ما ملتي شديداً جوگير و احساسي هستيم. حافظه تاريخي نداريم. اين جملات را هريک از ما بارها ديده و شنيده و بر زبان جاري کردهايم. ولي هميشه در بزنگاهها ثابت کردهايم که اين خصيصه ذاتي از وجودمان جدا شدني نيست. امروز که علي کردان در تصفيه حسابهاي سياسي و دعواي درون گروهي جناح راست، لجن مال شده و با خاک کف کوچه يکسان شده عدهاي با لگد زدن بر اين جنازه سياسي براي خود اعتبار سياسي جمع ميکنند. نطقي که اقاي نوباوه در مجلس عليه وزير کشور سابق قرائت کرد دقيقاً تداعيکننده رفتار شکارچياني بود که روي پيکر بيجان جانوران درنده عکس يادگاري ميگيرند تا شجاعت و شهامت خود را به رخ ديگران بکشند. با اين وجود عدهاي را چنان از خود بيخود کرد که وي را تا حد يک قهرمان سياسي ستودند. اينجاست که آن رگ جوگيري برايمان دردسرساز ميشود. بدون اينکه نحله فکري و وابستگيهاي سياسي يک فرد را در نظر بگيريم از او يک قهرمان ميسازيم و با دست خودمان طرف را به جايگاهي ميرسانيم که ظرفيت و صلاحيت رسيدن به آن را ندارد.نکتهاي که نبايد از آن غفلت کرد اين است که اگرچه کردان رفت ولي کردانها همچنان پابرجا هستند. يکي از آنها نيز همين جناب نماينده است که معلوم نيست با تکيه بر کدام سوابق سياسي و با احراز کدام شايستگيها کرسي وکالت مجلس را تصاحب نموده است. انصافاً بين همه رجال مملکتي چند نفر را سراغ داريم که وضعيتي بهتر از کردان داشته باشند؟ کداميک از اين آقايان نماينده که امروز رأي به برکناري کردان دادند، در رقابتي سالم و مردانه به اين جايگاه نائل شدهاند؟ کداميک از وزراي کابينه در حوزه مسئوليت خود داراي تخصص و صلاحيت هستند که کردان دوميشان باشد؟ مگر آقاي فيروزآبادي که بالاترين مقام نظامي مملکت محسوب ميشود، واجد کداميک از خصوصيات يک فرمانده نظامي ردهبالا ميباشد؟ آقاي سعيد مرتضوي بر اساس کدام سوابق قضائي بر مسند دادستاني تهران تکيه زده است؟ حالا يکي مثل کردان بخت يارش نبود و از بد روزگار در دام درگيريهاي درون جناحي گرفتار شد.اما وظيفه من و شمائي که در اين گير و دار نه سر پياز هستيم و نه ته آن چيست؟ آيا بايد براي حذف تنها يک عضو از اين بدنه فاسد جشن و پايکوبي راه بيندازيم يا بهتر است تنها نظارهگر صحنه نبرد باشيم و به جاي زنده باد مرده باد گفتن براي هر يک از طرفين مخاصمه اجازه دهيم خودشان ترتيب يکديگر را بدهند تا در آينده مجبور نباشيم بر غفلت و سادهانگاري خودمان لعنت بفرستيم؟
از وبلاگ بر باد رفته
|