Tuesday, January 27, 2009

تصويري از دختر شجاع ايراني كه راه را بر ماشين حامل احمدی نژاد بست

محمود:دختر جون موهات بیرونه،مانتوت کوتاه و چسبانه برو کنار تا نرفتی حبس
اقا محمود نماينده حقيقي حكومت قرون وسطايي ولايت فقيه خاطرات و توهمات دختر بچه 2 ساله امريكايي كه توي خيابان داد زد اين محموده محموده و ان دختر بچه كه در خانه انرژي هسته اي كشف كرد را از زبان شما شنيديم ولي اين يكي از دختر بچه هاي توهمات ذهن بيمار تو نيست اين حقيقت است
----------------------------------
من‌ زنم‌ كه‌ دیگر بیدار گشته‌ ام
از خاكستر اجساد سوخته‌ی‌ كودكانم‌ برخاستم‌ و توفان‌ گشته‌ام
از جویبار خون‌ برادرانم‌ سر بلند كرده‌ ام
از توفان‌ خشم‌ ملتم‌ نیرو گرفته‌ ام
از دیوارها و دهكده‌های‌ سوخته‌ كشورم‌ نفرت‌ به‌ دشمن‌ برداشته‌ام
حالا دگر مرا زار و ناتوان‌ مپندارهموطن،من‌ زنم‌ كه‌ دیگر بیدار گشته‌ام
راه‌ خود را یافته‌ام‌ و هرگز بر نمی‌گردم
من‌ دیگر آن‌ زنجیر ها را از پا گسسته‌ام
من‌ درهای‌ بسته‌ی‌ بی‌خبری‌ ها را گشوده‌ام
من‌ از همه‌ چوری‌ های‌ زر وداع‌ كرده‌ام
هموطن‌ وای‌ برادر، دیگر آن‌ نیستم‌ كه‌ بودم
من‌ زنم‌ كه‌ دیگر بیدار گشته‌ ام
من‌ راه‌ خود را یافته‌ ام‌ و هرگز برنمی‌گردم
با نگاه‌ تیز بینم‌ همه‌ چیز را در شب‌ سیاه‌ كشورم‌ دیده‌ام
فریاد های‌ نیمه‌ شبی‌ مادران‌ بی‌فرزند در گوشهایم‌ غوغا كرده‌ اند
من‌ كودكان‌ پا برهنه‌، آواره‌ و بی‌لانه‌ را دیده‌ام
من‌ عروسانی‌ را دیده‌ام‌ كه‌ با دستان‌ حنا بسته،لباس‌ سیاه‌ بیوگی‌ بر‌ تن‌ نموده‌اند
من‌ دیوار های‌ قد كشیده‌ی‌ زندان‌ ها را دیده‌ام
كه‌ آزادی‌ را در شكم‌ های‌ گرسنه‌ی‌ خود بلعیده‌ اند
من‌ در میان‌ مقاومت‌ ها، دلیری‌ ها و حماسه‌ ها دوباره‌ زاده‌ شدم
من‌ در آخرین‌ نفس‌ ها در میان‌ امواج‌ خون‌ و در فتح‌ و پیروزی
سرود آزادی‌ را آموخته‌ام
حالا دیگر مرا زار و ناتوان‌ مپندار
هموطن‌ و ای‌ برادر
من‌ در كنار تو و با تو در راه‌ نجات‌ وطنم‌ همنوا و همصدا گشته‌ام
صدایم‌ با فریاد هزاران‌ زن‌ برپا گشته‌ پیوند خورده‌ است
مشتم‌ با مشت‌ هزاران‌ هموطنم‌ گره‌ خورده‌ است
من‌ در كنار تو و در راه‌ ملتم‌ قدم‌ گذاشته‌ام
تا یكجا بشكنیم‌ این همه‌ رنج‌ زندگی‌ و همه‌ بند بندگی
من‌ آن‌ نیستم‌ كه‌ بودم
هموطن‌ وای‌ برادر
من‌ زنم‌ كه‌ دیگر بیدار گشته‌ام
من‌ راه‌ خود را یافته‌ام‌ و هرگز بر نمی‌گردم
--------------------