Monday, June 8, 2009

برادر 16 ساله مهرنهاد ... فراموش شده در زندان و بی خبر از اعدام برادر ...


یعقوب مهرنهاد را یادتان هست؟ روزنامه نگار، وبلاگ نویس و فعال مدنی بلوچ که مرداد سال گذشته در زاهدان اعدام شد و دادگستری زاهدان اتهام او را ارتباط با جندالله اعلام کرد. آن موقع پرسیدیم و کسی پاسخ نداد که آیا ما روزنامه نگاران و فعالان مدنی حق نداریم بدانیم اتهام همکار روزنامه نگارمان چگونه ثابت شده است؟ و آیا ارتباط با گروه ها! مثل اتهام فساد مالی و اخلاقی، که پیش از این اولین اتهام وارد بر فعالان اجتماعی و سیاسی بود، قرار است از این پس به بازداشت شدگان مدنی و اجتماعی وارد شود و آنها را بالای دار ببرد؟! کسی پاسخ نداد که چرا این روزنامه نگار در دادگاه وکیلی نداشته که از او دفاع کند و اصلا چگونه دادگاهی تشکیل شد و چگونه ثابت شد جرم او که او را بالای دار فرستادند و... اما اینک با گذشت دقیقا ۱۰ ماه از اعدام او، برادر ۱۶ ساله اش همچنان در زندان به سر می برد. ابراهیم مهرنهاد که به دلیل پیگیری پرونده برادرش بازداشت شد هنوز از اعدام برادر خبری ندارد و او را از زندان زاهدان به زندان کرمان منتقل کرده اند. این کودک ۱۶ ساله اکنون متهم به همکاری با جندالله شده و به تازگی و بعد از ۱۰ ماه بازداشت محکوم به ۵ سال زندان شده است. روند چند ساله اخیر ثابت کرده که اتهام ارتباط با برخی گروهها به تنهایی و بدون ارائه مدرک و سندی دال بر این قضیه، کافیست تا جوانی را بالای دار ببرد و یا به حبس های طولانی محکوم نماید. و من به شدت نگران آن کودک ۱۶ ساله ای هستم که اکنون در زندان کرمان روز و شب را در حالی می شمارد که شانه های کودکانه و نحیفش، خیلی ناتوانتر از آنی هستند که بتوانند این اتهام سنگین ارتباط با یک گروهک تروریستی را تاب بیاورند

پی نوشت۱: لطفا به من نگویید حتما ابراهیم ارتباطی با جندالله داشته و یا کاری کرده است. من این تجربه را دارم و خوب میدانم برای ساکت کردن خانواده های زندانیان چه فشارهایی وارد می کنند و چه پرونده سازیهایی می کنند. چنانچه در زمان بازداشت خودم ، به دلیل پی گیریهای همسرم در خصوص وضعیت من و مصاحبه ها یی که پیرامون پرونده من انجام داده بود برای همسرم پرونده سازی شد و او نیز با اتهام نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی مواجه و بارها احضار و تحت بازجویی قرار گرفت
پی نوشت۲: دوستان؛ ابراهیم فقط ۱۶ سال دارد و مادری بسیار بیمار که یک فرزندش را بالای دار دیده و این دیگری را باید از زاهدان تا کرمان برود تا پشت میله های زندان بلکه ببیند. لطفا در این روزهای انتخاباتی این مادر دردمند را فراموش نکنیم و نگذاریم این کودک، آینده اش و زندگی اش در پشت میله های زندان پایه ریزی شود. نمیدانم چقدر می شود و چقدر می توان اما خوب میدانم که این رفتارهای خلاف قانون و تبعیض های بی رویه مسوولان در سیستان و بلوچستان تخم نفرت و خشونت می کارد

خشونتی که در انفجار مسجد امیرالمومنین زاهدان شاهد آن بودیم
ایران بان