Wednesday, November 12, 2008

يك بام و دو هوای سیاسی تا به كي؟


حسين اخوان توحيدي
بار ديگر جنايتي دهشتناك و قابل پيگيري حقوقي به وقوع پيوست. سايت وزارت اطلاعات به نام «ايران ديدبان», در 11 آبان87 خبر اين جنايت را با عنوان «مرگ يك تروريست در زندان» اعلام كرد. خبرها حاكي از اين است كه عبدالرضا رجبي, از اعضاي سازمان مجاهدين, در زير شكنجه در روز 7 آبان 78 در زندان گوهردشت جان باخت و ايادي وزارت بدنام اطلاعات جسدش را با مغزي متلاشي شده و سينه شكافته به خانواده اش در ماهیدشت کرمانشاه براي به خاك سپردن تحويل دادند و عكس پيكر سلاخي شده او در برخی سايتهاي خارج كشور منعكس شد. تحويل جسد شكنجه شده به خانواده, نشان از گستاخي بي حد و حصر شكنجه گراني دارد كه با كمال بي شرمي و بدون پرده پوشي دست به جنايتي اين چنيني مي زنند و براي ايجاد رعب جسد شکنجه شده را به خانواده اش نيز تحويل مي دهند. اما خبر اين جنايت وحشيانه كه حتي در سايتهاي خود رژيم نيز منعكس شد, با ديواره سكوت برخي رسانه هايي كه مدعي مبارزه با سانسور هم هستند برخورد كرد و مثل ديگر خبرهاي اين چنيني مورد سانسور قرارگرفت. در دستگاه فكري گردانندگان رسانه هايي مانند بي.بي.سي, راديو فردا و راديو زمانه, كه گويي جز براي حفظ همين رژيم سراسر جنايت و فساد, دغدغه يي ديگر ندارند, دو نوع زنداني سياسي وجود دارد: نوعي كه بايد براي برانگيختن موج هرچه گسترده تر حمايت هاي داخلي و بين المللي با تمام وجود آن را تبليغ كرد و براي بلندآوازه كردنش از بام تا شام گلوپاره كرد. كه نمونه اش را در مورد اكبر گنجي شاهد بوديم. و يك زنداني سياسي ديگر مانند عبدالرضا رجبي, كه حتي نام بردن از او هم ممنوع باشد. از بيم آن كه پخش خبرش باعث تكدّر گردانندگان حكومت شكنجه و ترور شود