جایگاه زن در ایران باستان
جایگاه زن در ایران باستان
زن در دورهی هخامنشی
کورش محسنی
برای پی بردن به جایگاه اجتماعی زنان در ایران باستان بهرهگیری از بُنمایهها (منابع) ی کهن سودمند خواهد بود. با بررسی این گونه بُنمایههای درمییابیم که زنان در عرصههای گوناگون اجتماعی در کنار مردان به کار میپرداختهاند و از دستمُزد برابری برخوردار بودهاند. بررسی گلنبشتههای برجای مانده از شهر پارسه (تخت جمشید) به ما نشان میدهد که دستمزدها متناسب با گونهی ِ کار ِ انجام شده پرداخت میشد، نه جنسیت کارگر! برای نمونه دستمزد کارگران زن و مرد شهبانو «رته بامه» برابر است. یا برای نمونه زنان سرپرست ماهانه 50 لیتر جو و 30 لیتر شرا*ب دریافت میکردند که برابر بود با دستمزد یک افسر سپاه!
پرداخت گونهای بیمه برای زایمان زنان و مرخصی (احتمالا 5 ماهه) آنها نیز از راه بررسی گلنبشتهها مورد تایید است. در درازای مرخصی زایمان زنان دستمزد ایشان به حداقل میرسید که البته برای گذران زندگی بسنده بود. تنها مورد تفاوت میان زنان و مردان در فرمانروایی هخامنشی، پرداخت پاداش زایمان بیشتر برای نوزدان پسر در برابر نوزادان دختر است که این مورد نیز با توجه به بازهی زمانی مورد بررسی طبیعی به نظر میآید
گلنبشتهها نشان میدهند که در جایگاههای اداری و کارگاهی، زنان میتوانستهاند به جایگاههای بالاتر برسند. برای نمونه در کارگاههای دوخت و دوز شاهی همواره سرپرستی و گردانندگی بیشتر به دوش زنان است و مردانی زیر دست زنان به کار مشغول هستند. در گونهی دستمزدها و گُسارش (مصرف) نیز زن و مرد همسان هستند و زنان نیز همانند مردها جیرهی شرا*ب یا آب*جو دریافت میکردهاند. البته گویا زنان در کارهایی که نیاز به سفرهای دراز مدت داشتند به کار گرفته نمیشدند که به احتمال فراوان به انگیزهی بایستگی (لزوم) حضور زنان در کانون خانواده بوده است
زنان در دربار نیز از آزادی بسیاری برخوردار بودهاند. ایشان به گواهی بُنمایهها دارندهی زمین، کارگاههای بزرگ به همراه کارکناناش و درآمدهای فراوان بودند. گزنفون مینویسد: که «پاریساتیس» زن داریوش دوم زمینهای بزرگی در بابل و سوریه به نام «کمربند!» داشت. سخن افلاتون نیز در این زمینه میتواند روشنگر باشد
«یک بار از مرد قابل اعتمادی شنیدم که او کمابیش همهی درازای یک روز را از مُلک پرحاصلی گذشته است که بومیها آن را «کمربند همسر شاه» مینامیدند...»
در گلنبشتهها به نام چهار زن از خاندان شاهی برمیخوریم: آتوسا، ارتیستونه، رتهبامه و اپاکیش. «آتوسا» همان دختر بزرگ کورش بزرگ، همسر داریوش بزرگ و مادر خشایارشا بود و در گلنبشتهای به میزان جو و گندم ویژهی او برمیخوریم. همچنین گویا «ارتیستونه» نیز دارای درآمد گندم و جو بوده و دستکم در آبادیهای ورنتوش، مَدَنه و کوگنکا دارای کاخ بوده است. شهبانو دائما در رفت آمد و سرکشی به کارگاهها و زمینها بوده است و نیازمندیهای او به خوراک و دیگر ابزار در دستگاه دیوانی هخامنشی ثبت گردیده است. برای نمونه در سال 498 پ.م. وی همراه با پسرش «اَرشام» در «اوتیتی»، «هَنور» و «مِنری» در بخش ایلام حضور داشتهاند و 4260 لیتر آرد، 21 لیتر خوراک جو و 543 لیتر آب*جو دریافت و با مُهر خود گلنبشتهی دیوانی را تایید کرده است
در گلنبشتهای میخوانیم: «سد گوسفند در اختیار ارتیستونه قرار میدهم، به گونهای که شاه دستور داده است». در گلنبشتهی دیگری به 400 کوزه یا خُم شرا*ب اشاره شده که به ارتیستونه تحویل داده شده است. این دستورها احتمالا مربوط به برگزاری جشن نوروز است که برگزاری دستکم بخشی از آن بر دوش این شهبانو بوده است
جایگاه بالای زنان در ایران باستان از راه نامههای کهن ایرانی همچون شاهنامه نیز پیش از این بررسید شده است (نگاه کنید به: جایگاه زن در شاهنامه). در زمان ساسانیان نیز این جایگاه برای زنان وجود داشت به گونهای که دو تن از ایشان -هرچند کوتاه و در پی چُخشهای سیاسی- به جایگاه شاهی رسیدند
کُخ، هاید ماری 1380: از زبان داریوش، نشر کارنگ
* هر گونه برداشت از دادههای این تارنگار تنها با ذکر نام نویسنده و نشانی مجاز است.(کورش محسنی
http://www.ericsworld.eu/stuff/poxy/index.php?q=aHR0cDovL2FyaWFwYXJzLnBlcnNpYW5ibG9nLmlyL3Bvc3QvMjA1Lw%3D%3D
|