بعد از قضیه 18 تیر 78 , آقای جنتی آمده بود در دانشگاه تهران سخنرانی شبیه همین احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران کرده بود بر مبنی ایجاد رعب و ترس, که مثلن ای کسانی که در ان جریانات بودید می اییم شما را از داخل خانه هایتان بیرون می کشیم. برای تنی چند از کسانی که دستگیر شده بودند حکم اعدام صادر شد تا درس عبرتی باشد برای بقیه . اما این احکام اعدام دیری نپایید و به احکام چند ساله بدل شد. آن موقع بر سر زبان ها بود که این در نتیجه فشار غربی ها بوده که احکام اعدام لغو شده وبه زندان تبدیل شده اند. بعدها که آمدم خارج از کشور متوجه شدم این سخن در آن روزگار بی مورد نبوده و اپوزیسیون خارج از کشور از توان خود استفاده کرده بود تا غربی ها برای رعایت بیشتر حقوق بشر فشار آورند. اپوزیسیون خارج این کار ها را ورای مرام و مسلک دستگیر شدگان می کرد, فقط اینکه آنها انسان و ایرانی هستند کافی بود که از حقوق آنها حمایت شود. و همچنان هم می کنند
امروزه ایرانیان خارج از کشور کاری که می توانند برای هم میهنان خود در این مقطع بکنند این است که خواهان آزادی هر چه سریعتر زندانیان سیاسی و رعایت حقوق بشر برای آنها شوند. این حرکت بر مبنای اصول حقوق بشر است که از هر رنگ و گروه و عقیده و مرامی بری است. مگر غیر از این است که ما می خواهیم حکومتی در ایران باشد که حقوق بشر را رعایت کند و انسان ها به واسطه انسان بودنشان از حقوق انسانی برخوردار باشند, پس همین الان هم می توانیم آنرا آغاز کنیم. در این قسمتِ حرکت دیگر رسیدن به هدف سیاسی خاصی مطرح نیست که سبزو سرخ و سفید و … مطرح باشد, بلکه دفاع از انسان های اسیر است که در انسان بودن با دیگران مشترک هستند
اگر دسته و گروهی هدف ها و اغراض سیاسی خود را مقدم بر جان انسان های دربند زندانی بداند, باید دانست که عقیده و مرامش را بر انسانیت خود الویت داده و بنده و عبد ایدیولوژی سیاسی خود شده است. این سخن شامل آقای میر حسین موسوی هم می شود. ایشان در بیانیه خارج از کشور خود می گوید
«اینجانب ضمن تشکر مجدد از اعتراضات مسالمت آمیز شما هموطنان خارج از کشور که انعکاس وسیعی در جهان داشت از شما میخواهم که با استفاده از کلیه راهکارهاي قانونی و وفاداري به نظام مقدس جمهوري اسلامی، صداي اعتراض خود را در تقلب گسترده انتخابات به گوش مسئولین کشور برسانید. من کاملاً بر این نکته واقفم که خواسته مشروع و برحق شما هیچ ارتباطی با فعالیت گروه هایی که معتقد به نظام مقدس جمهوري اسلامی ایران نیستند، ندارد. بر شماست که صفوف خود را از آنان جدا کرده و اجازه سوء استفاده از موقعیت کنونی را به آنان ندهید. میرحسین موسوی 1388/4/3»
1.ایشان بیشتر از اینکه نگران زندانیان دربند باشد نگران به خطر افتادن نظام ج.ا آن هم در خارج از کشور !! است.
2.وقتی ایرانیان دارند سعی می کنند که تفرقه و تشتت خود را کناری نهاده و بر سر یک هدف کنار هم جمع شده تا به معنای واقعی بعد از این همه سال جدایی و تفرق , «ملت» بودن را تجربه کنند و همبسته شوند. همبستگی که متضمن بقای ایران است , ایشان آمده و می گوید «جدا» شوید.3.به عنوان رهبر سیاسی جدایی و پراکندگی در صفوف ملت را به همبستگی درون سبزهای وفادار به نظام مقدس ج.ا ترجیح و الویت می دهد. این همان سیاست «تفرقه بیانداز و حکومت کن» تمام مستبدین بوده و هست که جامعه را اتمیزه می کنند تا توازن قوا همواره به سمت قوای متحد و منسجم تمام شده و صامن بقای انها شود.4.این گفته ها حتا در خلاف جهت خواست رای باختگان در جهت همبستگی بیشتر که شعار می دهند « ایرانی با غیرت حمایت حمایت» هم می باشد. این یعنی دعوت به جدا شدن یعنی کوچک کردن و نتیجتن تضعیف جنبش از سوی رهبری آن.
