبه ۲ او را ديده و او ورقه وکالت را مجدداً امضا کرده است، ولی بعد از آن ديگر هيچ خبری نداريم.

خانم ملکی! اطلاع داريد همسرتان به چه اتهامی بازداشت شده است؟

قدسی میرمعز: گفته‌اند اتهام او اقدام عليه امنيت ملی و شرکت در اغتشاشات است. دکتر ملکی به اين اتهامات اعتراض کرده، چون او اصلا رأی نداد و حدود سه ماه بود که در رخت‌خواب بستری بود.

شما بعد از بازداشت، با آقای دکتر ملکی ملاقات داشته‌ايد؟

قدسی میرمعز: نه ايشان را ديده‌ام و نه تلفن زده است و هيچ خبری ندارم. با توجه به اين که گفته‌اند دو ماه بازداشت موقت در بند ۲۰۹ زندان اوين است و می‌دانيم که شرايط ۲۰۹ چگونه است، اگر خدايی نکرده بلايی سر دکتر بيايد اصلاً در سلول انفرادی کسی نمی‌فهمد.

آقای مولايی بعد از اولين ديدار با آقای دکتر، آيا باز هم تماسی با موکل خود داشته است؟

قدسی میرمعز: نه، البته آقای مولايی به من گفت که روزهای چهارشنبه آقای حداد هست و برو دادستانی. من به دادستانی انقلاب مراجعه کردم، آخر سر گفتند آقای حداد و آقای عقيلی، رئيس دفتر او، مرخصی هستند و چون دکتر ملکی وکيل دارد به شما اجازه نمی‌دهند با او ملاقات کنيد يا تماسی داشته باشيد.

دکتر ملکی بايد هر ۲۸ روز يک بار يک آمپول خاص برای بيماری سرطان پروستاتش تزريق کند. پنج‌شنبه گذشته نوبت تزريق بود و امکان تزريق اين آمپول در زندان نيست، چون اين دارو بسيار حساس است و هنگام تزريق بيمار بايد در آرامش کامل باشد و اين مسئله در زندان ممکن نيست.

از وزارت اطلاعات تلفن زدند که آمپول دکتر را بياوريد اينجا ما خودمان تزريق می‌کنيم، به آنها گفتم شما امکان ندارد بتوانيد با اين شرايط آمپول را تزريق کنيد.

داروها را که به دست دکتر نمی‌دهند و ما نگران هستيم که داروها را به‌موقع به دکتر ندهند و وضعيت جسمی او به‌شدت در معرض خطر است.

آقای مولايی تلاش کرده دکتر را ببيند و موفق نشده است؟

قدسی میرمعز: بله، آقای مولايی همان روز چهارشنبه که من به دادستانی انقلاب رفتم، اقدام کرد و قرار است دوباره مسئله را پي‌گيری کند تا ببيند نتيجه چه خواهد شد.

در نظر داريد چه اقداماتی انجام دهيد؟

قدسی میرمعز: حقيقت اين است که من نمی‌توانم کاری انجام دهم. دفعه‌های قبل من بارها به زندان اوين و دادستانی انقلاب مراجعه می‌کردم و آنها به من جواب می‌دادند. اما اين بار نمی‌دانم اصلاً کجا بايد مراجعه کنم. کسانی که آمدند و دکتر را بازداشت کردند، گفتند از سوی وزارت اطلاعات هستند و دکتر را پيش آقای حداد می‌برند.

آقای حداد مرا خوب می‌شناسد، چون سال ۸۰ با اين‌ها درگير بوديم و دکتر در سال ۶۰ در زندان اوين بود، اما وقتی مراجعه کردم گفتند او مرخصی است.

آقای مولايی هم تلاش خود را می‌کند، ولی من نمی دانم اصلاٌ به کجا مراجعه کنم. واقعاٌ درمانده شده‌ام و نمی‌دانم دکتر زنده است يا نه