Saturday, October 3, 2009

گزافه گویی سرکرده سپاه، یک معنای دیگر بن بست استراتژیک

گزافه گویی سرکرده سپاه، یک معنای دیگر بن بست استراتژیک

منصور امان

سرکرده سپاه پاسداران برای تاکید بر رویکردی که آیت الله خامنه ای پس از زین کردن مجلس خُبرگان اعلام کرد، به برابر میکروفونها فرستاده شده است تا همچون رییس خود، پیشنهاد "آشتی" را رد و به جای آن خواستار تسلیم مُخالفان و مُنتقدان گردد

آیت الله خامنه ای روز دوم مهر ماه، با اطمینان از این امر که مهار مجلسی که به ظاهر بر کار او نظارت دارد را در دست دارد، بار دیگر از رُسوایی انتخاباتی خود دفاع کرد و "نُخبگان و خواص" را تهدید کرد یا به مُباشرت فعال در کُلاهبرداری لو رفته ی او روی آورند یا در صف "دُشمن" و "فتنه" قرار می گیرند

پاسدار جعفری همین گزافه گویی را بنا به اقتضای شُغلی، با آب و تاب بیشتر و - به همین دلیل - به گونه مُضحک تری تکرار کرده است. اما این تنها ماموریتی نبود که سرکرده سپاه پاسداران باید انجام می داد. وی همزمان، وظیفه اعلام خُطوط مُجادله برانگیزی که آیت الله خامنه ای معمولا به طور ریاکارانه از دهان گُماشتگان اش بیان می کند را نیز به عُهده داشت. او نمایشات دستگاه قضایی و اعتراف گیری را "روشنگری" خواند و بر ضرورت ادامه و گُسترش سرکوب تا قلع و قمع کامل مُخالفان و مُنتقدان یا آنگونه که وی توضیح داد تا "عُذر خواهی، پذیرُفتن تقصیر و تمکین" پای فشُرد

آقای مُحمد علی جعفری همچنین در ارزیابی غلط مُرشد خود از ارزش حمایت مجلس بی تاثیر و اخته ی خُبرگان شریک شُد و در توصیف تلاشهایی که به منظور دستیابی به یک راه حل میانه زیر خیمه ی ولایت انجام می شود، با انداختن باد به آستین عضُله نمایی کرد: "در جنگ سخت زمانی که دُشمن در وضعیت ضعف و شکست قرار می گیرد، دم از مُذاکره و صُلح می زند

تُفنگچی آقای خامنه ای ادعای قرار گرفتن در موضع قُدرت و پیروزی را در حالی مطرح ساخته است که چند جُمله قبل تر اعتراف کرده که خیزش مردُم، حُکومت را تا آستانه سرنگونی بُرده است. وی می گوید: "باید توجُه کُنیم که در این فتنه تا مرز براندازی نیز پیش رفتیم

واقعیت اما این است که آقای جعفری و آمر او از موضع قُدرت راه "آشتی" را نبسته اند. آنها محکوم به حرکت تحت قانونمندی شرایطی هستند که خیز شکست خورده شان برای یکدست سازی خلق کرده است. سرنوشت باند ولایت به گونه برگشت ناپذیر به حفظ دولتی که با صرف همه سرمایه ها و اندوخته های خویش بر سر کار نشانده اند، گره خورده است. این در حالی است که هر راهی برای تخفیف بُحران ناشی از سیاست مزبور، به گونه اجتناب ناپذیر محصول آن یعنی، دولت کنونی را هدف می گیرد. این یک معنای دیگر بُن بست استراتژیک است