5.نکته دیگری که در این بیانیه هست ایشان می گوید در عین «وفاداري به نظام مقدس جمهوري اسلامی » گویی که ایشان هم مانند آقای خامنه ای همین باور را دارند که رایی که در صندوق ریخته شده, رای به نظام ج.ا هم بوده است. این نظر در متن خود درست بوده و هست و تحریمی ها هم بار ها در قبل از انتخابات این نکته را متذکر شدند , ولی بهر حال عده ای در عین مخالفت با ج.ا رفتند و رای دادند. یعنی این «جدا شدن» شامل اینان که وفاداری به نظام سیاسی آن هم از نوع مقدسش برایشان بی معنی هست هم می شود. یعنی قبل از انتخابات با شعار های قاطی پاطی ملت را با نام مخالفت با ج.ا بردند پای صندوق, حالا می گویند اگر رایت را می خواهی پس باید وفادار باشی به این ج.ا
http://majnown.wordpress.com/2009/06/27/همراه-شو-عزیز/
اگر دسته و گروهی هدف ها و اغراض سیاسی خود را مقدم بر جان انسان های دربند زندانی بداند, باید دانست که عقیده و مرامش را بر انسانیت خود الویت داده و بنده و عبد ایدیولوژی سیاسی خود شده است. این سخن شامل آقای میر حسین موسوی هم می شود. ایشان در بیانیه خارج از کشور خود می گوید
«اینجانب ضمن تشکر مجدد از اعتراضات مسالمت آمیز شما هموطنان خارج از کشور که انعکاس وسیعی در جهان داشت از شما میخواهم که با استفاده از کلیه راهکارهاي قانونی و وفاداري به نظام مقدس جمهوري اسلامی، صداي اعتراض خود را در تقلب گسترده انتخابات به گوش مسئولین کشور برسانید. من کاملاً بر این نکته واقفم که خواسته مشروع و برحق شما هیچ ارتباطی با فعالیت گروه هایی که معتقد به نظام مقدس جمهوري اسلامی ایران نیستند، ندارد. بر شماست که صفوف خود را از آنان جدا کرده و اجازه سوء استفاده از موقعیت کنونی را به آنان ندهید. میرحسین موسوی 1388/4/3»
1.ایشان بیشتر از اینکه نگران زندانیان دربند باشد نگران به خطر افتادن نظام ج.ا آن هم در خارج از کشور !! است.
2.وقتی ایرانیان دارند سعی می کنند که تفرقه و تشتت خود را کناری نهاده و بر سر یک هدف کنار هم جمع شده تا به معنای واقعی بعد از این همه سال جدایی و تفرق , «ملت» بودن را تجربه کنند و همبسته شوند. همبستگی که متضمن بقای ایران است , ایشان آمده و می گوید «جدا» شوید.3.به عنوان رهبر سیاسی جدایی و پراکندگی در صفوف ملت را به همبستگی درون سبزهای وفادار به نظام مقدس ج.ا ترجیح و الویت می دهد. این همان سیاست «تفرقه بیانداز و حکومت کن» تمام مستبدین بوده و هست که جامعه را اتمیزه می کنند تا توازن قوا همواره به سمت قوای متحد و منسجم تمام شده و صامن بقای انها شود.4.این گفته ها حتا در خلاف جهت خواست رای باختگان در جهت همبستگی بیشتر که شعار می دهند « ایرانی با غیرت حمایت حمایت» هم می باشد. این یعنی دعوت به جدا شدن یعنی کوچک کردن و نتیجتن تضعیف جنبش از سوی رهبری آن.
5.نکته دیگری که در این بیانیه هست ایشان می گوید در عین «وفاداري به نظام مقدس جمهوري اسلامی » گویی که ایشان هم مانند آقای خامنه ای همین باور را دارند که رایی که در صندوق ریخته شده, رای به نظام ج.ا هم بوده است. این نظر در متن خود درست بوده و هست و تحریمی ها هم بار ها در قبل از انتخابات این نکته را متذکر شدند , ولی بهر حال عده ای در عین مخالفت با ج.ا رفتند و رای دادند. یعنی این «جدا شدن» شامل اینان که وفاداری به نظام سیاسی آن هم از نوع مقدسش برایشان بی معنی هست هم می شود. یعنی قبل از انتخابات با شعار های قاطی پاطی ملت را با نام مخالفت با ج.ا بردند پای صندوق, حالا می گویند اگر رایت را می خواهی پس باید وفادار باشی به این ج.ا
http://majnown.wordpress.com/2009/06/27/همراه-شو-عزیز/
|