Friday, August 14, 2009

دستورالعمل هادی خرسندی برای برخورد با اکبر گنجی

منوچهر هنرمند
حتما یادتان هست که در انقلاب شکوهمند برادران مسلمان انقلابی مرده ها را می دزدیدند و با سر هم کردن داستانی در باره میت ، آن را به عنوان شهید و قربانی حکومت نظامی و شکنجه ساواک به امت اسلامی قالب می کردند . در حاشیه این مرده دزدیها گاهی هم دعوا بین گروههای سیاسی در می گرفت که نخیر ! شهید «حسین کلب الظهور» از اعضاء سازمان« منتصرون» بوده که گروه مافی خالدون » آن را به جای شهید خود جا زده است و به قول امام چه و چه و چه
حالا سه دهه پس از انقلاب ، هنوزدر به روی همان پاشنه می چرخد و بعضی چهره های سیاسی هنوز در هوای همان روزگار دست و پا می زنند .، البته چون امکان مرده دزدی به دلیل مقررات بهداشتی و کمبود میت در نیویورک وجود ندارد از پرچم به جای جنازه استفاده می کنند و برسر آن دعوا راه می اندازند . امروز که مطلب اکبر گنجی ( می خواستم بنویسم دوست عزیز اکبر گنجی ، ترسیدم بدش بیاید دلخوربشود !) را در سایت گویا نیوز خواندم [اینجا] بی اختیار یاد مرده دزدیهای برادران مسلمان در انقلاب افتادم و با خود گفتم نکند بعضی ها به رغم ظاهر، هنوز در همان هوا دست و پا می زنند ؟ البته اشتباه نکنید ، غرض بنده خدای ناکرده توهین به اکبر گنجی نیست ، بلکه برعکس او که حتما بنده را داخل آدم حساب نمی کند ، من برای او احترام ویژه ای قائل هستم ولی از احترامات فائقه گذشته ، دلم نمی آید سخن هادی خرسندی را در باره او برای شما نقل نکنم
هادی خرسندی در باره اکبر گنجی ، می گوید :« ...روزنامه نگار قهّاري بوده، آدم مقاومي بوده. در زندان ايستادگي کرده. حالا هم برگشته. دمکرات شده، لائيک شده و مخالف ولايت فقيه شده. که اگر همه را راست بگويد تازه شده مثل ما!بگذاريم گنجي را خارجي ها تحويل بگيرند و او راجع به جنايات رژيم افشاگري کند. (به شرطي که بکند). او فعلاً تريبون بين المللي دارد. فرق عمده اش با ماها همين است. اين بهترين استفاده از گنجي است که به خارجي ها آبش کنيم..... » [اینجا]همین ! ...
بقیه را می گذارم به عهده خانم الاهه بقراط که خودتان بخوانید و قضاوت کنید[اینجا
تا به قول مرحوم امیرانی مدیر خواندنیها : تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد !در ضمن تا یادم نرفته باید این نکته را عرض کنم که اگر حمل بر نان قرض دادن نشود ، بعضی از گفته های هادی خرسندی را باید قاب گرفت و به دیوار زد هر روز دو باره خواند . البته بنده به علت بتونی بودن دیوار و جلوگیری از داغ و درفش شرکت مالک ساختمان برای گوشمالی سوراخ کردن دیوار ، هنوز نوشته او را به دیوار نکوبیده ام ، لیکن امروز که مطلب گنجی را خواندم تصمیم گرفتم عواقب سوراخ کردن دیوار را به خود بخرم و این گفته هادی خرسندی در باره اکبر گنجی را ( دوباره می خواستم یک دوست عزیز جلوی اسم گنجی بنویسم ، ترسیدم ناراحت بشود! ) با یک میخ بزرگ روی دیوار بکوبم !