سردار احمدي مقدم با اعمال نفوذ شخصي، از برخورد قضايي با يك سرهنگ فاسد نيروي انتظامي كه چند روري در بازداشت بود ، جلوگيري كرده است.
اين سرهنگ عالي رتبه ناجا كه پيشتر با همسر يك پزشك رابطهي نامشروع داشته و به همين علت با اين پزشك هم درگيري پيدا ميكند، پس از وقوع ناآراميهاي پس از انتخابات، با سوء استفاده از اين موقعيت به فكر انتقامگيري ميافتد و به بهانه حضور در تجمعات خياباني، به سراغ آن پزشك ميرود و او را بازداشت ميكند و به شدت مورد آزار و اذيت قرار ميدهد.
بر اساس اين گزارش، اين زنداني بيگناه در نهايت در زمان بازديد يك مقام قضايي از بازداشتگاه، ماجرا را به اطلاع او ميرساند و اين مقام قضايي نيز فورا دستور آزادي او و پيگيري موضوع را ميدهد كه به بازداشت سرهنگ مذكور منجر ميشود. اما فرداي آن روز، سردار احمدي مقدم به مقام مافوق اين قاضي مراجعه ميكند و به وي ميگويد: چرا نيروهاي انقلابي ما را در اين شرايط بحراني بازداشت ميكنيد؟ و بدين ترتيب سرهنگ فاسد با اعمال نفوذ فرمانده نيروي انتظامي، كه ظاهرا قرار است حافظ جان و ناموس ملت باشد، از زندان آزاد ميشود
اين سرهنگ عالي رتبه ناجا كه پيشتر با همسر يك پزشك رابطهي نامشروع داشته و به همين علت با اين پزشك هم درگيري پيدا ميكند، پس از وقوع ناآراميهاي پس از انتخابات، با سوء استفاده از اين موقعيت به فكر انتقامگيري ميافتد و به بهانه حضور در تجمعات خياباني، به سراغ آن پزشك ميرود و او را بازداشت ميكند و به شدت مورد آزار و اذيت قرار ميدهد.
بر اساس اين گزارش، اين زنداني بيگناه در نهايت در زمان بازديد يك مقام قضايي از بازداشتگاه، ماجرا را به اطلاع او ميرساند و اين مقام قضايي نيز فورا دستور آزادي او و پيگيري موضوع را ميدهد كه به بازداشت سرهنگ مذكور منجر ميشود. اما فرداي آن روز، سردار احمدي مقدم به مقام مافوق اين قاضي مراجعه ميكند و به وي ميگويد: چرا نيروهاي انقلابي ما را در اين شرايط بحراني بازداشت ميكنيد؟ و بدين ترتيب سرهنگ فاسد با اعمال نفوذ فرمانده نيروي انتظامي، كه ظاهرا قرار است حافظ جان و ناموس ملت باشد، از زندان آزاد ميشود
|