Monday, January 11, 2010

مادر فرزاد کمانگر: متحدانه اعتراض کنیم/ مگر چکارمان می کنند؟/ بگذار اعدام شویم تا مرگ جوانانمان را نبینیم




امروزدوشنبه 21 دیماه ساعت ١٠ صبح بوقت ایران فرزاد کمانگر با خانواده اش تماس گرفت. در اينجا متن كوتاهي از اين گفتگو را به اطلاع شما ميرسانم

فــــرزاد: سلام مادر امیدوارم سرحال باشید، مادرجان سرحال مثل همیشه

مادر فرزاد: آری عزیزم من بسیار سر حال هستم به وجودت افتخار می کنم باور کن مثل همیشه من سر حال هستم.

فــــرزاد: مادر از بچه ها چه خبر؟ (شاگردان مدرسه اش)، چه می گویند ، چه می کنند؟ تلویزیونها چه می گویند؟ جواب مادر به این سوالات كوتاه است و تلفن قطع می شود.

بعد مادر فرزاد چنین ادامه داد، حتما سلام مرا به مینا احدی برسانید بگوئید که پیامی به همۀ مادران و خواهرانی که عزیزانشان را از دست داده اند و به مادرانی که عزیزانشان مثل من گرفتار این بلا شده و در زندان هستند بدهد که خودمان برای این عزیزانمان کاری بکنیم .

بعد ادامه می دهد: تمام جوانانی که اعدام شدند و دارند اعدام می شوند و یا آنهایی که هم اکنون در زندانها هستند همه برادران و خواهران من و فرزندان من هستند همچنانکه فرزاد فقط فرزند من نیست. من بارها این را اعلام کرده ام او فرزند همۀ مردم است. انسانها با هم فرق ندارند چه فارس، چه کرُد، چه عرب یا ترک همه انسان هستند و آزادی و حرمت می خواهند، ولی با چه کسی باید صحبت کرد، کجا، چگونه ؟

پیام من به مادرانی که مثل من هستند این است: خواهران خوبم و دختران عزیزم، هر کجا هستیم با هر ایده و فکر و مرامی، باید دست در دست هم بگذاریم، از همدیگر خبر داشته باشیم و متحدانه اعتراض کنیم. یکپارچه بلند شویم مگر چکارمان می کنند، اعدام؟ بله. بگذار اعدام شویم تا دیگر مرگ این جوانان را نبینیم. مادران عزیز تو را بخدا همه با هم دست در دست هم نهیم تا عزیزانمان را آزاد کنیم. من می دانم این آقایان همین حالا همۀ حرفهای مرا گوش میدهند، اما بگذار این حرفها را بشنوند. بگذار مرا اعدام کنند. من خودم، خودم را آتش می زنم. مگر اینها نمی دانند که سرنوشت شاه چه شد، مگرعاقبت صدام حسین را ندیدند. پس نگذارند که به این روز برسند.

مگر این جوانان چه می خواهند غیر از آزادی. فرزاد چه گناهی دارد غیر از آزادیخواهی. الان چهار سال است که در زندان به سر می برد. این اواخر وکیلش چند بار خواسته که پرونده اش را نگاه کند به او گفته اند که پرونده اش گم شده است. وکیلش بخاطر مسئله فرزاد و دهها فرزاد دیگر سکته کرده و در بیمارستان بستری است.

ما که دستمان به جایی بند نیست، اما از شماها، از سازمان حقوق بشر، از احزاب و سازمانهای انسان دوست، و انسانهایي که برای حرمت بشر مبارزه می کنند خواهش می کنم، وضع خیلی خطر ناک است هر روزه دارند جوانان را به دار می کشند. هر کسی هر چه از دستش بر می آید کوتاهی نکند، نگذارید که این جوانان دسته دسته اعدام شوند. شما از ظرف من وکیل هستید این پیام مرا در همه جای دنیا پخش کنید.

این پیام مادر فرزاد کمانگر است. پیامش شجاعانه و صریح و روشن است. به فراخوانش گوش دهید. روی صحبت من همه مردم شریف و آزادیخواه در هر کجا که هستند و بویژه مردم شریف کامیاران هستند که قبل از اینکه دیر شود به یاری مادر فرزاد و عزیزان در بندمان بشتابید. آنها را تنها نگذارید. دست به تجمع بزنید، راهپیمائی کنید و مطمئن باشید که عده زیادی به شما خواهند پیوست. نباید اجازه دهیم که فرزاد و دیگر زندانیان را اعدام کنند. میتوانیم جلویشان را بگیریم. حکومت در بحران دست و پا میزند و وحشت سراپای رهبرانش را گرفته است. این فرصت را نباید از دست بدهیم. بلند شوید و بگوئید اعدام فرزاد و سایرین باید فورا لغو شود، فرزاد و کلیه زندانیان سیاسی باید آزاد شوند.

زنده باد انسانيت

دیگر تنها کفش‌هایم مرا به این خاک پیوند نمی‌دهد

http://rexne.blogfa.com/post-214.aspx