براي اينكه فكرنكنيد دولت احمدي نژاد فقط از عهده توليد اتم بر مي آيد , يا پول نفت سر سفره مردم مي برد يا با استفاده از تعششع الكتريسيته هاله نور ايران را از حيث برق رساني خود كفا مي كند. يا دانشگاها را با اخراج وباز نشستگي اجباري استادان برجسته از علم تهي مي سازد ,دانشجويان ممتاز را ستاره مي بخشد , شايسته سالاران را خانه نشين ونالايقا ن را پُست مي دهد. توليدات را مي خواباند, صنعت را به باد فراموشي مي سپارد, محصولات كشاورزي را خدارحمت مي گويد , چرخه اقتصاد را به نا اهلان مي سپارد ,معلم ودانشجو وكارگر را به حبس مي كشاند , فقرا را فقيرتر واغنيا را غني تر مي نمايد , وجه هرچه ايران وايراني را در دنيا بي وجه مي سازد. بلكه اودر كنار اتم امامزاده سيار سازدو هزاران كار ناشايست ديگركندو ...! خلاصه سرتان را درد نياورم ميگند تمام اين كاسه كوزه ها زير سر حجتيه است وحجتيه هم يك سازمان عريض وطويلي است با سابقه بسيار طولاني در يك كلام اين طور شايعه است كه سازمان حجتيه آقا را هم به گروگان گرفته وكشور رابه فق ومراد خود مي چرخاند . بگذريم گفتم شما را نيز در تماشاي امامزاده سيار شريك كنم همين وبس
اين عكس را روز گذشته در يكي از خيابانهاي اصلي شهر اراك گرفتم.امامزاده اي سيار.ضريح امامزاده اي كه به داخل خيابانها آمده تا مردمي هم كه وقت رفتن به امامزاده را ندارند "حاجاتشان برآورده شود."و افرادي كه دوان دوان به سوي ضريح مي آمدند و دستي بر آن مي كشيدند و پولي داخل آن مي ريختند. مردي هم كه گويا رابط ميان مردم و امامزاده بود با ميكروفوني به دست مردم را به سوي امامزاده فرا ميخواند.ديگري هم پارچه هاي سبزي به مردم ميداد تا بتوانند دخيل ببندند.
بالاخره عصر عصر تكنولوژيست و همه چيز بايد پيشرفت نمايد.حتي مقبره ها و ضريح ها.مشاغل نيز تغيير كرده اند.ديگر يك امامزاده فقط نميتواند براي خادمش و يكي دو نفر از هيئت امنا درآمدزا باشد بلكه ميبايست چندين خانواده را نان بدهد.برخي مردم ساده دل نيز ،كه فقط به دنبال جايي براي دخيل بستن هستند تا شايد اميدشان نااميد نگردد
آخر چقدر بايد از سادگي اين مردم سوء استفاده كرد و به چه وسيله اي.بعد وقتي كه ميگويند از دين استفاده ابزاري ميشود همه آنچنان با اخم و تخم به آدم نگاه ميكنند كه گويي كفر گفته اي
فهم و شعور برخي از مردم كجا رفته كه با ديدن چند تكه آهن كه بر آن نام ضريح نهاده اند،سر از پا نميشناسند و از آن حاجت ميخواهند.واقعا كاري به جز تاسف خوردن نميتوان انجام داد.اينها نه با فرهنگ سازي درست ميشود و نه با آگاه سازي.آنقدر برخي چيزها را برايمان مقدس كرده اند كه مطمئنا برخي كه اين مطالب را نيز ميخوانند لب به دندان گرفته و ميگوند نعوذ بالله،چه حرفها ميزند اين خدا نشناس.اما ديروز واقعا با ديدن اين صحنه ها تاسف خوردم.حالا برخي ميخواهند مردم را از ظلمي كه نسبت به آنها روا ميشود آگاه كنند.واقعا اين كار شدنيست؟قصد توهين ندارم اما حقيقتا بسياري از ما،افراد ساده لوحي هستيم و زود فريب ميخوريم
منبع : وبلاگ شار شار
|