Saturday, August 22, 2009

حکایت پرغصه ی دیگری از تجاوز و قتل زندانیان دهه شصت _لاله و سارا» دختران بیگناه

با خودم خیلی جنگیدم که اینها را ننویسم و بگذارم روح پاک لاله و سارا در آرامش بمونه. اما فکر میکنم نگفتن این مسائل به دلایل احترام به خانواده هاشون و مسائل فرهنگی که ما باهاش باید هنوز که هنوزه دست و پنجه نرم کنیم و اینکه اگه بگیم به دخترمون یا پسرمون تجاوز شده آبرومون میره!!! فقط باعث میشه که ما سر روی جنایت بگذاریم و مسائلی را بپوشانیم که هنوز که هنوزه مسولان کتمان میکنند و هنوز که هنوزه در زندانها ا جرا میشه . من فکر میکنم باید این مسائل رو فریاد کرد و سر گذاشتن روی این جنایات باعث میشه که قوانین بربریت در زندانها حکومت کنه و زندانها عشرتکده های خصوصی این نامردان بشه و فرزندان ایران قیمتش رو بپردازند ... این متجاوزان گناهکارند که باید عرق شرم بریزند از این کارهایی که هیج حیوانی هم قادر به اعمالش نیست و نه آن دختران و پسران پاک ایران که به دلیل آبادی و آزادی ایران سالیان درازی است که متداوما در زندانها مورد تجاوز و شکنجه و آزارهایی قرار میگیرند که آدم عادی حتی از خوندنش هم تمام بدنش میلرزه و به قلبش فشار میاد.

در طی این ۳۰ سال حکومت اسلامی ما مردم پنهانی و از گوشه و کنار شاهد مسائلی از این قبیل بوده ایم که دختران اعدامی قبل از اعدام به عقد پاسداران درمی آیند تا باکره از دنیا نروند ...اما آیا فکر کردیم که دختری که زیر اعدام هست با قاتل خودش و با اختیار خودش به رختخواب بره و آیا اینها همه از اول تجاوز نبوده ؟؟؟ نامه کروبی به رفسنجانی در مورد رفتار زندانبانان با زندانیان مسئله رو فقط از حالت پشت پرده بیرون کشید و نمایان کرد و مسئله شکنجه و تجاوز جنسی به دختران و پسران در زندانها رسمی شد....لاریجانی با تمام وقاحت این مسئله رو تکذیب کرده ( البته به او باید حق داد که کلیت خودش و نظامش زیر سوال رفته و او با آخرین ترکش هاش میخواد از حیثیت نداشته اش دفاع کنه ) در این باره خیلی ها موضع گرفتند و خود شان رو حسابی به ندانستن این مسئله زدند که آدم فکر میکنه اینها انگار در کره ای دیگه زندگی میکردند و تازه به ایران مهاجرت کردند ...همه خبر دارند که مسئله شکنجه تازگی نداره ...مسئله تجاوز قبل از اعدامها رو همه میدونن ...نمیدونم کدام شیر خر خورده ی از این آیت اللها بود که اولین بار توصیه کرد که دختران باکره اگر بمیرند به بهشت میروند و برای جلوگیری از این مسئله بود که قبل از آنکه اعدام بشوند باید بکارتشان از بین برود تا فقط انسانهای پاکی مثل خودشون !!!! به بهشت راه پیدا کنند...(اون بهشت البته فقط به درد خودشون هم میخوره). این مسئله اولین بار در حکومت اسلامی بکار برده شده و الان بعد از ۳۰ سال پسران هم از این قاعده مستثنی نشدند و تجاوز یکی از ابزار شکنجه شده ....

بسیاری از دوستان دبیرستانی خودم که دخترانی از ۱۵ تا ۱۸ ساله بودند و برای گروههای مجاهد و فدایی و پیکار اعلامیه پخش میکردند و روزنامه میفروختند به همین سرنوشت از این دنیا رفتند ...دو نفر از بهترین و پاکترین این دختران لاله (الهه) دکنما و دیگری سارا برومند بودند که در موقع دستگیری به ترتیب ۱۸ و ۱۷ سال بیشتر سن نداشت لاله و سارا را به اتهام بودن در جلسه ای که ۴۰ دختر دیگر هم در آن شرکت داشتند در خرداد سال ۶۰ دستگیر کردند و یکماه بعد هم هر دو در زندان عادل آباد شیراز اعدام شدند. ۲ روز بعد از اعدام این دختران صبح زود به در خانه لاله رفتند و پدرش رو خواستند وقتی ایشون دم در رفتند ۲ پاسدار با خبر اعدام دخترش بسته ای را به او تحویل دادند . بسته حاوی پیراهن و روسری لاله بود و مقداری قند و مقدار کمی پول بود و بهش گفتند که پدر میتونه بره و جسد رو تحویل بگیره . پیراهن از ناحیه پایین تنه خونی بوده و پشت پیراهن رو لاله با خون نوشته بوده که بهش تجاوز شده . پدر این دختر که یکی از نزدیکان ما بود جریان را به سختی با پدر من در میان گذاشته بود و ۶-۷ سال بعد خواهر لاله هم به اسم آفاق دکنما در زندانی در تهران به همین سرنوشت از دنیا رفت. حال نزارپدر این دختران باعث شده بود که پدرم در خانه ما از این آقا (سید محمد) نگه داری کرد و داستانها از اشک ریختن شبانه این پدر رنجدیده تعریف میکند و متاسفانه بالاخره هم قلبش طاقت نیاورد و از سکته قلبی پدر هم از بین رفت . سارا هم همین سرنوشت را داشت . او هم که همراه با خواهر دوقلوش دستگیر شده بود اعدام و قبل از اعدام مورد تجاوز قرار گرفت ... از سرنوشت خواهرش متاسفانه خبر ندارم . یکی دیگر از داستانهای مهیب دیگر هم اعدام یکی دیگر از آشنایان زنی که ۳ ماهه حامله بود با شوهرش دستگیر و هر ۲ هم اعدام شدند . این زوج هم که از بستگان شوهر سابق من هستند و متاسفانه به همین دلیل نمیتونم اسمشون رو اینجا بگذارم

از تمام انسانهای متعهد وبلاگستان تقاضا دارم که داستانهایی که سالهاست شنیدید و یا به دلایلی تا بحال فقط در دلتان نگه داشتید راجع به آزار و تجاوز زندانیان سیاسی را بیرون بریزید. بیایید وبلاگستان را تبدیل کنیم به آینه زندانها و مطلومانی که آزارها و شکنجه ها را در پنهان سالهاست شاهد بوده اند اگر شما هم داستان واقعی اعدامها و شکنجه ها را از نزدیکانتان سراغ دارید بنویسید

http://dokhtarehamsaye.blogsky.com/1388/05/30/post-290/