Thursday, October 1, 2009

آقای میر حسین موسوی شما کجای این جنبش ایستاده اید؟


آقای میر حسین موسوی
شما کجای این جنبش ایستاده اید؟


اجازه بدهید بدون هیچ مقدمه ای به اصل مطلب بپردازم که این روزها حد اقل مرا و آنها را که همچون من فکر می کنند بخود مشغول داشته است.

همانطور که مستحضر هستید، آقای منتظری گفته اند: «‏من به خاطر ستم هايى كه تحت اين نام و عنوان [جمهوری اسلامی] برمردم مى رود احساس‏ ‏شرمندگى كرده و خودم را در پيشگاه خداوند بزرگ مسئول و در مقابل‏ ‏خون هاى ريخته شده شهداى عزيز و تجاوزات به حقوق مردم بيگناه‏ ‏مورد عتاب مى بينم.»

آقای منتظری که خود بنیان گذار این مکتب است می گوید: «پس از پيروزى انقلاب ، متأسفانه اين سابقه درخشان و نورانى به‏ ‏واسطه اعمال خلافى كه در حكومت انجام گرفت ...» ملاحظه میشود که حتی بر اساس نظر ایشان جمهوری اسلامی از همان آغاز به بیراهه رفته و ارتکاب اعمال خلاف شده است.

آقای موسوی؛ من در عین اینکه ایستادگی شما را در بثمر رساندن احقاق حقوق حقه مردم تحسین می کنم، نمی فهمم شما چطور «خواستار اجرای قانون اساسی و بازگشت جمهوری اسلامی به اصالت اخلاقی نخستینش، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد» هستید؟

یعنی اینکه ما بیاییم سی سال به عقب برگردیم و دوباره همان چیزی را انتخاب کنیم که سی سال پیش به آن رای دادیم ولی از رای ما سوء استفاده کردند و از قدرتی که ما به آنها دادیم در راه سرکوب خودمان و تجاوز به فرزندانمان سود جستند؟ آیا شما یک اشتباه را دو بار تکرار می کنید که از مردم انتظار دارید چنین کنند؟

چگونه می خواهید زمان را سی سال به عقب برگردانید؟ میلیون ها تن جوانانی که روز آزادی برای ایران (قدس) در خیابان ها فریاد "جمهوری ایرانی" بر آوردند، با پدران و مادرانشان بسیار متفاوتند. این جوانان آن افکار محافظه کارانه و سنتی پدران و مادران خویش را ندارند. آنها آزادی را بدون هیچ قید و شرطی می خواهند و حاضر نیستند آینده خود، فرزندان و کشور خود را در دست های شخصی بنام ولایت فقیه قرار دهند. چطور شما متوجه این موضوع نیستید؟

اگر می فرمائید اشتباه نبود، پس چرا نتیجه نداد؟ چه شد که قتل های زنجیره ای بوقوع پیوست و حدود هشتاد نفر را در داخل و خارج از کشور بقتل رساندند بدون اینکه کسی پاسخگو شناخته شود؟

چه شد که در تابستان 67 هزاران تن از فرزندان این سرزمین را به جرم دگراندیشی بقتل رساندند؟ امروز به جایی رسیده ایم که "عاملین نظام" که مستقیمن از رده های بالا دستور می گیرند دستان کثیفشان به کشتار و تجاوز به فرزندان این سرزمین آلوده شده است

چه اتفاقی در این مملکت رخ داده که اقتصاد این کشور زیر چکمه های سپاه دارد خرد می شود و در صدند تا نوچه خود یعنی بسیج را هم پروار کند؟

شما خود اعتراف می کنید که: «فضای سیاسی امروز كشور آن چیزی نیست كه سی سال پیش از این ایرانیان آرزویش را داشتند.» من از شما و طرفداران تز "بازگشت جمهوری اسلامی به اصالت اخلاقی نخستین" می پرسم؛ به کدام اصالت اخلاقی نخستین؟

حکومتی که از آغاز راه را کج رفت و نتوانست به خواسته های مردم پاسخ دهد، به کدام اصالتش رجوع کنیم؟! اصالت اخلاقی این رژیم چیست که شما مردم را برای بازگشت به آن رهنمون می شوید؟ واقعیت زندگی امروز آن نیست که بشود با تعابیری مثل اصالت اخلاقی، حق غصب شده مردم را به آنها بازگرداند. جناح تمامیت خواه همه چیز را یکجا و با هم می خواهد



شما که خود نخست وزیر این "نظام" بوده اید، بفرمائید اگر این نظام می توانست در چهار چوب قانون اساسی به مردم خدمت کند، چرا شما نتوانستید در آن مدت هشت سال که پست مهمی هم در آن داشتید و کارش هنوز به تجاوز نکشیده بود مطالبات مردم را فراهم کنید؟

مگر شما معتقد نیستید که "فضای سیاسی امروز كشور آن چیزی نیست كه سی سال پیش" مردم آرزویش را داشتند؟ این بدان معنا است که در زمان نخست وزیری خود شما هم مملکت طوری اداره نشد که مردم آرزو داشتند! چرا؟

با اینکه شما هشت سال نخست وزیر این کشور بودید چرا نتوانستید آرزوهای مردم را به ثمر رسانید؟ و چگونه کاری را که در تصدی نخست وزیری نتوانستید انجام دهید، می خواهید در همان چهار چوب در آینده بثمر رسانید؟

حکومت اسلامی ایده ای است که شاید در تئوری بنظر امکانپذیر باشد ولی همانگونه که سی سال آنرا تجربه کردیم در عمل اینطور نیست. چرا مردم را به چیزی وعده می دهید که پوچ است؟

همانطور که دنیا شاهد است، اکثرست مردم در روز آزادی برای ایران (قدس)، شعار "جمهوری ایرانی" را سر دادند. بنابراین من از شما می پرسم؛ کجای این حنبش ایستاده اید که خواستار "احیای جمهوری اسلامی" هستید؟

فکر می کنید اگر مبارزات خود را در چهارچوب قانون اساسی که "هرگز به آن اجرا نشد" محدود کنید، به شما کمتر فشار خواهند آورد و از دستگیر شدن شما جلوگیری می کند؟

من خدمتتان عرض می کنم؛ اگر شما هنوز بازداشت نشده اید، به این دلیل است که فکر می کنند بازداشت شما به اعتصاب عمومی خواهید کشید و اوضاع از همین هم که هست بدتر خواهد شد و کنترل را بیشتر از دست خواهند داد.

بنابراین تصور نکنید اگر هنوز آزاد می گردید چون بر قانون اساسی تأکید می کنید، بلکه از مردم میترسند که شما را بازداشت کنند! اشتباه نکنید. و اگر واقعن دنبال احیاء قانون اساسی با ولایت فقیه آن هستید، نفر آخر در این جنبش بشمار می روید.

خواسته مردمی که من و دنیا صدای آنها را روز آزادی برای ایران (قدس) شنید؛ تغییر رژیم میباشد! آیا شما چیز دیگری شنیدید؟ آیا شنیدید کسی خواستار جمهوری اسلامی یا احیاء آن شود؟

با احترام مهیار فرآورده


http://www.faravarde.biz/pars/fight/mehr8AqayeMousavi.html